محمود دستپیش، شاعر و چهره پیشکسوت زبان و ادبیات آذری و فارسی در سن ۸۷سالگی درگذشت.
زنده یاد محمود دستپیش، استاد برجسته زبان و ادب آذری و پارسی در سال ۱۳۱۳ در باکو متولد شد. او از شاعران ترکزبان ایران بود. از آثار دستپیش میتوان به تدوین دایرهالمعارف و تألیف آثاری، چون «از فضولی تا شهریار»، «ائل سوغاتی»، «داغا دونموشم»، «برگردان نمایشنامه مشدی عباد» و «ترکی سوزلوک» اشاره کرد.
شعر «سیزه سلام گتیرمیشم» او با آهنگسازی علی سلیمی از مشهورترین سرودههایش است که شهرت زیادی دارد.
حسین دستپیش، فرزند ایشان در اطلاعیهای درباره درگذشت وی نوشت: «مرحوم دست پیش شاعر، نویسنده، نقاش، خطاط و مجسمهسازی است که عمری را در اعتلای فولکلور آذربایجان و فرهنگ ایرانزمین سپری کردند و اثرات مفید و ارزشمند و ماندگار به ارمغان گذاشتند.»
سرود معروف «خلبانان، ملوانان» از دیگر سرودههای وی در وصف حماسهآفرینیهای رزمندگان دفاع مقدس بود.
حملهور شد ارتش خلق ایران
سوی دشمن از زمین و آسمان
نرود جز راه حـــــق و راه دین
چو گرفته درس مکتب از قرآن
خلبـانان، خلبـانان،ای امید و فخر ایران
خلبانان، قهرمانان همره تان لطف یزدان
پرواز کن، پرواز کن
فرشته حق یارت باد، الله نگهدارت باد
خلبانلار
ووروشولار ارتشی میز هـــریاندا گوی اوزونده، دریالاردا، داغلاردا
حق یولوندان دین یولوندان دونمزلر، نه قدر قــــدرت لری وار جانلاردا
خلبانلار، خلبانلار یوردو موزا افتخار سیز
خلبانلار، اوچا اوچا دشمنین قلبین ووراسیز
قانات آچ، قانات آچ ارتشیمیز واراولسون، الله سیزه یار اولسون.
مرحوم دست پیش در سال ۷۸ در دیدار شاعران با رهبر انقلاب مصادف با نیمه ماه مبارک رمضان سروده خود را خواند.
روایت رضا اسماعیلی از «دستپیش»
رضا اسماعیلی از شاعران کشورمان در یادداشتی به مناسبت بزرگداشت این شاعر نوشته است:
داستان آشنایی من با استاد محمود دست پیش (واله بابا) شاعر و ادیب نامآور آذریزبان و خالق شعر معروف (سیزه سلام گتیرمیشم: برای شما سلام آوردم) و سراینده بیش از ۱۰۰ سرود فاخر برای دفاع مقدس به چیزی حدود ۳۰ سال پیش برمیگردد؛ به سالهای حضور افتخاری در جلسات شورای شعر ارشاد و شاگردی در مکتب استاد مشفق کاشانی. در واقع حلقه پیوند من با استاد دستپیش، غزلسرای نامآور معاصر استاد مشفق بود که با دعوت کریمانه من به شورا زمینه شاگردی از محضر پرفیض استاد دستپیش را فراهم کرد.
اسماعیلی در ادامه آورده است: در طول ۳۰ سال گذشته درسهای فراوانی از این ادیب فروتن و بزرگوار آموختهام که بیان آنها در این مقال و مجال کوتاه نمیگنجد، اما آنچه گفتنش را بر خود تکلیف میدانم، اشاره به فضایل والای اخلاقی و انسانی این استاد نمونه است. استاد ادیب و نجیبی که فارغ از هر گونههای و هیاهو، عاشقانه و مؤمنانه به شاگردان ادب دوست خود مهر میورزد و گنجینه آموختههای خود را بیهیچ مضایقهای در اختیار آنان میگذارد.
سیره و سلوک ادبی استاد دستپیش به سلوک ادبی استادان بیبدیلی همچون مهرداد اوستا، مشفق کاشانی و محمود شاهرخی میماند. در طول ۳۰ سال گذشته به یاد ندارم که استاد دستپیشـ با وجود شایستگی و جایگاه والای علمی و ادبیـ در جایی به ستایش خویش لب گشوده باشد. هر بار نیز که در جلسات شورای شعر به دیدار ایشان رفتهام، استاد را، چون گوهری در صدف خاموشی و مشتاق پندنوشی از دیگران دیدهام. مگر اینکه در پاسخ سؤالی ـ به رسم ادب ـ ناگزیر به سخن گفتن باشد.