متأسفانه در طول تاریخ استفاده از کودکان برای کار کردن همواره امری طبیعی و متداول بوده است. کودکان از قرنها پیش همراه با والدین و نزدیکان خود به کارهای مختلف از جمله: کشاورزی، دامداری، کارگری ساختمان، باغبانی و... اشتغال داشتهاند و با توسعه صنعت و ایجاد کارخانههای صنعتی هم کار کردن کودکان در کارخانهها رشد چشمگیری پیدا کرد و این مسئله باعث بهرهکشی و سوءاستفاده از کودکان توسط کارفرمایان به عنوان یک معضل اجتماعی و فرهنگی در جامعه مطرح شد. بر اساس مفاد پیماننامه جهانی حقوق کودک، کودک به کسی اطلاق میگردد که سن او کمتر از ۱۸ سال باشد و کودک کار به کودکی گفته میشود که به صورت مداوم و پایدار به خدمت گرفته میشود.
با توجه به قوانین موجود در کشور ما، کودک به فردی اطلاق میشود که به سن بلوغ نرسیده باشد. قانونگذار ما هم در تبصره یک ماده ۱۲۱۰ قانون مدنی بیان میکند: سن بلوغ در پسر ۱۵ سال تمام قمری و سن بلوغ در دختر ۹ سال تمام قمری میباشد. به صراحت میتوانم بگویم که کودکان کار هم دوست دارند همانند دیگر کودکان طعم دنیای کودکانه و رؤیاهای زیبای کودکی را بچشند و مثل آنها بازی کنند، به پارک بروند، از برنامههای تفریحی استفاده کنند، بدون ترس به مدرسه بروند، از محبت پدر و مادر استفاده کنند، به مسافرت بروند و... از سادهترین رؤیاهای این کودکان میباشد که متأسفانه شرایط نامساعد برای آنها باعث شده طعم این دنیای زیبا را نچشند، در صورتی که خیلی از دستگاههای حکومتی به موجب قانون موظفند به این رؤیاهای ساده و زیبای کودکان کار رنگ حقیقت ببخشند.
قانونگذار ما در ماده ۷۹ قانون کار به صراحت بیان میکند: به کار گماردن افراد کمتر از ۱۵ سال ممنوع است. اما مسئله مهم در این خصوص این است که متأسفانه این قانون هیچ ضمانت اجرایی ندارد و با نگاهی ساده و سطحی به جامعه متوجه میشویم بیشتر کودکانی که در حال فروش گل یا فال در سر چهارراهها میباشند، کودکان زیر ۱۵ سال هستند که بعضاً هم مورد کودکآزاری جسمی و جنسی از طرف افراد جامعه قرار میگیرند. متأسفانه باید بگویم در کشور ما قانون مناسبی جهت حمایت از کودکان کار وجود ندارد و قانون کار فعلی هم به طور مستمر از طرف خیلیها نقض میشود و این نقض قانون هیچ مجازاتی برای ناقضان آن در پی ندارد و این مسئله قطعاً یک ضعف بزرگ در قانونگذاری برای ما محسوب میشود.
متأسفانه تعداد زیادی از کودکان کار بنا به دلایلی از حقوق اولیه خود محروم هستند، نمونه بارز آن عدمتحصیل کودکان کار میباشد که این مسئله وظیفه دولت است و مطابق با اصل سیام قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران دولت وظیفه دارد تحصیل رایگان را برای تمام فرزندان ایرانی فراهم کند. باید بگویم اکثر بچههای کار از نظر اقتصادی تحت فشارهای سنگینی هستند و این مسئله باعث میشود که خانوادههای آنها برای کسب درآمد این کودکان مظلوم را برای کار روانه کوچه و خیابان کنند که این مسئله علاوه بر اینکه باعث میشود از تحصیل باز بمانند سلامتی جسمی و روحی آنها را هم به خطر میاندازد که این مسئله دور از حق و عدالت میباشد.
