قاچاقچی مواد مخدری که سال گذشته در مرخصی از زندان مادر زن سابقش را به خاطر اختلاف حساب به قتل رساندهبود، با درخواست قصاص از سوی اولیایدم به زودی در دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه میشود.
به گزارش جوان، خردادسال۹۹، مأموران پلیس پایتخت از ناپدید شدن زن میانسالی باخبر و تحقیقات خود را در این زمینه آغاز کردند. تحقیقات نشان میداد آن زن برای انجام کاری از خانه خارج شده است، اما دیگر بازنگشته است.
تحقیقات در این زمینه ادامه داشت تا اینکه مأموران حین گشتزنی حوالی یکی از اتوبانهای شهر جسد سوخته زن میانسالی را کشف کردند که بررسیهای اولیه نشان میداد چند روزی از قتل او گذشتهاست. همچنین در بررسیهای بیشتر چهار فشنگ جنگی و قسمتهایی از یک کلت شکسته نیز کنار جسد کشف شد.
با انتقال جسد به پزشکی قانونی و تشخیص هویت مشخص شد جسد متعلق به زن ۶۱ساله به نام مینا است که چندی قبل خانوادهاش اعلام مفقودی کرده بودند.
داماد سابق
به این ترتیب پرونده با موضوع قتل عمد تشکیل شد و در اولین گام از تحقیقات خانواده مقتول مورد تحقیق قرار گرفتند. پسر مقتول در توضیح به مأموران گفت: «چند سال قبل خواهرم با مردی به نام داریوش ازدواج کرد، اما آن مرد خلافکار بود به همین خاطر خواهرم از او طلاق گرفت و جدا شد. بعد از جدایی، داریوش به خاطر اختلاف مالی که با مادرم داشت مدام در تماس بود و آنها بارها برای حل این اختلاف همدیگر را دیده بودند.
این گذشت تا اینکه چند سال قبل داریوش به خاطر حمل مواد دستگیر شد و به زندان افتاد. مدتی در زندان بود تا اینکه آخرین بار که از زندان به مرخصی آمدهبود با مادرم تماس گرفت و از او خواست تا به ملاقاتش برود و در مورد اختلاف حسابشان با هم صحبت کنند. مادرم قبول کرد و با او قرار ملاقات گذاشت. مادرم چند بار به دیدن داریوش رفت و هر بار هم من اصرار داشتم همراه مادرم سر قرار بروم، اما او قبول نمیکرد و به همین خاطر همیشه نگران مادرم بودم که داریوش بلایی سرش بیاورد. آخرین بار روز حادثه وقتی مادرم از خانه بیرون رفت که داریوش را ملاقات کند دیگر بازنگشت تا اینکه دو روز بعد جسد او پیدا شد. ما به داریوش مشکوک هستیم و احتمال میدهیم او مادرمان را به قتل رسانده است، چون پس از حادثه دیگر از او هم خبری نداریم.»
پس از اظهارات پسر مقتول، مأموران داماد سابق مقتول را تحت تعقیب قرار دادند. بررسیها نشان داد داریوش پس از گرفتن مرخصی از زندان دیگر به زندان برنگشته و پس از حادثه هم به مکان نامعلومی گریختهاست.
دستگیری متهم
با گذشت سهماه از حادثه در حالیکه تلاشها برای شناسایی مرد میانسال ادامه داشت، سرانجام وی به اداره پلیس رفت و خودش را تسلیم مأموران کرد، اما مدعی شد در ماجرای قتل نقشی نداشته است. داریوش وقتی تحت بازجویی قرار گرفت در توضیح ماجرا گفت: «سال۹۰ به خاطر حمل یککیلو شیشه بازداشت شدم و بعد از محاکمه به اعدام محکوم شدم. قبول داشتم آن مقدار مواد همراهم بود، اما توانستم ثابت کنم موادمخدر که شیشه بود متعلق به من نبوده است و آن مواد برای دوستم بود که قرار بود آنرا به کسی تحویل بدهم، اما بین راه دستگیر شدم. این شد که حکم اعدام نقض شد و به ۲۵سال حبس محکوم شدم.»
متهم ادامه داد: «در زندان بودم تا اینکه گرفتار ویروس کرونا شدم. در ایام شیوع ویروس توانستم با قرار وثیقه از زندان آزاد شوم. بعد از آزادی از زندان تصمیم گرفتم موضوع اختلاف حساب چند ساله با مادرزن سابقم را حل کنم. به همین خاطر با مینا تماس گرفتم و از او خواستم تا یکدیگر را ملاقات و این مشکل را حل کنیم که او هم قبول کرد. آن روز با خودروی خودم دنبالش رفتم و در حالیکه در ماشین نشسته بود درباره موضوع اختلاف حساب با هم صحبت کردیم. در مسیر به خیابان شریعتی که رسیدیم از من خواست او را پیاده کنم. همان موقع ماشین را متوقف کردم و مینا از ماشین پیاده شد و رفت و دیگر از او خبری نداشتم تا اینکه چند روز بعد متوجه شدم مینا با شلیک گلوله کشته شده و جسد سوخته شده او هم کشف شده است.»
او در خصوص فرارش بعد از حادثه گفت: «از آنجاییکه من زندانی بودم و با مقتول اختلاف حساب داشتم فکر میکردم مظنون به قتل شوم به همین خاطر فرار کردم و از ترس سهماه فراری بودم. در این مدت شبها در پارک میخوابیدم، اما از این وضعیت خسته شدم تا اینکه تصمیم گرفتم خودم به اداره پلیس بروم و حقیقت را بگویم. باور کنید از قتل و اینکه چه کسی یا کسانی مقتول را کشتهاند اطلاعی ندارم.»
در حالی که متهم قتل مادر زن سابقش را انکار میکرد با توجه به شواهد و مدارک از جمله، کشف آثار خون مقتول روی خودروی متهم و ردیابی تلفن همراه او که زمان حادثه در منطقه کشف جسد آنتندهی داشته است، متهم مجرم شناخته شد و به اتهام قتل عمد راهی زندان شد.
درخواست بخشش
پرونده با درخواست قصاص از سوی اولیایدم در حال کامل شدن بود که یکی از بستگان داریوش مدعی شد مقتول را در خواب دیده که متهم را بخشیده و از اولیایدم نیز خواسته است رضایت دهند و متهم را ببخشند.
سپس یکی از دختران مقتول که مبتلا به بیماری سرطان است اعلام کرد به یک شرط اعلام گذشت میکند. او گفت اگر متهم در دادگاه حقیقت را بگوید که چرا و با چه انگیزهای مادرش را کشته است و نحوه قتل را توضیح دهد از قصاص منصرف خواهد شد و رضایت خواهد داد.
بدین ترتیب پرونده متهم پس از تحقیقات تکمیلی و صدور کیفرخواست از سوی بازپرس جنایی برای رسیدگی به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد تا متهم بعد از تعیین شعبه محاکمه شود و از خودش دفاع کند.