کد خبر: 1052412
تاریخ انتشار: ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ - ۲۱:۳۰

کارگر خدمات وقتی در حال نظافت خانه مرد خدماتی بود برق طلا‌های همسر او چشمش را گرفت و دست به جنایتی خونین زد. متهم که با تناقض‌گویی قصد فریب مأموران را داشت و در نهایت ۱۰‌روز پس از دستگیری در بازجویی‌های فنی به قتل اعتراف کرد.
به گزارش جوان، عصر روز یک‌شنبه ۵‌اردیبهشت امسال قاضی حبیب‌الله صادقی، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران با تماس تلفنی مأموران کلانتری‌۱۰۸ نواب از قتل زن جوانی در خانه‌اش با خبر و همراه تیمی از کارآگاهان اداره‌دهم پلیس‌آگاهی راهی محل شد.
تیم جنایی در محل حادثه طبقه همکف ساختمان مسکونی در خیابان قصر الدشت با جسد زن ۴۴‌ساله‌ای به نام پروین روبه‌رو شدند که بررسی‌ها حکایت از آن داشت بر اثر ضربات جسم سختی به سر و صورتش به قتل رسیده است.
گریه‌های کودک شیرخوار
تحقیقات مأموران پلیس نشان داد ساعتی قبل خواهر‌زاده مقتول برای دیدن خاله‌اش به محل زندگی او می‌آید و در حالی که کسی در خانه را روی او باز نمی‌کند، صدای گریه مداوم کودک شیرخوار خاله‌اش را از پشت در می‌شنود که نگران می‌شود و موضوع را به مأموران پلیس خبر می‌دهد. مأموران پس از گرفتن دستور قضایی قفل در خانه را تخریب می‌کند و وارد خانه می‌شوند که با جسد زن جوان کنار کودک شیرخوارش روبه‌رو می‌شوند.
پسر خواهر مقتول گفت: شوهر خاله‌ام کارگر خدماتی است و گاهی شب‌ها هم در محل کارش نگهبان می‌ماند. ساعتی قبل مادرم با خاله‌ام تماس گرفت که شب او را به خانه‌مان دعوت کند، اما او جواب نداد که به در خانه‌اش آمدم. کسی در را باز نکرد، اما صدای گریه پسر شیرخوارش از داخل خانه می‌آمد که مشکوک شدم و احتمال دادم برای خاله‌ام اتفاقی رخ داده است. به اداره پلیس و آتش نشانی زنگ زدم و درخواست کمک کردم که پس از باز کردن در با این صحنه روبه‌رو شدیم. شوهر مقتول هم گفت: محل کار بودم که پسر باجناقم و خواهر همسرم با من تماس گرفتند و گفتند خودم را به خانه‌مان برسانم. وقتی به خانه آمدم دیدم زنم به قتل رسیده‌است. وی در پایان گفت: من و همسرم با کسی اختلاف یا دشمنی نداشتیم و نمی‌دانم چه کسی همسرم را به قتل رسانده است.
سرنخ
بررسی‌های میدانی مأموران پلیس نشان داد عامل یا عاملان قتل پس از حادثه طلا‌ها و اموال با ارزش مقتول را سرقت کرده و از محل گریخته‌اند. از سوی دیگر مشخص شد قاتل یا قاتلان افراد آشنایی بوده، چون بدون تخریب در وارد خانه شده و در فرصت مناسب زن جوان را غافلگیر کرده و با ضربات جسم سختی از پشت سر او را به قتل رسانده‌اند.
تیم جنایی در تحقیقات میدانی و بررسی دوربین‌های مداربسته به رد پای کارگر خدماتی در این جنایت رسیدند. کارآگاهان دریافتند مرد جوانی به نام پیام مدتی است برای نظافت پله‌ها و پارکینگ خانه به این ساختمان رفت و آمد دارد. همچنین مشخص شد پیام مقتول را می‌شناخته و گاهی هم خانه مقتول را نظافت می‌کرده است. بررسی‌ها حکایت از آن داشت پیام روز حادثه مشغول نظافت ساختمان بوده که سراسیمه از آنجا خارج شده است.
دستگیری متهم
بدین ترتیب مأموران پلیس پیام را به عنوان مظنون تحت تعقیب قرار دادند و برای دستگیری وی به خانه او رفتند، اما دریافتند متهم پس از حادثه به مکان نامعلومی گریخته است.
پس از این مأموران دست به تحقیقات تخصصی زدند تا اینکه ۱۰‌روز قبل وی را شناسایی و بازداشت کردند. متهم در بارجویی‌ها قتل زن جوان را منکر شد و ادعا کرد که زن جوان را می‌شناخته، اما خبر ندارد که چه کسی او را به قتل رسانده است. وی گفت: آن روز برای من کار مهمی پیش آمد که کارم را نیمه تمام رها کردم.
سرقت خونین
متهم در حالی که با تناقض‌گویی‌ها قصد فریب مأموران داشت در نهایت در بازجویی‌ها فنی پس از ۱۰‌روز لب به اعتراف گشود و به قتل زن جوان با انگیزه سرقت اعتراف کرد.
وی گفت: من کارگر خدماتی هستم و مدتی قبل شرکتی که در آنجا ثبت نام کرده بودم مرا برای نظافت به ساختمان محل زندگی مقتول معرفی کرد. من با مدیر ساختمان قرار داد بستم و هر دو هفته یک‌بار برای نظافت پله‌ها و پارکینگ به آنجا می‌رفتم. البته در این مدت با چند خانواده آشنا شدم و گاهی در نظافت‌خانه‌هایشان به آن‌ها کمک می‌کردم و آن‌ها هم به من دستمزد می‌دادند که پروین هم یکی از آن‌ها بود. در این مدتی که به خانه‌اش رفت و آمد داشتم متوجه شدم او مقدار زیادی طلا در دست و گردنش دارد که برق طلاهایش چشمم را گرفت و وسوسه شدم طلا‌های او را سرقت کنم. در این مدت در پی فرصت مناسبی بودم که نقشه‌ام را عملی کنم تا اینکه روز حادثه در خانه‌اش را زدم و گفتم قصد دارم خانه‌اش را تمییز کنم و او هم در را باز کرد و من وارد شدم. در حال نظافت بودم که مقتول به آشپزخانه رفت برای من چایی بیاورد که از پشت به او حمله کردم و با مجسمه‌ای چند ضربه به سرش زدم. او خونین نقش بر زمین شد و پسر شیرخوارش هم گریه می‌کرد. سپس طلا‌ها و اموال با ارزش او را سرقت کردم و از محل گریختم.
وی در پایان گفت: پس از این به محل کارم رفتم و به بهانه اینکه قصد دارم برای زندگی به شهرستان بروم تمامی مدارکم را از دفتر گرفتم و از تهران گریختم، اما خیلی زود به دام افتادم.
متهم در ادامه به دستور قاضی حبیب‌الله صادقی برای تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان اداره‌دهم پلیس‌آگاهی قرار گرفت.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار