مدیر یک آژانس مسافرتی متقاضیان سفر به آلمان را با وعده اقامت فریب میدادو با گروگان گرفتن آنها در کشور ترکیه از خانوادههایشان اخاذی میکرد.
به گزارش جوان، چندی قبل به مأموران پلیس تهران خبر رسید مادر و پسر تهرانی در یکی از روستاهای مرزی ترکیه گروگان گرفته شدهاند و آدمربایان برای آزادی آنها چند صدمیلیون تومان درخواست کردهاند.
بررسیها حکایت از آن داشت افراد ربوده شده با فریب مدیر آژانس مسافرتی به امید گرفتن اقامت کشور آلمان به ترکیه میروند که در دام قاچاقچیان انسان گرفتار میشوند.
در حالی که تحقیقات درباره این حادثه از طریق پلیس اینترپل ادامه داشت مأموران پلیس دریافتند گروگانگیران پس از اخاذی مادر و پسر جوان را آزاد کردهاند. بدین ترتیب مأموران برای بررسی موضوع به سراغ مادر و پسر رفتند و از آنها تحقیق کردند.
اقامت آلمان
زن جوان در توضیح ماجرا گفت: مدتی بود که تصمیم گرفته بودم همراه پسرم به کشور آلمان بروم و در آنجا زندگی کنم. چون میخواستم پسرم در آنجا ادامه تحصیل دهد و من هم کنارش زندگی کنم. به همین خاطر دنبال گرفتن اقامت کشور آلمان بودم. با افراد زیادی که در این زمینه فعالیت داشتند مشورت کردم، اما آنها برای گرفتن اقامت مبلغ هنگفتی را درخواست میکردند تا اینکه چندی قبل در سایت دیوار با آگهی تبلیغاتی آژانس مسافرتی روبهرو شدم که مدعی بود در زمینه اقامت کشورهای اروپایی مخصوصاً کشور آلمان فعالیت دارد. پس از این با تلفنی که در آگهی نوشته بود تماس گرفتم و با مدیر آژانس صحبت کردم که ادعا کرد با قیمت مناسبی برای من و پسرم ویزا و اقامت آلمان را میگیرد و حتی قول داد برای ما در آلمان کار هم فراهم کند.
وعدههای فریبانه
وی ادامه داد: ما چند باری با هم تلفنی حرف زدیم که او توضیحات کاملی درباره شرایط سفر و زندگی در آلمان به ما داد و مشخص بود اطلاعات زیادی درباره فعالیت کاریاش دارد و حرفهای است. در نهایت با چربزبانی و وعدههای وسوسه انگیزی که به من داد راهی دفترش شدم تا در آنجا قرارداد امضا کنم. روزی که به آنجا رفتم مدیر آژانس خودش را آرش معرفی کرد و قرار شد همزمان با امضای قرار داد ۳۰۰میلیونتومان به او بدهم و او هم تعهد داد که مراحل اداری کارهایم را چند روزه انجام دهد و پس از اینکه اقامت من و پسرم را گرفت ۳۰۰میلیون تومان باقیمانده آن را پرداخت کنم.
من تمام مدارک و پول درخواستی را به او دادم و به خانهام برگشتم و منتظر تلفن آرش بودم و فکر میکردم به زودی همراه او به سفارت آلمان میروم و مجوز اقامتم را میگیرم، اما آرش پس از چند روز با من تماس گرفت و گفت باید همراه پسرم به ترکیه بروم و آنجا همکارانش در سفارت آلمان کارهای مرا انجام میدهند. او گفت: رابطشان که با سفارت آلمان کار میکند در ترکیه است و من هم قبول کردم.
گروگانگیری
چمدانهایمان را بستیم و با برنامهای که آرش به ما داد از طریق زمینی خودمان را به یکی از شهرهای مرزی ترکیه رساندیم، چون قرار بود رابط آرش در آن شهر به دنبال ما بیاید و ما را تا پایان گرفتن مجوز اقامت همراهی کند. خوشحال بودم از اینکه به زودی در کشور آلمان زندگی تازهای را شروع میکنم که پس از یک روز اقامت در هتل، آرش با من تماس گرفت و گفت خودروی ونی جلوی هتل منتظر من و پسرم است. ما سوار خودروی ون شدیم که پس از طی مسافتی در بیرون از شهر راننده توقف کرد و مرد مسلح نقابداری سوار خودرو شد. همان لحظه فهمیدم که در دام قاچاقچیان انسان گرفتار شدهایم، اما کاری از دست من و پسرم برنمیآمد.
