مرز انتقاد و تخریب

سرویس تاریخ جوان آنلاین: در قرآن كريم آمده است: ( وما أرسلنا من قبلك من رسول ولا نبي إلاّ إذا تمنى ألقى الشيطان في أمنيته فينسخ الله ما يُلقي الشيطان ثم يُحكم الله آياته والله عليم حكيم ـ الحج ٥٢ )، يعنى هيچ يك از انبياء و پيامبران الهى نبوده مگر اينكه شيطان براى نفوذ در خواسته و آرزوهايش تلاش مى كند، ليكن خداوند متعال در اين موضوع دخالت مستقيم نموده و راه تأثير نفوذ شيطان را بسته و وحى آسمانى را از تأثيرات شيطانى مصون مى فرمايد، و از سوى ديگر اين حركت هاى شيطانى از روى عداوت ديرينه اى از روز نخست خلقت آدم بوده است ( فقلنا يا آدم إن هذا عدو لك و لزوجك ـ طه / ١١٧ )، و ابليس لعين و جنّيان پيرو او افرادى از انس را هم در جرگه خود قرار داده است تا در منحرف نمودن عباد الله با يكديكر همكارى نمايند، كه دشمنى هر دو با انبياء الهى آنان را به تعاون و تبادل آراء و تجربيات وادار مى كند: ( كذلك جعلنا لكل نبي عدواً شياطين الإنس والجن يوحي بعضهم إلى بعض زخرف القول غروراً ـ انعام / ١١٢ )، يعنى تمامى انبياء الهى همواره با دشمنان شيطانى كه از دو جنس انسيان و جنّيان مى باشند درگير بوده اند و آنان بهترين روش گفتار تأثير گذار را به يكديگر آموزش مى دهند.
در آيه اى ديگر خداوند متعال شخص خاتم النبيين صلى الله عليه وآله را مورد خطاب قرار داده و مى فرمايد: ( وقل رب أعوذ بك من همزات الشياطين وأعوذ بك ربِّ أن يحضُرونِ ـ المؤمنون / ٩٧ـ ٩٨ )، يعنى اى پيامبر؛ از درگاه خداوند عاجزانه درخواست نما تا كه تو را از وسوسه هاى شياطين دور نگهدارد و نيز از نزديك شدن آنان به تو ياريت دهد، و در آيه ديگرى نيز ايشان را مورد خطاب قرار داده و مى گويد: ( وإما ينزغنك من الشيطان نزغ فاستعذ بالله إنه سميع عليم ـ اعراف / ١٩٩ ) و شياطين براى تأثير گزارى بر انسان هاى مؤمن از همه ابزارها بهره گيزى نمود و حتى از سوگند خوردن به دروغ نيز ابا ندارند همانگونه در مورد حضرت آدم و حوّا واقع گرديد: ( و قاسمهما انى لكما لمن الناصحين ـ اعراف / ٢١ ) يعنى شيطان براى آنان سوكند ياد نمود كه او به تأكيد براى آنان يك مصلحت انديش دلسوز است. در معرفى راه نزديك شدن شياطين به انسان به هدف گمراه نمودنش خداوند متعال مى فرمايد: ( إنه يراكم هو و قبيله من حيث لا ترونهم ـ اعراف / ٢٧ ) يعنى هيچگاه انسان شيطان و همكارانش را با چهره حقيقى آنان نخواهد ديد كه خود راه تأثير گزارى آنان را هموار تر و امكان شناخت اهداف خبيث آنان مشكل تر مى گردد.
در پايان در آخرين سوره قرآن كريم روش وسوسه شيطانى را براى مؤمنين توضيح مى دهد تا تا با آشنايى با آن از انحراف مصون بمانند: ( الذى يوسوس في صدور الناس ـ الناس / ٥ )، يعنى شيطان از طريق وسوسه در درون كيان انسان ها نفوذ كرده و آنگاه خواسته شيطانى بنام تصميم شخص انسان و برخواسته از مصلحت انديشى او بروز پيدا مي كند.