در ماده ۲ قانون حمایت از اطفال و نوجوانان مصوب ۱۳۹۹ قانونگذار ما به صراحت بیان میکند: تمام افرادی که به سن ۱۸ سال تمام شمسی نرسیدهاند، مشمول این قانون میباشند و در ماده ۸ همین قانون قانونگذار در خصوص ترک تحصیل کودکان میگوید: هر کس با تهدید، ترغیب یا تشویق موجب فرار طفل یا نوجوان از خانه یا مدرسه یا ترک تحصیل وی شود یا اطفال یا نوجوانان را بدین منظور فریب دهد یا موجبات آن را تسهیل یا فراهم کند، در صورت فرار یا ترک تحصیل، حسب مورد به یک یا چند مورد از مجازاتهای درجه شش قانون مجازات اسلامی محکوم میشود و در صورت عدمتحقق فرار یا ترک تحصیل، برای بار اول با اخطار پلیس ویژه اطفال و نوجوانان مواجه و در صورت تکرار به مجازات فوق محکوم میشود.
پیماننامه جهانی حقوق کودک یک پیماننامه بینالمللی است که برای دفاع و حمایت از حقوق کودکان تهیه شده است و بر اساس ماده ۳۲ پیماننامه جهانی حقوق کودک، کشورهای عضو این پیمان باید حق کودک برای حمایت در برابر استثمار اقتصادی و انجام هرگونه کاری که زیانبار بوده یا برای بهداشت جسمی، روحی، معنوی، اخلاقی و پیشرفت اجتماعی کودک مضر باشد، به رسمیت بشناسد. متأسفانه باید بگویم مسئولان کشور ما در حوزه حمایت از کودکان خیلی ضعیف عمل کرده و این ضعف باعث شده به برخی از این کودکان آسیبهایی وارد شود که قابل جبران نیست. طبق پژوهشهای انجام شده در حوزه کودک، کودکان کار بیشتر مورد کودکآزاری قرار میگیرند که این مسئله قطعاً در آینده به جامعه ما آسیبهای خطرناکی وارد میکند.
عوامل زیادی در خصوص افزایش کودکان کار در جامعه وجود دارد که مهمترین آنها شامل: ۱- وضعیت بد معیشت خانوادهها. ۲- اختلافات خانوادگی بین پدر و مادر. ۳- طرد شدن کودکان در خانواده. ۴- فرار کودکان از خانه. ۵- ترک تحصیل کودکان. ۶- اعتیاد والدین. ۷- فوت والدین. ۸-طلاق والدین است.
افراد جامعه باید بدانند که در همه حال باید به کودکان کار محبت کنند و به آنها احترام بگذارند و نباید رفتارها نسبت به این کودکان رفتارهای غیراخلاقی باشد؛ چراکه این مسئله اولاً دور از شرافت انسانی میباشد، ثانیاً رفتارهای غیراخلاقی سبب میشود تا این کودکان در آینده درصدد انتقام از جامعه برآیند.
این قلم به عنوان یک محقق و پژوهشگر در علم حقوق پس از تحقیق و پژوهش در خصوص حقوق کودکان کار برای جلوگیری از افزایش کودکان کار این راهکارها را میتوانم ارائه بدهم: ۱- از بین بردن فقر و ناآگاهی. ۲- برقراری عدالت اجتماعی به همراه رفاه اجتماعی. ۳- شناسایی کودکان کار و برقراری ارتباط درست با آنها. ۴- حمایت مردم از کودکان کار در جامعه. ۵- ارائه خدمات رایگان به کودکان کار در همه زمینهها. ۶- تصویب یک قانون جامع و علمی در جهت حمایت از کودکان کار. ۷- برخورد قاطع مقام قضایی و انتظامی با افرادی که به کودکان آسیب وارد میکنند که راهکارهای مهمی برای جلوگیری از افزایش کودکان کار میباشد.
*محقق و پژوهشگر علم حقوق