احمد میدری در کانال تلگرامی خود با توجه به شعارهای نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری یادداشتی مبسوط در خصوص سیاستهای رفاهی در دولت آینده نوشت. چکیدهای از یادداشت او را در ادامه میخوانید: اگر سیاستهای رفاهی بهخوبی طراحی نشود، ممکن است تجربههای تلخی به دنبال داشته باشد. سیاست رفاهی نباید به تورم منجر شود یا با تولید یا اشتغال ناسازگار باشد. یعنی محور نخست در تدوین سیاستهای رفاهی باید کنترل تورم و ایجاد اشتغال و افزایش تولید باشد. بهعنوان یک نمونه از کشورهایی که به دنبال ایجاد سیاستهای رفاهی بودند، اما تورمی فاجعهبار را ایجاد کردند، کشور زیمباوه است. این کشور در سال ۲۰۰۰ برای ایجاد عدالت اجتماعی اراضی را بین کشاورزان تقسیم کرد. در این کشور حدود دوسوم جمعیت در روستاها زندگی میکردند و ابتدا تصور میشد که این سیاست میتواند به برابری بیشتر و تحقق عدالت اجتماعی منجر شود. بانکها نیز وامهای زیادی به کشاورزان دادند، اما نتیجه این بود که بین سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۸ تورمی حدود ۷۹۰ میلیون برابر ایجاد کرد. یعنی اگر قیمت کالایی یک تومان بود، بعد از گذشت هشت سال به ۷۹۰ میلیون تومان افزایش
پیدا کرد.
اما اگر سیاستهای رفاهی به شکل درستی طراحی شوند موجب انسجام ملی میشوند. بهعنوان یکی از تجربههای موفق در این حوزه میتوان به کشور آلمان اشاره کرد. آلمان یک کشور صنعتی خودروساز و اولین کشوری بود که هواپیمای صنعتی ساخته بود. در این کشور پس از جنگ جهانی اول به دلیل تحریمهای اقتصادی و غرامت جنگ، قیمت یک نان به ۲۰۰ میلیون مارک رسید. کشور آلمان از طریق تأسیس صندوقهای بازنشستگی و سپس بیمههای درمانی توانست انسجام ملی را بهشدت افزایش دهد. همین امر موجب کاهش مهاجرت آلمانیها به کشورهایی همچون انگلستان و امریکا شد. درمان رایگان برای همه آحاد ملت ابزاری بود که موجب شد مردم این احساس را داشته باشند که هیچ تفاوتی بین مسئولان ارشد و افرادی که کمترین درآمد را داشتند، وجود ندارد. این امر موجب ایجاد احساس همبستگی ملی میشد.
یک نمونه از سیاستهای رفاهی نادرست در ایران، قوانین بازنشستگی است. در ایران بهطور متوسط ۲۳ سال حق بیمه میدهیم، اما ۲۷سال مستمری از صندوقهای بازنشستگی دریافت میکنیم. در ایران در سن ۵۰ سالگی میتوان بازنشسته شد و در نیروهای مسلح در ۴۵ سالگی، در شرایط سخت مثل صنعت فولاد نیز با ۴۲ سال میتوان بازنشسته شد. در کشورهایی با نظام رفاهی قدرتمند، سن بازنشستگی ۶۵ سال است و فرد نمیتواند زودتر بازنشسته شود. اما فرد در دوره بازنشستگی مستمری بیشتری میگیرد. در ایران ۹۰ درصد بازنشستگان سنی پایینتر از ۶۰ سال دارند و این افراد به شغل دیگری وارد میشوند و فرصت اشتغال جوانان را کاهش میدهند.
هم ایران و هم ونزوئلا در سال گذشته بیشتر از ۵میلیارد دلار درآمد نفتی نداشتهاند، اما ایران به سرنوشت ونزوئلا دچار نشد، زیرا ایران در طول سالها ظرفیت تولیدی خود را افزایش داد. حتی امروزه کالاهای ایرانی در ونزوئلا فروخته میشوند. ایران از سال ۱۹۷۹ تحریم بود و تحریمهای سنگین سال ۱۳۹۰ و تشدید فشار حداکثری در سال ۱۳۹۷ نتوانست تجربه عراق یعنی تحریم و تسخیر، تجربه یوگسلاوی یعنی اول تحریم و بعد دو شقه کردن کشور و نابودی امروز ونزوئلا را در ایران تکرار کند.
ما در منطقهای زندگی میکنیم که حداقل تا ۲۰ سال آینده سرنوشت انرژی دنیا در همین منطقه رقم میخورد. ما به هر شکلی رفتار کنیم خطر تحریم و مقابله با امریکا وجود دارد. شاهد آن هستیم که ترکیه در سال گذشته توسط امریکا تحریم شده است. ترکیه نه ارتباطی به لبنان دارد، نه سیاستهای خارجیاش با امریکا تنش زیادی دارد ولی ترکیه هم مشمول تحریم میشود.
در طول ۴۰ سال گذشته محصولات زراعی ما از ۱۰ میلیون تن به ۶۰ میلیون تن رسیده است. در این مدت جمعیت ما حدود دو برابر شده است، اما محصولات کشاورزی ۶ برابر شده است. البته در برخی حوزهها وضع متفاوت بوده است. بهعنوان مثال در محصولات روغنی با توجه به اینکه بخش عمدهای از آن وارداتی بود شاهد افزایش شدید قیمت بودیم ولی رشد محصولات کشاورزی به حدی بوده که به وضعیتی بحرانی مثل ونزوئلا دچار نشویم که در اثر تحریمها ۹۰ درصد مردم زیرخط فقر خوراکی بروند و قحطی به وجود بیاید. بنابراین هر سیاست رفاهی که دولت آینده دنبال میکند، حتماً باید افزایش تولید را مقدم بداند و سیاستهای صحیح رفاهی را ایجاد کند.