جای پای سیدحسن تقیزاده، امام جماعت مسجد شیخ صفرعلی تبریز، در تاریخ مشروطیت ایران، آنقدر واضح است که هیچ محققی را در این حوزه، گریزی از بازخوانی دقیق زندگینامه وی نباشد! علاوه بر این، زندگی او به لحاظ گرایشات و اعتقادات، ادواری گوناگون دارد، که باید هر یک از آنها، به درستی و دقت فهم شود، تا امکان ترسیم تصویری واقعی از وی، فراهم آید. در شناخت زندگی و زمانه تقیزاده، اما منابع متنوعی پدید آمده است. علاوه بر زندگی خودنوشت وی- که با خودسانسوریهای متعدد همراه بوده است- اخیراً مؤسسه فرهنگی «قدر ولایت» اثری را منتشر ساخته است، که بر پایه منابع تاریخی موجود، حیات تقیزاده را از زبان او روایت میکند! «من تقیزاده هستم»، در دیباچهای که در صدر خویش دارد، اینچنین به ضرورت بازخوانی این رجل تاریخ معاصر ایران پرداخته است:
«یکی از کسانی که بهواسطه عمر طولانی خود، از ابتدای به اصطلاح نهضت مشروطیت تا بعد از حوادث ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، در صحنه تاریخ ملت ایران حضور داشت و خود شاهد نزدیک حوادث و در بسیاری از جریانها، وقایع و سیاستها از عناصر تأثیرگذار و تصمیمساز بود و به واسطه قلم به دست بودن و نگاشتن بسیاری از حوادث و خاطرات خود، به ماندگاری فراز و نشیبهای تاریخ ۱۵۰، ۲۰۰ سال اخیر کمک کرده، سیدحسن تقیزاده است. او در جوانی سر پرشوری داشت و بهتدریج پختهتر شد و در سنین پیری، به اعترافاتی در زمینه حوادث عمر طولانی خود دست زد. اگر او- که تا سال ۱۳۴۸ زنده بود- تا انقلاب اسلامی زنده میماند، قطعاً اعترافات بیشتر و عمیقتری میکرد که به روشنتر شدن چهره تاریخ معاصر ایران و شخصیتهایی، چون رضاشاه و محمدرضا منجر میشد، اما همین میزان از نوشتههای او و نیز نوشتههای سایر همدورهایهایش در تاریخ معاصر، مانند ناظمالاسلام کرمانی، میرزایحیی دولتآبادی، حاج مهدیقلی هدایت (مخبرالسلطنه)، حسن اعظام قدسی (اعظامالوزاره)، احمد کسروی و مورخانی که بعضاً به اسناد متقن و قطعی دست یافتهاند، بهخوبی وضعیت این دوره تاریخی ملت را، که با فراز و نشیبهای زیاد و دخالتهای پرحجم و پرتأثیر بیگانگان همراه بوده است، ترسیم میکند. استناد به خاطرهها و اعترافهای این اشخاص، بهخصوص سیدحسن تقیزاده، راه را بر تحریف مورخان مغرض و سر در آخور شرق و اکثراً غرب، میبندد. روش این کتاب، مبتنی بر روایت تاریخ معاصر ایران، از زبان سیدحسن تقیزاده است که در نوع خود کمنظیر، شیرین و جذاب محسوب میشود. در عین حال این روایتگری، بسیار مستند و هر گزاره از آن، متکی به مآخذ متعددی است که در پاورقی ذکر شده است و بهطور طبیعی فعلها در روایتگری، به خود سیدحسن تقیزاده برمیگردد و او بهعنوان راوی تمامی حوادث این دوره پرچالش، حضور و دخالتها و تصمیمات خود و دیگران را، مطرح میکند. مؤلف محترم در کنار دقت فراوان در روایتهای تقیزاده، تیترهای وزین، آهنگین و پرمعنایی را انتخاب کرده است، تا در رساندن مفاهیم و جهتها، به خواننده کمک کند. البته این امکان بود که از تیترها کاسته شود، اما جذابیت تیترها بهرغم تعدد و کمک آنها به تفکیک قطعههای روایت به نسبت زمان وقوع آنها، مانع این کار شد. امیدواریم این روش و این کار ارزشمند به نسل جوان، نخبگان و ملت ایران کمک کند تا تاریخ معاصر خود را از دریچه مطمئنی ببینند و مطالعه کنند و برای آینده نظام منتخب خود، که هزینه بسیاری برای برپایی، حفظ و پیشرفت آن دادهاند، درسهای لازم و تجربههای مفید را کسب و به آنها عمل کنند و نقشههای دشمنان را در این زمینه هم، خنثی و نقش بر آب سازند...».