کد خبر: 1052364
تاریخ انتشار: ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ - ۱۵:۲۳
آنچه میان خوانین بختیاری و دولت بریتانیا گذشت
در تاریخ معاصر ایران، جای پای ایل بختیاری را در فراز‌های گوناگون می‌توان رصد کرد. اوج این نقش‌آفرینی در نهضت مشروطیت و به ویژه در آغاز مشروطه دوم قابل مشاهده است. این ایل و تفنگداران آن، در پایان دادن به دوره‌ای که از آن به «استبداد صغیر» تعبیر می‌شود، نقش ویژه‌ای داشتند و پاتک‌های بعدی به این نظام نوظهور را دفع می‌کردند. با این همه تعامل این طایفه با دولت انگلستان، دیری نپایید و رضاخان به مثابه برکشیده این دولت در ایران، به کشتار و کوچ دادن این ایل پرداخت! این تقابل هنگامی به اوج خویش رسید که جعفر قلی‌خان سردار اسعد در زندان و به دستور رضاخان کشته شد!
محمدرضا کائینی

در تاریخ معاصر ایران، جای پای ایل بختیاری را در فراز‌های گوناگون می‌توان رصد کرد. اوج این نقش‌آفرینی در نهضت مشروطیت و به ویژه در آغاز مشروطه دوم قابل مشاهده است. این ایل و تفنگداران آن، در پایان دادن به دوره‌ای که از آن به «استبداد صغیر» تعبیر می‌شود، نقش ویژه‌ای داشتند و پاتک‌های بعدی به این نظام نوظهور را دفع می‌کردند. با این همه تعامل این طایفه با دولت انگلستان، دیری نپایید و رضاخان به مثابه برکشیده این دولت در ایران، به کشتار و کوچ دادن این ایل پرداخت! این تقابل هنگامی به اوج خویش رسید که جعفر قلی‌خان سردار اسعد در زندان و به دستور رضاخان کشته شد! به هرروی چند و، چون و فرجام تعامل خوانین بختیاری با انگلستان، موضوع اثری است که در این مختصر مجال، به شما معرفی می‌شود. «انگلیس و بختیاری‌ها» توسط خدابخش قربان‌پوربختکی به نگارش درآمده و مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، آن را منتشر ساخته است. مؤلف در دیباچه این اثر، در باب اهمیت موضوع آن چنین آورده است:
«بختیاری‌ها یکی از ایلاتی هستند که به دلیل کثرت جمعیت، توان بسیار زیاد نظامی، قلمرو وسیع، پویایی پر دامنه قومی و ترقی‌خواهی، از دوره صفویه به بعد نقش مهمی در تحولات تاریخ سیاسی ایران بازی می‌کنند. این اثر، پژوهشی است درباره روابط خان‌های بختیاری با دولت انگلیس در فاصله سال‌های روی کار آمدن مظفرالدین شاه تا سقوط قاجاریه (۱۳۴۴- ۱۳۱۳ ه. ق /۱۸۹۶- ۱۹۲۵ م). در ابتدای کتاب، به مسائلی، چون پیشینه تاریخی، جمعیت، وضعیت مالیات، تشکیلات سیاسی– اجتماعی، مسائل قومی- نژادی و جغرافیایی بختیاری‌ها اشاره می‌شود و به عنوان پیش درآمد، مخاطب ناآشنا را با شناخت کلی‌ای از ایل بختیاری روبه‌رو می‌کند.
فصل اول کتاب، به روابط انگلیس با بختیاری‌ها از آغاز حکومت قاجار تا پایان سلطنت ناصرالدین شاه می‌پردازد؛ روابطی که عمدتاً غیررسمی، تشکیلات نیافته و ناکام است. فصل دوم کتاب، به روابط رسمی قرار‌ها و قرارداد‌های انگلستان با سران ایل بختیاری می‌پردازد و چرایی روابط بین این دو را بر اساس ارائه اسناد معتبر تاریخی، به بحث و بررسی می‌نشیند (اشاره به امتیاز دارسی، کشف نفت در غرب و مسائل مربوط به کشتیرانی.) در این دوران که روابط حسنه و حداکثری متقابل در شکل رسمی و نسبتاً علنی آن بین این دو جریان وجود دارد، مقارن است با روی کار آمدن مظفرالدین شاه و آخرین سال‌های حکومت قاجار در ایران. در فصل سوم به فتح تهران و سرنگونی محمدعلی شاه به دست مشروطه‌خواهان می‌پردازد و اتفاقات و حوادثی، چون نقش و حضور بختیاری‌ها در فتح تهران و اصفهان، همراهی آنان با جریان‌های مشروطه‌خواهی و روابط بختیاری‌ها با شیخ خزعل (حاکم بلامنازع کرانه‌های خلیج فارس و خوزستان در سه دهه پایانی عصر قاجار)، جداگانه مورد بحث قرار می‌گیرد. در فصل چهارم به روی کار آمدن رضاخان و بررسی دلایل پایان و کاهش روابط بختیاری با انگلستان می‌پردازد. دلیلی که می‌توان آن را به تغییر سیاست خارجی انگلستان مربوط دانست و اینکه در آن زمان بریتانیا وجود یک حکومت مقتدر مرکزی را بیشتر به نفع حفاظت از منافع خویش در خاورمیانه و ایران تفسیر کرد و در این راستا تثبیت و اقتدار بیشتر حکومت مرکزی رضاخانی را برای جلوگیری از نفوذ و طمع روس‌ها نسبت به منافع عظیم خویش در شبه قاره هند مؤثر‌تر قلمداد کرد و بنا بر این قدرت‌ها، جریانات و حکام محلی و شبه‌محلی همچون بختیاری‌ها، معطوف به سیاست جدید بریتانیا (سیاست تقویت حکومت مرکزی) مورد بی‌توجهی قرار می‌گیرند و فرجامی تلخ می‌یابند.»

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار