سرویس سیاسی جوان آنلاین: آشتی ملی اتفاقی نیست که با دستور، نامه و ابراز موضع روی دهد. آشتی ملی را در عمل باید ایجاد کرد. همین که این روزها برخلاف هشت سال گذشته، فعالان سیاسی اصلاحطلب و منتقد نظام، نه تنها مورد حمله کلامی نیستند بلکه حتی طرف مشورت رئیسجمهور منتخبی قرار میگیرند که منتقد او هستند، آغاز یک آشتی ملی است، اگر معتقد به وجود قهر در سیاست داخلی باشیم.
دو هفته از انتخابات ریاست جمهوری میگذرد. رئیسجمهور بعدی انتخاب و تکلیف جایگزین او در قوه قضائیه هم روشن شده است. رئیسجمهور منتخب با رقبای انتخاباتی خود که بعضاً در جریان مناظرات به او توهین کرده بودند، دیدار همفکری و هماندیشی برگزار میکند و جویای نظرات آنان میشود، بیآنکه اشارهای به توهینهای مناظراتی آنها داشته باشد، از دفتر او با فعالان سیاسی منتقد تماس میگیرند و جویای نقطه نظرات آنها برای چگونگی اداره کشور در دولت جدید میشوند. فعالان رسانهای اصلاحطلب در تحسین اقدامات و مواضع رئیسجمهور منتخب مینویسند: کسی پی تخطئه رأیدهندگان به رقبای رئیسجمهور منتخب و تحسین کسانی که به او رأی دادهاند و در کل دوقطبیسازی از مردم نیست. رئیسجمهور منتخب در رفتار و نه صرفاً در مواضع ادعایی، خود را رئیسجمهور «همه» مردم ایران میداند. جدال و موجسازی سیاسی در جریان نیست و همه چشم به ماههای آینده دارند؛ دولتی که در معنا و نه در لفظ، دولت «امید» است. این اوضاع این روزهای ایران است؛ اوضاعی که میتواند امیدبخش همدلی برای حل مشکلاتی باشد که مردم را به رأی دادن به «سیدابراهیم رئیسی» ترغیب کرد، اما این آرامش از کجا میآید؟ چه چیزی باعث شده است هیاهوهای سیاسی بخوابد و همه چشم به آینده بدوزند؟
مشی شخصی رئیسی
در رقابتهای انتخاباتی سال ۹۶ که سیدابراهیم رئیسی برای اولین بار کاندیدای ریاست جمهوری شده بود، اولین مواجهه عامه مردم با رفتار و منش او از نزدیک و مستقیم بود. مردم کاندیدایی را مقابل خود دیدند که برای «جنگ و دعوا» به مناظرات نیامده است، مقابل توهینها توهین نمیکند، به دیگران حملهور نمیشود، فریاد نمیزند و فضا را برای جلب نگاه مخاطب، تند و دوقطبی نمیکند و «رعایت اخلاق انتخاباتی» برایش نه شعار که یک اخلاق نهادینه شده بود.
او توانست مشی انتخاباتی جدیدی را نشان دهد و از این منظر، او در هر دو انتخابات ۹۶ و ۱۴۰۰ پیروز بود، حتی اگر در هیچ کدام رأی نمیآورد. حالا همان منش آرام رئیسی بر فضای کشور سایه افکنده است. این اتفاق را میتوان فال نیکی دانست که نویدبخش یک فضای سیاسی آرام در داخل کشور باشد.
