تمسخر یکی از زشتترین رفتارهایی است که بارها در قرآن کریم مورد نکوهش قرار گرفته و جزو گناهان کبیره به شمار میرود. فشار روانی ناشی از تمسخر چنان نیرومند است که تمسخرشوندگان گاهی برای رهایی از این فشار روانی خود را مجبور به تغییر رفتار و سبک زندگی میدانند و در جاهایی که امکان تغییر رفتار و سبک زندگی نیست تصمیم به حذف خود از صحنه روزگار میگیرند. هر چند که تحقیقات زیادی در خصوص تأثیر تمسخر بر رفتارهای نابهنجار صورت نپذیرفته، اما بدون شک با کمی تأمل میتوان بسیاری از رفتارهای نابهنجار جامعه امروزی را نتیجه تمسخر دانست.
متأسفانه این رفتار زشت در تمامی اقشار اجتماعی از پایینترین قشر فرهنگی گرفته تا کسانی که ادعای فرهنگ و تمدن میکنند به وضوح دیدهمیشود و دامنه آن در تمام نهادهای اجتماعی از دوستان، خانوادهها و گروههای شغلی کشیدهشدهاست به نحوی که این نوع رفتار نکوهیده در بین کسانی که ادعای فرهنگ دارند به عنوان وسیلهای برای خود برتربینی و در بین افرادی که در سطح اجتماعی پایینتری هستند خود شیرینی قلمداد میشود.
این رفتار زشت و نکوهیده در سالیان اخیر و به خصوص از زمان حکومت فضای مجازی بر آموزش و فرهنگ جامعه، از سطح بین فردی و بین خانوادگی به بین قوم و قبیلهای تغییر یافته و گاهاً تا حد بینالمللی نیز ادامه پیدا میکند به نحوی که آیین، مسلک و فرهنگ قومی یا کشوری توسط قوم یا کشور دیگر مورد تمسخر واقع میشود.
در بسیاری از جرائم و آسیبهای اجتماعی نقش انکارناپذیر تمسخر دیدهمیشود به عنوان مثال چه بسیار معتادان متجاهری که در مصاحبههای بالینی اولین مصرف خود را نتیجه تمسخر دوستان خود بر میشمارند. آنجا که در پاسخ به دعوت دوستان «نه» به زبان آورده، اما مورد تمسخر واقع شده و فشار روانی ناشی از تمسخر دوستان، ایشان را به میدان مبارزه با آنها کشانده و نهایتاً خود را به دام سیگار و مواد مخدر میسپارد. سیگار میکشد تا مسخره نشود و در این مبارزه تسلیم دوستان و اسیر مواد مخدر میشود. با کمی بررسی در علل وقوع بسیاری از جرائم و حتی برخی از قتلها به نقش این رفتار زشت و ناپسند پی خواهید برد.
اما آنچه در سالیان اخیر در پی این گناه کبیره و رفتار زشت و چندش آور از دست دادهایم فراتر از این حرفاست. «بله» آنچه آگاهانه یا ناآگاهانه نشانه گرفته شده ناموس وطن است. قباحت این رفتار تا جایی شکسته شده است که اگر دختری با جنس مخالف خود رابطه دوستی نداشته باشد چنان مورد تمسخر، قرار میگیرد که برای رهایی از این شکنجههای روحی، روانی و جسمی ناخواسته تن به خواست دوستان میدهد. دوستانی که دوست دارند به مانند معتادان همه مانند خودشان باشند.
تمسخر، حجاب را از سر بسیاری از دختران به در کردهاست. چه بسیار خانوادههایی که در زندگی، ائمه معصومین (ع) را الگوی خود کرده و حجاب اولویت زندگی آنهاست. آنها فرزندان خود را محجبه تربیت کرده، اما همین فرزندان در مقابل تمسخر دوستان، اقوام و همکلاسیها با ورود به مدرسه همه زحمات خانواده را برای رهایی از فشار روانی ناشی از تمسخر بر باد میدهند.
