انتشار گزارش سفارشی اخیر توسط موساد در نیویورکتایمز، بیشتر شبیه یک آگهی تبلیغاتی برای یک کمپانی ورشکسته به منظور پیدا کردن مشتری است.
به گزارش مشرق، پس از فرار شبانه تروریستهای سنتکام از فرودگاه کابل، وزیر امور خارجه رژیمصهیونیستی سراسیمه به صحنه آمده و میگوید: «آثار خروج امریکا از افغانستان هنوز مشخص نیست، اما هشدار میدهم که این میتواند بر دشمن دیرینه ما، یعنی ایران، تأثیر بگذارد.»
یائیر لاپید ادامه میدهد: «من فکر نمیکنم تاکنون تمام پیامدهای این حرکت، یعنی این خروج از افغانستان را کاملاً درک کردهایم. منظورم تأثیری است که بر پاکستان میگذارد؛ تأثیری که بر ایران میگذارد، با توجه به مرز طولانی که ایران با یک دولت سنی مذهب رادیکال دارد. این امر تأثیر عمدهای بر مبارزه بین القاعده و داعش خواهد داشت، بنابراین فکر میکنم باید کمی صبر کنیم پیشاز اینکه در مورد عواقب این امر دقیقاً نتیجهگیری کنیم.»
کارشناسان امنیت بینالمللی اعتقاد دارند که جمهوری اسلامی ایران، چین و روسیه در همگرایی با یکدیگر قطب امنیتی در آسیا تشکیل دادهاند و سایه این اقتدار منطقهای باعث خروج امریکاییها از افغانستان شده است. این وحدت عمل اخیراً با عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای تقویتشده و اثرات آن بر سازمان پیمان امنیت جمعی آشکار است. وبسایت «بریکینگ دیفنس» در گزارشی نوشته است: مقامات رژیمصهیونیستی با نگرانی تحولات افغانستان را دنبال میکنند. این سایت به نقل از «یک مقام ارشد نظامی» اسرائیلی نوشته است: وقایع رویداده در فرودگاه کابل، «روز سیاهی» بود که بر تمامی کشورهای منطقه نسبت به وعده وعیدهای امریکا، تأثیر خواهد داشت. یک منبع نظامی اسرائیلی دیگر نیز به این سایت گفته است خروج امریکا و «انداختن افغانستان به دامان یک گروه تروریستی، نشانهای بد است که بر برخی از کشورهای دیگر منطقه، اثرات عمده خواهد گذاشت.» این سایت به نقل از نظامیان اسرائیلی که نام آنها را نبرده، نوشته است: افغانستان ممکن است دروازهای گشوده برای اعزام دگرباره تروریستها جهت حمله به منافع امریکا و متحدان آن باشد.
مراکز امنیتی رژیمصهیونیستی از اینکه به زودی عراق و اردن نیز به سرنوشت افغانستان مبتلا شوند، سخت نگران هستند. موشه یعلون، از وزیران دفاع اسبق اسرائیل که مدتی است از صحنه سیاست دوری گرفته است، در روز فرار اشرف غنی از افغانستان در توئیتی نوشته بود: «هر چند افغانستان از اسرائیل دور است، اما عقبنشینی امریکا از آنجا و قدرت گرفتن طالبان، بر مواضع امریکا در منطقه اثرگذار خواهد بود و ممکن است امنیت اسرائیل را تحت تأثیر قرار دهد.» افتادن سایه ترس بر سر مقامات رژیمصهیونیستی باعث شد آنها با توسل به یک گزارش سفارشی در روزنامه نیویورکتایمز بخشهایی از صحنه ترور شهید فخریزاده را بازگو کنند. نکته قابل توجه آنکه در گزارش امریکاییها از ماجرای ترور هیچ نکته جدیدی ارائه نشده است. پیش از این علی شمخانی از نقش عوامل رژیمصهیونیستی و استفاده از سلاح ماهوارهای در انجام این عملیات شرورانه خبر داده بود که در رسانههای داخل کشور بازتاب داشته است. به نظر میرسد مقامات امنیتی دولت تروریستی اسرائیل با انتشار جزئیات دقیقتر و نیز بر عهده گرفتن مسئولیت آن اهداف دیگری در سر دارند. روزنامه اسرائیلی «مکور ریشون» اخیراً در گزارشی از وضعیت امنیتی رژیم اشغالگر قدس مینویسد: «به زودی صحنه منطقه دچار تحولات بزرگی میشود، از امروز اسرائیل تنها باید به خودش تکیه کند و از همپیمانان در صلح ابراهیم بهدرستی بهره ببرد.»