براى توضيح كامل و مجدد وسوسه گران نيز خداوند متعال با جمله ( من الجِنّة والناس ) تأكيد مى نمايد كه شياطين همواره از جنس جنّيان نيستند، بلكه انسيان نيز نقش شياطين جنّى در وسوسه را ايفا نموده و با شياطين جنّى همكارى دارند، و به تعبير قرآنى: ( وان الشياطين لَيوحون إلى أوليائهم ليجادلوكم ـ انعام / ١٢١ )، يعنى شياطين به همكاران و ياوران انسى خود روش مجادله و اغواء شما مؤمنين را تعليم مى دهند ). در آغاز سوره پايانى قران كريم نيز رسول الله صلى الله عليه وآله با كلمه ( قل ) مكلف مى شود از درگاه الهى با استفاده از سه صفتش ( رب الناس ) و ( ملك الناس ) و ( إله الناس ) براى دور ماندن وسوسه هاى شياطين جنّى و انسى يارى طلب نمايد.
با اين شرح معلوم مى شود كه تلاش شاطين جن و انس همواره نفوذ در مراكز اصلى تصميم گيرى انسان و انسان ها كه همان ( صدور الناس ) است بوده، و نيز براى تأثير گزارى هرچه بيشتر در جمع مؤمنين بسوى پيامبران و رهبران فكرى و اعتقادى رفته كه اگر در تلاشش موفق گردد از راه وسوسه در آنان جمع كثير مؤمنين را نيز به گمراهى خواهد كشيد، و عليرغم اينكه به تعبير قرآن كريم شياطين در تلاشهاى خود گهگاهى بيشرفت اندكى نيز مى كند ليكن با تدخل الهى كه همان " نسخ " آمده در آيه كريمه إلقاءات شيطانى بى تأثير و با ( يُحكم آياته ) راه نفوذ او بطور كامل بسته مى گردد.
با اين مقدمه براى همه ما روشن مى شود كه:
1ـ جنس وسواس كنندگان در درون انسان محدود به ابليس و ياران جنّى او نيست، و نقش شياطين را افرادى از جنس انس هم انجام مى دهند.
2ـ يك هماهنگى و همكارى دائم ميان شياطين جنّى و انسي براى نفوذ در مسير حق وجود دارد، كه گاهى نقش وسوسه را جنّيان و گاهى افرادى ار جنس انسان ايفا مى نمايند.
3ـ براى تأثير بيشتر، هميشه شياطين جن و انس انبياء و پيامبران و رهبران اعتقادى را انتخاب نموده كه اگر در اغوايشان موفق گردند ديگر احتياج به اغواء تك تك رهروان راه حق نخواهند داشت، كه به تعبير قرآن او نيز با علم به اينكه طرف مقابلش پيامبر الهى است از تلاش خود دست نكشيده، و گهگاهى نيز چند قدمى به پيش رفته، ليكن بطور مدام دخالت مستقيم خداوند متعال نقش شياطين را بطور كامل خنثى كرده و وحى الهى را از گزند وسوسه هاى آنان به دور نگه داشته است.
4ـ هيچگاه انسان شياطين جنّى را با جشم خود نمى بيند، و در نتيجه شكل و شمايل حقيقى آنان را نخواهد شناخت، و گرچه چهره شياطين انسي را با چشم ظاهرى مى بيند ليكن از اطلاع از حقيقت درونى آنان عاجز مى ماند، كه فقط با استمداد از درگاه الهى مى توان از شر وسوسه هاى آنان و تأثير گزارى در ( صدور الناس ) نجات يافت.
