محمدرضا اخضریان، استاد دانشگاه تهران، در کانال تلگرامی خود نوشت: سال تحصیلی جدید بهزودی آغاز میشود و بر اساس گزارشهای منتشر شده، ایران در بین ۱۰ کشور دارای بیشترین تعداد دانشگاه در جهان قرار دارد. این آمار عموماً بهعنوان دستاورد نظام آموزشی کشور و فتح قلههای علم در جهان ارائه شده و در کنار برخی آمار از رتبه ایران در تولید علم- که تعداد مقالات نمایه شده را شامل میشود- و فهرست اساتید ایرانی حاضر در میان یک درصد دانشمندان جهان تبلیغ میشود. آمار زیر نگاهی دقیقتر به این دستاوردها دارد:
تعداد دانشگاهها در ۱۰ کشور نخست جهان: ۱- هند با ۳/۱ میلیارد نفر، ۴ هزار و ۳۸۱ دانشگاه؛ ۲- امریکا با ۳۳۰ میلیون نفر، ۳ هزار و ۲۵۴ دانشگاه؛ ۳- اندونزی با ۲۷۵ میلیون نفر، ۲ هزار و ۶۹۴ دانشگاه؛ ۴- چین با ۴/۱ میلیارد نفر، ۲هزار و ۵۹۵ دانشگاه؛ ۵- برزیل با ۲۱۳ میلیون نفر، هزار و ۳۴۹ دانشگاه؛ ۶- مکزیک با ۱۳۰ میلیون نفر، هزار و ۲۵۳ دانشگاه؛ ۷- روسیه با ۱۴۲ میلیون نفر، هزار و ۹۶ دانشگاه؛ ۸- ژاپن با ۱۲۵ میلیون نفر، هزار و ۱۴ دانشگاه؛ ۹- ایران با ۸۴ میلیون نفر، ۷۳۰ دانشگاه؛ ۱۰- فرانسه با ۶۷ میلیون نفر، ۶۳۱ دانشگاه.
این شرایط در حالی است که در بین ۱۰۰۰ دانشگاه برتر جهان، امریکا با ۲۱۰ مرکز در صدر کشورهای دارنده برترین دانشگاهها قرار دارد و چین با ۸۷ دانشگاه، انگلیس با ۶۸، آلمان با ۵۵ و فرانسه با ۴۹ دانشگاه، در جایگاههای بعد قرار دارند.
در این فهرست ۱۰۰۰ دانشگاهی، ایران با ۱۴ دانشگاه، در بین ۴۰۰ دانشگاه برتر جهان تنها یک جایگاه داشته و دانشگاه تهران در رتبه نخست کشور، رتبه ۵۷ آسیا و رتبه ۳۷۹ جهان قرار دارد.
در قاره آسیا رتبه اول در اختیار دانشگاه توکیو قرار دارد و پس از آن دانشگاه ملی سنگاپور، دانشگاه پکینگ چین، دانشگاه سینگ هوا چین و دانشگاه صنعتی نانیانگ سنگاپور قرار دارند. همچنین بر اساس نظام رتبهبندی تایمز، ایران در سال ۲۰۲۱، ۴۷ دانشگاه در بین دانشگاههای برتر آسیایی دارد که رتبه ایران در آسیا را به ۴۵ و سهم ایران از نظر تعداد دانشگاهها را به ۵/۸ درصد رسانده است.
از ۲۷ کشور اسلامی حاضر در قاره آسیا، نیز دانشگاههای ۱۶ کشور در رتبهبندی آسیایی تایمز ۲۰۲۱ حضور دارند که ایران با ۴۷ دانشگاه رتبه اول و ترکیه با ۴۳ و پاکستان با ۱۶ دانشگاه رتبههای اول تا سوم تعداد دانشگاهها را دارند در حالی که از نظر رتبهبندی کیفیت، کشورهای عربستان، قطر و امارات متحده عربی رتبههای اول تا سوم را دارند. اعداد و آمار به روشنی بیانگر سلطه کمیت بر کیفیت در نظام آموزش عالی ایران است.
تعداد دانشگاه، تعداد صندلی آموزشی، تعداد دانشجو، تعداد مقاله نمایه شده و دهها شاخص کمی دیگر از آموزش عالی ایران جایگاه یک غول پاکتی ساخته که استادان و دانشآموختگانش را به دو گروه اقلیت دانشمند و اکثریت دارای مدرک تبدیل کرده است و شوربختانه اقلیت توانمند علمی را به خارج از مرزها یا انزوای علمی در داخل سوق میدهد.
نگاهی به رتبه ایران در اقتصاد، فناوری و تولید علم کاربردی- نه تولید مقاله- در جهان، بیانگر عدم وجود پیوند مناسب میان کمیتها با کیفیت لازم در این عرصه است که با اصلاحات نمایشی قابل ترمیم نبوده و به تحولی اساسی در فلسفه آموزش عالی، کاربردیسازی علم، رهایی از ساختارهای کمیتگرا و نمایشی تولیدات علمی، تحول نظام کمی حاکم بر ارتقای اساتید، تحول رویکرد دانشآموختگی و نگارش پایاننامه و مقاله با رویکرد مسئلهمحور و حل مسائل کشور، اصلاح ساختار بهکارگیری هیئت علمی، بازنگری در رشتهها، سرفصلها و محتوای دانشگاهی و راهاندازی فرصتهای جدید میانرشتهای و تسهیل در فرآیندهای اداری دانشگاهها، خروج از رویکرد متن محور و دهها راهکار دیگر نیاز دارد.