تمسخر آگاهانه یا ناآگاهانه ریشه خانوادهها را نشانه گرفته است چه بسیار طلاقهایی که ریشه در تمسخر دارد، تمسخر از جانب دوستان صمیمی که رفت و آمد خانوادگی دارند. به خصوص آنجا که از سر درون پرده برداشته میشود. آنجا که اجازه ورود به حریم خصوصی داده شده است. چه بسیار زنان و مردانی که بهرغم داشتن چند فرزند و گذشت چندین سال از زندگی مشترک به خاطر تمسخر دوستان تغییر روش زندگی داده و با بروز رفتارهای ناشایسته، ایجاد روابط نامتعارف، پوششهای نامناسب و بهانههای دیگر از جمله بهانههای اقتصادی به عناد با هم برخاسته و هیچ یک کوتاه نیامده وکانون گرم خانواده را از هم پاشیدهاند که حاصل آن جز فرزندان طلاق و آسیبهای اجتماعی نبوده است.
کمی فراتر از این اگر برویم واقعیتهای تلختری هست که ریشه در همین رفتار زشت و نفرت انگیز تمسخر دارد. عشقهای مثلثی بین زنان و مردان متأهل، رفتار پلیدی که در کنار نداشتن شرافت، غیرت و عزت، در بسیاری مواقع ریشه در تمسخر دارد مانند تمسخر توسط دوستان ناباب و خانوادگی.
سخن کوتاه کنم. پر واضح است وقتی خداوند متعال عملی را گناه کبیره میداند حتماً آن عمل برای انسان مضر است. این ما هستیم که تعقل نمیکنیم (ولا یتفکرون).
اما روی سخن من با همه مردم است. بیایید به عمق فاجعهای که تمسخر بر جای میگذارد فکر کنیم. مراقب رفتار خود باشیم و قبل از اینکه سخنی برانیم به عاقبت آن بیندیشیم. دوم اینکه آنقدر عزتنفس و اعتماد به نفس داشته باشیم که در مقابل تمسخر دیگران تسلیم نشویم و سر خود را بالا گرفته و به آنچه که داریم و هستیم افتخار کنیم. به فرزندانمان بیاموزیم که خود را با دیگران مقایسه نکنند و در مقابل تمسخر دیگران قاطعانه از آنچه هستند دفاع کنند. به آنها بیاموزیم که خودشان باشند و به آنچه هستند افتخار کنند. به آنها بیاموزیم که در عین رعایت احترام به کسانی که آنها را تمسخر میکنند پاسخ جرئتمندانه دهند و با رفتار آنان را به خودشان برگردانند.
و، اما آخرین سخنم با متولیان نظام آموزشی و همه تریبوندارها و سازمانها و نهادهای اجتماعی است. همه ما در قبال آموزش و فرهنگ این مرز و بوم و حفظ ارزشهای دین اسلام ناب محمدی و انقلاب و خون شهدا مسئول و مدیون هستیم. کار فرهنگی راه دیگری جزء آموزش ندارد. آموزش باید به روز و مورد نیاز جامعه بوده و با دلیل و برهان و به روشهای جذاب ارائه شود. اینکه در بسیاری از کشورهای غیرمسلمان رفتارهای اسلامی دیدهمیشود، نتیجه آموزش صحیح است و اینکه در کشور مسلمان ما رفتارهای غیراسلامی دیدهمیشود، نتیجه آموزش ناصحیح است. اگر از همین حالا نظام آموزشی اصلاح شود پنجاه سال آینده شاهد رشد فرهنگی خواهیم بود و گرنه امیدی به اصلاح رفتارهای نابهنجار در جامعه نخواهیم داشت و روز به روز شاهد موج عظیمی از ناهنجاریهای نوظهور اجتماعی نظیر دختران قمه به دست خواهیم بود که آرامش را از جامعه خواهند گرفت.
* معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی استان بوشهر