وضعیت میدانی نشان میدهد خط افتراق روشنی میان منافع امریکاییها و رژیمصهیونیستی ایجاد شده است، دورانی که نتانیاهو لیست ترور برای امریکاییها فرستاده و ترامپ آن را به مرحله عملیاتی درآورد به پایان رسیده است، بنابراین انتشار روایت از صحنه ترور شهید فخریزاده برای امریکاییها و اسرائیل معنایی مجزا از یکدیگر دارد.
منافع واشنگتن از بازخوانی ترور در آبسرد
مقامات غربی به دنبال یک راهحل اجماعی برای بازگشت ایران به میز مذاکرات هستند. بریتانیا، فرانسه و آلمان پس از پایان نشست شورای حکام در بیانیه مشترکی با ابراز «نگرانی عمیق» از «نقض پیاپی تعهدات هستهای ایران»، از تهران خواستند از «فرصت دیپلماتیک» ایجادشده در پی توافق خود با مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی استفاده کند. تغییر روش ایران در برخورد با زورگویی غربیها باعث شد هفته قبل راب مالی، مذاکرهکننده ارشد امریکایی اعلام کند تا ابد فرصت مذاکره وجود ندارد، در آن زمان واشنگتنپست در گزارشی نوشت: «معنای سخنان مالی مشخص نیست، فرض کنید همین فردا صبح فرصت مذاکره به پایان برسد، بعد از آن چه؟ بایدن چه استراتژیای در برابر تهران پیش رو خواهد داشت؟»
به نظر میرسد انتشار گزارش ترور و شهادت دکتر فخریزاده در نیویورکتایمز پاسخی برای سؤالات روزنامه امریکایی باشد. برخی منابع دیپلماتیک در کشورمان اعتقاد دارند امریکاییها به زودی به تنظیمات کارخانه بازگشته و ماشین ترور، چون دوره اوباما آغاز به کار میکند!
ترور میکنیم تا توافق کنید!
برخی آگاهان امنیتی منطقه اعتقاد دارند امریکاییها با اشاره آشکار به ماجرای ترور شهید فخریزاده آخرین تلاش خود را برای بازگشت ایران به میز وین انجام دادهاند. این حربه منافقانه با تغییرات در وزارت امور خارجه و تیم مذاکرهکننده بیاثر شده است. امریکاییها در ارزیابی نهایی خود دریافتهاند که اگر سطح فشار از وضعیت کنونی بالاتر برود، ایران تمامی وظایف پادمانی را کنار میگذارد و از NPT خارج میشود. انتشار گزارش سفارشی اخیر توسط موساد بیشتر شبیه یک آگهی تبلیغاتی برای یک کمپانی ورشکسته به منظور پیدا کردن مشتری برای چند کالای بنجل است. مقامات امنیتی اسرائیل تلاش میکنند این پیام منتشر شود که بعد از خروج امریکاییها از منطقه همچنان ماشین جنگی سر پا مانده و آنها از امروز به بعد برای اشاعه تروریسم و انتشار جزئیات آن محدودیتی قائل نیستند. رژیمصهیونیستی، چون یک گراز وحشی قبل از شکار با گرد و خاک به پا کردن برای همه خط و نشان میکشد.
طراحی دشمن، استراتژی مقاومت
فشار دشمن برای نرمال کردن ایران و تسلیم در برابر زیادهخواهی غرب در دو فاز پیش میرود. فاز اول این برنامه ادراکی و روانی با توسل به انتشار گزارشهایی اغلب غلو شده است، فاز دوم آن معدود ضرباتی است که امریکاییها با توسل به برخی عناصر خودفروخته، مزدور و نیز جوخه ترور رژیمصهیونیستی به مقاومت مردمی در منطقه زده است. پیام هر دو فاز عملیات آن است که میتوانیم آتش جنگ را تا داخل ایران بکشانیم.