هر چقدر التماس کردم که من و پسرم را رها کنند فایدهای نداشت و در نهایت مردان مسلح ما را به روستای دور افتاده بردند و درخانهای زندانی کردند. مردان مسلح تهدید کردند با خانواده و بستگانم تماس بگیرم و برای آزادی خودم و پسرم درخواست ۳۰۰میلیون تومان پول کنم.
آنها تهدید کردند اگر به آنها پول ندهیم ما را میکشند و جسدمان را همانجا رها میکنند که من هم برای نجات جان خودم و فرزندم با تعدادی از بستگانم تماس گرفتم و خواستم به شماره حسابی که آنها به من دادند پول واریز کنند. به بستگانم گفتم که در ترکیه گرفتار شدهام و برای من پول بفرستند و آنها هم ۳۰۰میلیون تومان واریز کردند و در نهایت پس از سهروز زندانی و گرفتن تمامی ارزهایی که همراه داشتیم ما را به داخل همان شهر مرزی آوردند و رها کردند که دست خالی به ایران بازگشتیم.
شکایتهای سریالی
با شکایت زن جوان پرونده به دستور بازپرس شعبه ششم دادسرای امور جنایی تهران برای رسیدگی و دستگیری متهمان در اختیار تیمی از کارآگاهان پلیسآگاهی قرار گرفت.
بررسیهای مأموران پلیس نشان داد آرش به همین شیوه از چند شهروند دیگر که قصد مسافرت به اروپا و گرفتن اقامت در آلمان را داشتهاند کلاهبرداری کردهاست. همچنین مشخص شد متهم با تشکیل باندی در کشور ترکیه بعضی طعمهها را به بهانه اینکه رابطش در سفارت آلمان در ترکیه پیگیر کارهای اقامت آنها است به کشور ترکیه میفرستد که همدستان وی آنها را گروگان میگیرند و پس از اخاذی ۱۰۰ تا ۵۰۰میلیون تومانی آنها را آزاد میکنند.
یکی از شاکیان گفت: قرار بود همراه خانوادهام برای زندگی به یکی از کشورهای اروپایی برویم که مدتی قبل از طریق آگهی در سایت دیوار با آرش آشنا شدیم. او گفت که با هزینه خیلی کم برای خانواده ما در کشور آلمان اقامت میگیرد و ما هم به او اعتماد کردیم و چند صدمیلیونتومان به عنوان پیش پرداخت به او دادیم. چند روزی گذشت، اما خبری از مجوز اقامت نشد که متوجه شدیم آرش از ما کلاهبرداری کرده است.
مأموران پلیس در تحقیقات بعدی دریافتند آرش پس از کلاهبرداری سریالی دفتر کارش را بسته و به مکان نامعلومی گریخته است.
بدین ترتیب مأموران تحقیقات خود را در شاخه دیگری ادامه دادند که مشخص شد بعضی پولهای پرداختی به دو کارت بانکی به نامهای مشخص واریز شده است.
تحقیق از کارمند آژانس
استعلامات بانکی نشان داد یکی از حسابها متعلق به مرد معتادی است و دیگری هم متعلق به یکی از کارمندان آرش است. بدین ترتیب مأموران ابتدا از مرد معتاد تحقیق کردند که مدعی شد که او کارتش را به مبلغ اندکی به فردی فروخته است و پول آن را هم مواد کشیدهاست.
پس از این مأموران کارمند آرش را برای تحقیق به دادسرا احضار کردند. وی در ادعایی گفت: مدتی قبل در دفتر مسافرتی استخدام شدم که در زمینه اعزام مسافران به کشورهای اروپایی و گرفتن مجوز اقامت فعالیت میکرد. آرش مرا مسئول مالی دفتر گذاشت و به من گفت حساب بانکی به نام خودم باز کنم و تمامی پولهایی که مسافران اروپایی پرداخت میکنند به حساب من واریز شود. از آنجایی که خبر نداشتم او فعالیت غیرقانونی و از مسافران اروپایی کلاهبرداری میکند قبول کردم و برای خودم حساب بانکی باز کردم. من تمامی پولها را دوباره به حساب دیگری که آرش به من داده بود منتقل میکردم. وی در پایان گفت: یک روز که به محل کارم آمدم دیدم که دفتر بسته است و هر چقدر با تلفن آرش تماس گرفتم او جواب نداد که تازه فهمیدم او در پوشش دفتر مسافرتی از مسافران کلاهبرداری میکرده است.
همزمان با ادامه تحقیقات درباره این حادثه مأموران پلیس به دستور بازپرس شعبه ششم دادسرای امور جنایی آرش و همدستانش را تحت تعقیب قرار دادند.