کد خبر: 1052946
تاریخ انتشار: ۰۱ تير ۱۴۰۰ - ۲۱:۳۰

اولیای‌دم زن سالخورده وقتی متوجه شدند پلیس موفق به شناسایی قاتل نشده‌است درخواست دیه از بیت المال کردند.
به گزارش جوان، ۱۰‌دی‌سال‌۹۵ مأموران پلیس پایتخت با تماس تلفنی شهروندی از قتل زن سالخورده‌ای در خانه‌اش در یکی از خیابان‌های شرقی تهران باخبر و راهی محل شدند. مأموران پلیس در محل حادثه با جسد زن ۸۰‌ساله‌ای به نام حمیرا روبه‌رو شدند که با اصابت ضربات چاقو کشته شده‌بود. همزمان با انتقال جسد به پزشکی قانونی برای انجام آزمایش‌های لازم بررسی‌های مأموران پلیس نشان داد از خانه مقتول مقداری پول سرقت شده‌است. از آنجایی که هیچ آثار شکستگی و تخریبی روی در ورودی خانه مقتول پیدا نشد این احتمال برای مأموران قوت گرفت که عامل یا عاملان قتل زن سالخورده افراد آشنایی هستند که بدون درگیری وارد خانه شده و در فرصتی مناسب حمیرا را به قتل رسانده و پس از سرقت اموال او از محل گریخته‌اند. در حالی که تحقیقات برای شناسایی و دستگیری عاملان قتل در جریان بود دختران مقتول مدعی شدند که عروس بزرگشان به نام هاجر مادرشان را به قتل رسانده است.
یکی از فرزندان مقتول گفت: «بعد از فوت پدرمان، مادرمان در خانه‌اش تنها زندگی می‌کرد و برادرم همراه همسرش همیشه به خانه او می‌رفتند و از او سرکشی می‌کردند، اما ما به خاطر گرفتاری‌های زندگی کمتر به خانه مادرم رفت و آمد داشتیم.
پس از قتل مادرمان متوجه شدیم از خانه او یک آلبوم عکس خانوادگی و چهار و نیم میلیون تومان پول نقد سرقت شده‌است و به همین دلیل ما به عروسمان هاجر مشکوک هستیم، چون او آخرین نفری بود که به خانه مادرمان رفته بود و احتمال می‌دهیم او و پسرش به خاطر سرقت با مادرمان درگیر شده و او را به قتل رسانده‌اند.»
انکار قتل مادرشوهر
با طرح این شکایت عروس ۵۰‌ساله خانواده به عنوان مظنون بازداشت و به اداره پلیس منتقل شد.
زن جوان در بازجویی‌ها قتل مادر شوهرش را انکار کرد و گفت: «بعد از فوت پدر شوهرم من و شوهرم از مقتول نگهداری می‌کردیم، اما بعد از چند سال او تصمیم گرفت به صورت مستقل زندگی کند و به همین خاطر برای او خانه‌ای اجاره کردیم و مادر شوهرم زندگی تنهایی را شروع کرد.»
متهم ادامه داد: «چند روز قبل از حادثه متوجه شدیم که مادرشوهرم حال خوبی ندارد و بیمار است که روز حادثه او را برای درمان پیش دکتر بردم. قبل از آن مادرشوهرم از من خواست به بانک برویم تا مقداری پول از حسابش بردارد، چون مدعی بود که در خانه‌اش پول ندارد و ما هم دو نفری به بانک رفتیم و مادر شوهرم پس از اینکه پول برداشت کرد راهی مطب دکتر شدیم. دکتر او را معاینه کرد و برایش تعدادی دارو نوشت که دوباره همراه او به داروخانه رفتم و بعد از گرفتن دارو او را به خانه‌اش رساندم.
من برای مادرشوهرم کمی غذا آماده کردم، سپس خداحافظی کردم و به خانه‌ام برگشتم. بعد از آن بود که خانواده شوهرم تماس گرفتند و گفتند مادرشان تلفن خانه‌اش را جواب نمی‌دهد که فهمیدیم او کشته شده‌است.» وی در پایان گفت: «باور کنید من از قتل مادر شوهرم بی‌خبرم و نمی‌دانم چه کسی یا کسانی او را با چه انگیزه‌ای به قتل رسانده‌اند.»
