پرهزینهترین رشته ورزش کشور است و بهرغم اینکه بازدهی همتراز با هزینههایش ندارد، اما از هر نظر در کانون توجه است. فوتبال پرطمطراق ایران با گردش مالی سالانه چندین میلیارد تومان به جای آنکه در مسیر موفقیت حرکت کند سالهاست که در جاده بیاخلاقی افتاده و با سرعت بالا در جهت سلاخی فرهنگ جامعه گام برمیدارد.
در سالهایی که همه دم از حرفهای شدن زدند و برای بستن قراردادهای نجومی از هم سبقت گرفتند، کسی اهمیتی به چالشهای فرهنگی، اخلاقی و رفتار موجود نداده و همچنان مدیران و دستاندرکاران این رشته با همان فرمان حرکت میکنند. انگار نه انگار که ادبیات چالهمیدانی در مستطیل سبز و نیمکت مربیان حرف اول را میزند! اینکه فیلم دروازهبان تیم صدرنشین حین فحاشیهای رکیک به توپ جمعکن منتشر شود، عجیب نیست. اگر صدا و تصویر مربیان کنار زمین به هنگام به کار بردن الفاظ زشت علیه تیم خود و تیم رقیب منتشر شود جای تعجب ندارد و حتی وقتی که گزارشگر به دلیل کتککاری دو تیم و فحاشی بیامان در زمین خواهان قطع صدا و تصویر یک بازی شود هم نباید تعجب کرد، چراکه از ماست که برماست. نهایت برخورد با فرد هتاک در فوتبال ایران یکی، دو جلسه محرومیت است و فوقش چند میلیون تومان ناقابل جریمه نقدی که آن هم معلوم نیست خود بازیکن و مربی خاطی پرداخت میکنند یا باشگاه یا هیچ کدام. در فوتبالی که هیچ کس سرجای خودش نیست و از بالا تا پایین آن پر از تخلف، اتهام، توهین، تبانی، سوتهای مشکوک، اتفاقات پشت پرده، سوءمدیریت و هزار و یک مشکل است دیگر واقعاً نباید از زد و خورد تیمها و شنیدن الفاظ زشت شوکه شد.
سلطه رفتارهای چالهمیدانی بر فوتبال با اینکه موضوع جدیدی نیست، اما نسبت به تأثیرات منفی آن در جامعه و به ویژه نسل جوان نمیتوان بیتفاوت بود. اینکه احمدرضا براتی، عضو هیئت رئیسه فدراسیون در مورد کم هزینه بودن بیاخلاقیها در فوتبال گفته، نکتهای صحیح و قابل تأمل است. فوتبالیها از مربی و بازیکن گرفته تا مدیر و بقیه، بدون نگرانی از عاقبت کارشان هر جا لازم است از کوره درمیروند و با رفتار و گفتاری دور از شأن ورزش و فرهنگ کشورمان کارشان را پیش میبرند. درگیری لفظی و فیزیکی، توهینهای رودررو و مجازی و اتهامزنی از جمله بیاخلاقیهایی هستند که در لیگ برتر، دسته یک و حتی دستههای پایینتر به وفور دیده میشوند. آنها که بیمحابا در زمین و خارج از زمین فحش میدهند هیچ نگرانی از بابت جریمه شدن و محرومیت ندارند و نهایتاً یکی، دو بازی را از روی سکوها تماشا میکنند و در صورت لزوم از همان بالا از خجالت رقیب هم درمیآیند. پایین بودن نوع و سطح محرومیت و مجازات برای بداخلاقیها، میزان بازدارندگی آن را به پایینترین حد ممکن رسانده است تا جایی که عملاً هیچ کس نه از کمیته انضباطی میترسد، نه از کمیته اخلاق و نه حتی از فدراسیون. در حالی که با توهین، افترا، نشر اکاذیب، فحاشی، خدشه وارد کردن به آبرو و جریحهدار کردن احساسات عمومی باید شدیدترین برخوردها صورت گیرد تا دیگر کسی جرئت تکرار آنها را نداشته باشد. ضمن اینکه باشگاهها نیز علاوه بر کمیته انضباطی فدراسیون، باید حواسشان به رفتار اعضایشان باشد و در صورت لزوم خاطیان را نقرهداغ کنند، نه اینکه در حمایت از فحاشی یک بازیکن شناخته شده خود آسمان و ریسمان ببافند و دنبال قاتل بروسلی بگردند. در مورد اخیر نه تنها دروازهبان خاطی بابت سوءرفتارش عذرخواهی نکرده، بلکه از حمایت باشگاهش نیز برخوردار بوده است. در این صورت چطور میتوانیم انتظار داشته باشیم هواداران جوان، او و تیمش تحت تأثیر قرار نگیرند و هواداران سایر تیمها نیز با همان الفاظ تلافی نکنند؟!