در حالی که استفاده از انتخابات برای چرخش قدرت در نظامهای مردمسالار یک مزیت طلایی است که جامعه را از هزینهها و تنشهای چرخش و انتقال قدرت معاف میسازد، اما خردگریزی و سوءاستفاده برخی کنشگران و بازیگران سیاسی که حفظ و کسب قدرت خود را مغایر با نتایج انتخابات میبینند، گاه قواعد رقابت سالم و منطقی را در انتخابات برهم زده و موجب شکلگیری تنشهایی در انتخابها میشود که نمونههای زیادی را در سالیان اخیر شاهد بودهایم؛ نمونههایی که نه تنها در کشورهای آسیایی و آفریقایی و برخوردار از سابقه کوتاه مردمسالاری بلکه در کشورهای اروپایی و مدعی برخوردار از سابقه طولانی مردمسالاری بهوقوع پیوسته و در ماههای گذشته در امریکا به اشغال کنگره انجامید و دوره انتقال قدرت از ترامپ به بایدن را با چالشها و تنشهای جدی با تلفات مادی و انسانی همراه ساخت. متأسفانه چنین پدیده زشتی از سال ۱۳۸۸ در کشور ما نیز سابقه داشته و به یک دغدغه برای دلسوزان و علاقهمندان به نظام تبدیل شده است. ریشه شکلگیری این آفت و پدیده زشت، هم به روحیه قدرتطلبی و گرایش اشرافسالاری برخی چهرههای سیاسی و مدعیان نخبگانی برمیگردد که خود را مجاز به عبور از قانون دانسته و به نوعی سندروم خودشیفتگی و خودبرتر پنداری حاد سیاسی مبتلا هستند. این سندروم خطرناک رفتارهایی متکبرانه و ناهنجار را موجب میشود که معمولاً آرامش پس از انتخابات و دوران انتقال قدرت از دولت قبلی به دولت جدید را با چالش مواجه میسازد. اما خوشبختانه در انتخابات اخیر، شاهد نوعی آرامش سیاسی بودیم که بهرغم جو جدی و حتی تند حاکم بر مناظرات انتخاباتی و برخی گلهمندیهای مربوط به احراز صلاحیتها، پس از انتخابات و معلوم شدن نتایج بر کشور حکمفرما شد.
این آرامش حاصل تجارب سیاسی بازیگران سیاسی از یکسو و شخصیت متین منتخب مردم از سوی دیگر است که باید به عنوان الگویی از خردورزی و عقلانیت سیاسی در فرهنگ سیاسی و انتخاباتی کشورمان نهادینه گردد.
چرا که این آرامش نه تنها نشان بلوغ سیاسی در بازیگران سیاسی یک نظام مردمسالار، بلکه شاخصی معنادار از اخلاق و رواداری منطقی در نظام مردمسالاری دینی نیز به حساب میآید که میتواند زمینه پیادهسازی ضرورتهای دوران پس از انتخابات و معلوم شدن نتیجه انتخاب مردم را فراهم آورد. ضرورتهایی چون:
۱- پایان کارزارهای انتخاباتی و آغاز همکاری و تلاش برای حل مشکلات کشور و مسائل مردم که با هرگونه شکاف، منازعه و تنش سیاسی و اجتماعی مغایرت دارد.
۲- انتقال آرام و مسئولانه قدرت و انتقال اطلاعات و تجارب مربوط به اداره بخشهای مختلفی که کارآمدی اداره آن مستلزم پایداری و ثبات بوده و هرگونه ناپایداری و انفعال در فرایند اجرا مستلزم تحمیل هزینههای بیمورد و نابجا خواهد شد.
۲- استفاده همافزا از ظرفیت تمام نیروهای سیاسی برای انجام وظایف اجرایی از سوی دولت جدید که در شرایط تحریمهای ظالمانه و شیوع ویروس منحوس کرونا با سختی مضاعف همراه بوده و ادای حق مردم اعم از رأیدهندگان و کسانی که رأی ندادهاند، اما شهروندان کشور به حساب میآیند، تنها با تشدید تلاشها و خدمات و استفاده از تمام ظرفیتها و نیروها مقدور و ممکن خواهد بود.
۴- تسریع در پدیدآوردن شرایط اعتمادسازی و امیدآفرینی برای مردمی که بخشی از ناکامیها و عقبافتادگیها را در جنگ قدرت و منازعات بیهوده سیاسی و نادیده گرفته شدن مسائل واقعی مردم از سوی بازیگران سیاسی دیده و به شدت از این نوع سرگرمیها و منازعات گلهمند بوده و خواستار توجه مسئولان به مسائل واقعی هستند.
با نگاه به ضرورتهای فوق باید چنین آرامشی را مغتنم شمرد و با عبرت از گذشته و دیگران به نهادینهسازی آن در فرهنگ سیاسی و انتخاباتی همت گماشت، این آرامش نه تنها به تحقق ضرورتهای فوق کمک میکند، بلکه چشم طمع مخالفان و بیگانگان را برای هرگونه فرصتطلبی و موج سواری بر تنشها و بیثباتیهای احتمالی دور ساخته و با تقویت و تشدید روند حل مشکلات و درمان زخمهای ناشی از غفلتها و ناکارآمدیها هرگونه احتمال عفونتزایی مگسهای فرصتطلب را نیز سلب میکند.