پس از این عروس خانواده با قرار وثیقه آزاد شد تا اینکه پرونده تکمیل و برای بررسی به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و در نهایت هاجر در شعبه‌دهم دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه شد.
تبرئه عروس
ابتدای جلسه سه‌دختر و پسر مقتول درخواست قصاص کردند. سپس یکی از دختران مقتول گفت: «سال‌ها قبل از خانه مادرم سرقت شده‌بود که مادرم به هاجر شک داشت و به همین خاطر بین مادرم و هاجر اختلاف پیش آمد و آن‌ها با هم قطع رابطه کردند. مدتی گذشت تا اینکه دوباره رفت و آمد آن‌ها شروع شد و الان اطمینان دارم هاجر به خاطر اختلاف‌های قدیمی مادرمان را کشته است.»
در ادامه متهم به دستور ریاست دادگاه در جایگاه قرار گرفت و با انکار قتل گفت: «قبول دارم سال‌ها قبل با مادرشوهرم و دخترانش اختلاف داشتم و قطع رابطه کرده‌بودم، اما بعد از مدتی، چون یکی از دختران مقتول بیمار شد به ملاقاتش رفتم و همین باعث شد که با هم آشتی کنیم و رفت و آمد‌ها شروع شود. بعد از فوت پدرشوهرم نیز من و شوهرم همیشه به خانه مقتول رفت و آمد داشتیم و کار‌های شخصی او را انجام می‌دادیم. مادر شوهرم زن مستقلی بود و هرگز درباره کار‌هایی که انجام می‌داد به کسی توضیح نمی‌داد به همین خاطر من در جریان کار‌های او نبودم.» وی در آخر گفت: «آن روز وقتی به خانه مادرشوهرم رفتم، بعد از خوردن ناهار آنجا را ترک کردم و دیگر با او تماسی نداشتم تا اینکه فردای آن روز فهمیدم او کشته شده است. باور کنید نمی‌دانم چه کسی یا کسانی وارد خانه او شده و با چه انگیزه‌ای او را به قتل رساندند. احتمال می‌دهم او با شخصی اختلاف داشته و به همین خاطر کشته شده است.»
بعد از آخرین دفاعیات متهم، هیئت قضایی جهت صدور رأی وارد شور شدند و بعد از بررسی اوراق پرونده، متهم را تبرئه و حکم آزادی وی را صادر کردند.
انکار قتل مادربزرگ
با تأیید این حکم اولیای‌دم این بار از پسر هاجر که سابقه شرارت و درگیری داشت به اتهام قتل شکایت کردند. با طرح این ادعا پسر جوان به نام یاسر بازداشت شد، اما او در بازجویی‌ها جرمش را انکار کرد و گفت: «هنگامی که مادر بزرگم در خانه‌اش کشته شد من پیش دوستانم بودم. حاضرم چند نفر از آن‌ها را به عنوان شاهد به دادگاه معرفی کنم.» پس از این یاسر دوستانش را برای شهادت به دادسرا برد و دوستان وی هم شهادت دادند که یاسر روز حادثه پیش آن‌ها بوده‌است و بدین ترتیب دومین مظنون هم تبرئه و آزاد شد.
درخواست دیه از بیت المال
پس از این تحقیقات برای شناسایی عامل یا عاملان قتل زن سالخورده ادامه داشت، اما وقتی مأموران پلیس موفق نشدند هیچ ردی از قاتل یا قاتلان بدست بیاورند، اولیای‌دم پس از گذشت پنج‌سال از حادثه با نوشتن نامه‌ای به دادگاه درخواست دیه از بیت المال کردند.
با درخواست دیه از بیت المال پرونده بار دیگر به دادگاه کیفری یک‌استان تهران فرستاده شد تا اینکه در وقت رسیدگی روی میز هیئت قضایی قرار گرفت. در جلسه دادگاه فرزندان مقتول یک به یک در جایگاه قرار گرفتند. سپس یکی از آن‌ها گفت: «پنج‌سال از قتل مادرمان می‌گذرد و هنوز قاتل یا قاتلان آن شناسایی نشده‌اند. حالا که امیدی به پیدا شدن عامل یا عاملان قتل نیست برای اینکه خون مادر پیرمان پایمال نشود درخواست دیه از بیت المال را داریم.»
در پایان هیئت قضایی جهت صدور رأی وارد شور شد.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار