چه چیز در قبض برق میلیونی علی کریمی، فوتبالیست معروف ایرانی غیر عادی بود که ناگاه موجی از انتقاد و اعتراض نسبت به او را برانگیخت. اولین گزینه برای اغلب معترضان، مبلغ قبض مذکور بود. قبضی که برای بیشتر مردم تا ۱۰۰ هزار تومان است، برای او ۴ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان بود. این فاصله طبقاتی بیش از هر اتفاق دیگری، مردم را رنجاند. میزان این رنجش از تفاوتی که میان خود و سلبریتی مورد نظر احساس کردند، آنقدری بود که شاید باقی آنچه باید از این انتشار قبض درمییافتند، کمتر مورد توجه قرار گرفت.
شناخت سلبریتیها و یاد گرفتن چگونگی مواجهه با فعالیتهای آنان سطح سواد رسانه جامعه را به میزان قابل توجهی ارتقا میدهد. سلبریتیها سخنوران تریبونهای یکطرفهای هستند که، چون خوب فوتبال بازی کردهاند، چون بازیگران خوبی در سینما و تلویزیون بودهاند، چون خوانندههای خوبی هستند یا حتی وقتی بازیکن، بازیگر و خواننده خوبی نیستند و فقط معروف هستند یا، چون فالوورهای زیادی در اینستاگرام یا توئیتر دارند، فکر میکنند نظراتشان در همه موضوعات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و هنری باید قابل توجه باشد. انتشار این قبض برق و اعتراض این فوتبالیست به اخطار قطع برق به دلیل عدم پرداخت آن قدم بزرگی در مسیر شناخت سلبریتیها بود اگر به نکات آن توجه کنیم:
۱- برخی سلبریتیها، وجههای مردمی، عدالتخواهانه و حامی ملت از خود ساختهاند، منادی مشکلات کشور میشوند و مردم هم از اینکه آنان حامیشان شدهاند، استقبال میکنند. در واقع، اما آنها از مشکلات مردم فرسنگها فاصله دارند. آنچه قبض برق میلیونی کریمی رو کرد، در وهله اول همین بود. او میتواند سلبریتی باشد و از مشکلات مردم بگوید، اما دیگر نمیتواند ژست مردمی بودن بگیرد. او پس از موج اعتراضات، با تمسخر نظرات اعتراضی و عذرخواهی کنایهآمیز گفت نمیدانستم این مبلغ از رقم اختلاسها بیشتر است! او خود را مدافع حق ملت میداند و همین ملت وقتی به او معترض شدهاند، چرا خودش را با اختلاسگرانی که آنان هم مورد اعتراض ملت بودهاند، قیاس میکند؟ چون یاد نگرفته است اشتباه خود را بپذیرد، یاد نگرفته است مدعی نباشد و یاد نگرفته است حقیقت و واقعیت را بپذیرد. او همیشه فقط خود را دیده است و همین منیت کار دستش داد. این اولین نکتهای است که مردم در مواجهه با سلبریتیها باید یاد بگیرند؛ آنها به لحاظ شرایط زندگی شبیه مردم نیستند و برای کسی همچون علی کریمی، این دوری از زندگی عامه مردم آنقدری است که حتی متوجه نیست قبض برق میلیونی او برای اکثر مردم ایران غیرعادی است و نمیتواند اعتراضات به آن را از قبل پیشبینی یا بعد از آن درک کند و بفهمد.
۲- صرف نظر از مبلغ قبض برق مذکور، اعتراض کریمی به آن است که چرا برای اویی که قبض را پرداخت نکرده است، در حالی که فقط یک روز از تاریخ مهلت پرداخت گذشته، اخطار قطع برق آمده است. سؤال، اما این است که چرا نباید برای او اخطار قطع برق بیاید، در حالی که برای مبالغی در سطح ۱۰۰ هزار تومان هم در صورت عدم پرداخت، چنین اخطاری میآید؟ چرا او انتظار دارد قانونی که برای همه مردم اجرا میشود، برای او اجرا نشود؟ این بخش دیگری از شناخت سلبریتیهاست. بسیاری از آنها انتظار دارند، چون معروف هستند یا، چون مثلاً فوتبالیست خوبی بودهاند، قانون برای آنها اجرا نشود.
۳- سلبریتیها را ما سلبریتی میکنیم وقتی برای هر نظرشان که هیچ تجربه و تخصصی در آن ندارند و حتی شرایط زندگیشان هم ربطی به آن موضوع ندارد، هورا میکشیم و میخواهیم آنها غیر از فوتبال، بازیگری، خوانندگی، بلاگری و...، منادی عدالت هم باشند. اگر ما این شخصیت کذایی را به آنها نبخشیم و آنها را تنها در حوزه تخصصی و کاری خودشان صاحبنظر بدانیم، وقتی قبض برق چند میلیونی شخصی مانند علی کریمی را و انتظارش برای عدم اجرای قانون در مورد آن را ببینیم، تعجب نخواهیم کرد.
یک بار دیگر موارد بالا را بخوانیم؛ علی کریمی شبیه همان مسئولانی نیست که به آنها معترض است؟ زندگیاش شبیه مردم نیست، اما ادعای مردمی بودن دارد. حامی عدالت است، اما به اجرای قانون در حق خود معترض است؛ حوزه تخصصیاش یک مورد است، اما در همه زمینهها خود را صاحبنظر میداند.