5ـ با بيان قرآن كريم كه شياطين حتى از تأثير گزارى در انبياء الهى نيز مأيوس نبوده و هميشه تلاش خود را براى " القاءات " ادامه مى دهند، با علم به اينكه همواره تدخل الهى مانع از هرگونه تأثير مى گردد، لذا به طريق اولى او هيجگاه از تلاش براى نفوذ در اتسان هاى مؤمن و رهروان راه حق دست نكشيده، و چه شيطان هاى جنّى و چه انسى بطور دائم براى اغواء بندگان خاوند برنامه ريزى مى نمايند، و از راه ها و روش ها و ابزار هاى گوناگون براى رسيدن به اهداف خبيث خود بهره گيرى مى كنند، كه فقط با " استعاذه " و كمك و يارى گرفتن از ( رب الناس ) و ( ملك الناس ) و ( إله الناس ) امكان نجات از وسوسه آن خنّاسان امكان پذير خواهد بود.
اكنون هر كدام از اشخاص مؤمن بايد بطور مدام خود را در معرض وسوسه هاى شياطين جنّى و همكاران انسى آنان دانسته، و بديهى كه هر قدر موقعيت آن شخص حساس تر و ميزان تاثير گزازى او فزون تر و دايره نفوذش وسيعتر گردد، تلاش شياطين براى " القاءات " در تصميمات او و به تعبير قرآن كريم " أمنياته " بيشتر خواهد شد، كه اگر در اين تلاش موفق شود ديگر احتياج به اغواء تك تك انسان هاى معمولى نخواهد، و او كه بر اثر إلقاءات شياطين از مسير حق منحرف گرديده بر اساس اعتقاد به حقانيت شناخت خود كه در حقيقت برخواسته ار ( يوسوس في صدور الناس ) و وسواس هاى خناسان است تمام نيروى خود را در به انحراف كشاندن جمع كثيرى كه تحت تأثير وى و گوش به فرمان او قرار خواهند گرفت مصروف خواهد نمود، و هرچه تصميم گيرى آن شخص تأثير بيشترى در افراد جامعه داشته باشد شياطين جن و انس براى نفوذ در او تلاش بيشترى خواهند نمود و از روش هاى پيجيده ترى براى اغواء او استفاده مى كنند، و لذا در روايت آمده: " اذا فسد العالِم فسد العالَم " يعنى هرگاه عالم و دانشمندى به فساد كشيده شود عالَم و جهانى به فساد كشيده خواهد شد، و اين حقيقتى است كه در مقابل چشم همه گان عيان مى باشد، و معلوم است كه دانشمندان در هر تخصصى اگر به ارزش هاى انسانى و اخلاقى پايبند نباشند بطور حتم مى توانند در فسمت تخصص خود باعث فساد جامعه گردند، و شياطين الجن و الإنس براى اغواء هر عالِمى در هر تخصصى از ابزار هاى مناسبش استفاده خواهند نمود، مثلاً براى عالِم دينى از ابزار هاى طبى هرگز بهره گيرى نخواهند نمود، و همچنين براى اغواء طبيب از اصطلاحات فقهى استفاده نخواهد كرد.
امروز كه جامعه ما بيشتر در اختيار علماى دينى مى باشد، و نظرات و تصميمات مجتهدين و فقهاء در جاى جاى كشور و در مناصب تأثير گزار مختلف، بنام دين و با استناد به آيات و احاديث نبوى و روايات اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام بيان مى شود، بديهى است كه تلاش شاطين الجن و الإنس براى وسوسه در " صدور " آنان به حد اعلا خواهد رسيد، كه خداى ناكرده اگر كسى از آن شخصيت هاى تأثير گزار در حوزه يا دانشگاه يا در موقعيت هاى حساس و تأثير گزار ديگر نظام مقدس جمهورى اسلامى ايران با إلقاءات شياطين الجن يا نفوذ شياطين الإنس و با وجود زمينه " نفس أماّره بالسوء " در همه انسان ها ( إلاّ من رحم ربى ـ يوسف / ٥٣ ) اغواء گردند، و عالِمى به راه فساد كشيده شود، آنوقت در نتيجه وسوسه نفوذى ها و خناسان از جنس جنيان و انسيان و هميارى نفس أمّاره ها بزرگترين فاجعه رخ خواهد داد، و ساده انديشان و پيروان وابسته به آن عالِمان تأثيرگزار با اعتقاد به صحت نظرات و تصميمات پيشگامان و با قوت و همت تمام و براى تقرب الى الله در جهت تحقق نظرات بظاهر صحيح خود كوشش خواهند نمود، كه اين مواضع بظاهر صحيح در حقيقت همان القاءات شيطانى مى باشد كه توسط خناسان نا شناخته در صدور عالمان تأثير گزار وسوسه گرديده است، و اينان نيز با توهم اينكه در اين " القاءات " مصلحت نهفته است آنها را به زيردستان خود تزريق نموده، و آنان اين القاءات را بعنوان حقايق به ديگران منتقل مى نمايند، كه در پايان آنان كه تحث تأثير اين القاءات قرار خواهند گرفت ناخواسته و بالواسطه در دام شيطان افتاده و در مسير انحراف قرار گرفته اند.