سیدابراهیم رئیسی با پیروزی در انتخابات، مدعی هیچ چیز نشد. دیگرانی را که به هر دلیلی به او رأی ندادهاند یا حتی اصلاً در انتخابات شرکت نکردهاند، تخطئه نکرد. برخلاف حسن روحانی که سال ۹۲ در ماههای اولیه ریاست جمهوریاش با توهین به همه کسانی که به او رأی ندادهاند، گفت: «مردم در ۲۴ خرداد به افراط، تفریط، خشونت، خودرأیی، تکرأیی، عدم مشورت و عدمتدبیر رأی ندادند و به اعتدال، تدبیر و عقلانیت رأی دادند.» دوقطبیسازی، ناسزاگویی و پرخاشهای کلامی جزئی از رفتار ثابت رئیسجمهور طی سالهای ۹۲ تا ۱۴۰۰ بود. همین منش روحانی در حملات کلامی باعث شد تا طی هشت سال در دو دولت او شاهد توهینهای بیسابقه رئیسجمهوری به منتقدان خود باشیم. حملات کلامی تند روحانی و جوابگویی و دفاع منتقدان همواره باعث جنگ در فضای سیاسی کشور طی هشت سال شد. منش روحانی باعث جسارت فعالان رسانهای حامی او نیز شد و همراه با او که حتی منتقدان را حواله به جهنم داد، رسانههای اصلاحطلب توهینهای متعدد به منتقدان داشتند و تخریب شخصیت، پاسخ هر انتقادی به روحانی بود. روحانی حتی در آرامشبخشی به فضای اعتراض و آشوب در کشور هم ناتوان بود و در اوج بحرانهایی همچون آبان ۹۸، اظهارات او همچون تهدید مردم به دستگیری یا آنکه «من صبح جمعه از تغییر قیمت بنزین مطلع شدم»، عملاً آتش اعتراضات را بیشتر کرد. حال که رئیسجمهوری انتخاب شده که از چنین رفتارهایی کاملاً دور است، فضا آرام شده و باید کمک کرد این فضای آرام ادامه یابد.
امید به حل مشکلات
رئیسجمهور جدید فرد ناآشنایی برای مردم و رسانهها نیست. کارنامه کاری او مشخص است و آنچنان که رهبر انقلاب در دیدار اخیر خود با مسئولان قضایی تصریح کردند، سیدابراهیم رئیسی توانست با عملکرد خود در مقام ریاست قوه قضائیه، سرمایه اجتماعی کسب کند. توصیفات حضرت آیتالله خامنهای را ببینیم: «حرکت جناب آقای رئیسی در قوه قضائیه مصداق همان چیزی بود که ما همیشه تکرار میکنیم [یعنی]«حرکت جهادی»، حرکت جهادی، یعنی جدی، شبانهروزی، پُرتلاش، پُرانگیزه، یک حرکت این جوری بود، بحمدالله آثار خوبی هم داشت و مهمترین اثر این حرکت همین بود که امید مردم به قوه قضائیه را زنده کرد، احیا کرد، مردم را به قوه قضائیه خوشبین کرد. ما شکایتهای مردم را از دستگاههای مختلف دریافت میکنیم، در نظرات مردم خیلی تفاوت هست بین [دوره]قبل از این دو سال و اندی و بعد از این دو سال و اندی، امید و اطمینان به قوه را زنده کرد، این سرمایه اجتماعی است. این اعتماد مردم به دستگاههای فعال در جمهوری اسلامی یک سرمایه بزرگ اجتماعی است و هیچ چیزی با این معادل نیست...» همین باعث شده تا مردم و فعالان سیاسی نسبت به آینده کشور با وجود رئیسی در رأس قوه مجریه امیدوار باشند و این امید، تنشها و جدلها در فضای سیاسی کشور را کم کند.
پایان دولت روحانی
یکی دیگر از دلایل آرامش کنونی کشور، پایان عمر دولت روحانی است. از عمر دولت تدبیر و امید تنها یک ماه باقی مانده و دیگر کسی حتی حوصله پاسخگویی به ادعاهای دولتمردان را ندارد. همه در حال صبوری هستند تا این یک ماه هم به هر ترتیبی است، بگذرد و تمام شود. از اعتراضات به اوضاع معیشتی خبری نیست. کسی دیگر توان نقد دولت را ندارد و همه چیز گویا با پایان رقابتهای انتخاباتی تمام شده، همین هم به آرامش فضای کشور کمک کرده است.
***
آشتی ملی اتفاقی نیست که با دستور و نامه و ابراز موضع روی دهد. آشتی ملی را در عمل باید ایجاد کرد. همین که این روزها برخلاف هشت سال گذشته، فعالان سیاسی اصلاحطلب و منتقد نظام، نه تنها مورد حمله کلامی نیستند بلکه حتی طرف مشورت رئیسجمهور منتخبی قرار میگیرند که منتقد او هستند، آغاز یک آشتی ملی است، اگر معتقد به وجود قهر در سیاست داخلی باشیم. آیا این فضای آرام ادامه خواهد یافت؟ این تصمیمی است که اهل سیاست خواهند گرفت با هر سمت و سویی که دارند. فضا مهیای آرامش است و باید در این مسیر، سیدابراهیم رئیسی را کمک کرد. امید که او نیز همین منش را ادامه دهد.