از سوى ديگر نيز اين روش نادرست را همان شياطين جن و انس وسيله اى براى منحرف نمودن جمع ديگرى كه آن نظرات را قبول ندارند مى نمايند، و از اشتباهات عالمان دينى و مجتهدان صاحب منصب براى بدبين نمودن جمع ديگرى از رهروان طريق هدايت استفاده مى نمايد، كه در هر دو طرف شياطين نفوذى به اهداف پليد خود دست يافته اند، و قسمتى از افراد جامعه را بنام پايبدى به احكام دين كه در حقيقت همان القاءات است از مسير حق بدور كرده، و از سوى ديگر آنان را كه اين منطق را نا صحيح مى دانند و به اين روش اعتراض دارند و اعتقادات آنان نيز از اساس بر پايه هاى سست بنا گرديده، از اصل دين دور گردانده، و گاهى نيز بدينوسيله برداشت آنان از مفاهيم دينى و سخنان بزرگان حال و حتى گذشته دچار شك و ترديد خواهد گرديد، كه بازسازى و تصحيح اين وضعيت به آسانى ممكن نخواهد بود، و اينجا است كه به تعبير رسول الله صلى الله عليه وآله: " اذا ظهرت البِدَع في أمتي فليُظهر العالِم علمه فمن لم يفعل فعليه لعنة الله" مسئوليت عالِمان دينى و دانشمندان اسلامى ايجاب مى نمايد علم واقعى را نمايان كنند و حقيقت را براى جامعه بيان نمايند كه در صورت كوچكترين سستى در مقابله با بدعت ها آنان ملعون درگاه الهى خواهند گرديد، و از رحمت الهى در ( يوم لا ينفع مال ولا بنون ـ الشعرا / ٨٨ ) محروم خواهند گرديد.
در پايان اين حقير با تواضع از همه دست اندركاران در تمامى سطوح و همه مناصب خواهشمندم كه در اين روزهاى پُر تلاطم و شرايط خاص اما گذرا جهت حفظ آرمان هاى نظام مقدس جمهورى اسلامى ايران همه تلاش خود را مصروف نمايند، كه مبادا براى آرزوى رسيدن به منصبى اخلاق اسلامى را ناديده گرفته، و از ارزش هاى دينى سوء استفاده كنند، و اعتقادات مردم را بازيچه هواهاى نفسانى خود قرار دهند، كه اگر هم بعضى از اين اشخاص به جايى برسند ولى پايه اسلام و نظام مقدس جمهورى اسلامى سست گشته باشد آنگاه پايه صندلى همان صاحب منصبان سست و جايگاهشان متزلزل خواهد بود و در نظر عموم مردم و حتى بسيارى از طرفدارانشان از احترامى برخوردار نخواهند بود، و آن است مصداق ( خسر الدنيا والآخرة ذلك هو الخسران المبين َـ الحج / ١١ ) صدق الله العلي العظيم.