۱ - بیش از ۳۳ سال از پایان جنگ تحمیلی میگذرد. طی این سالها در حوزههای مختلف (کتاب، فیلم، بازیهای رایانهای، مسابقات، تئاتر و...) تلاشهای زیادی از سوی رزمندگان و یادگاران آن دوران طلایی برای ثبت، معرفی و روایت صحیح و انتقال پیام دفاع مقدس ۸ ساله انجام شده است، اما با جرئت میتوان گفت قطرهای از اقیانوس بیکران دفاع مقدس برداشت نشده است، همانگونه که از واقعه عاشورا بیش از ۱۳۸۰ سال میگذرد و قرنهاست که برای ثبت، معرفی و انتقال پیام عاشورا تلاش شده و در این راه مردم و عاشقان حضرت سیدالشهدا علیه السلام ناملایمات و سختیهای فراوان تحمل کرده و هزینههای سنگینی پرداختهاند، اما هنوز ناگفتههای فراوانی از واقعه عاشورا هست که باید با زبان روز و با استفاده از ظرفیتها، ابزارها و فناوریهای جدید برای نسلهای بعد روایت شود.
۲ - جنگها در مدتی محدود و کوتاه (یک روز در عاشورا، ۵ سال در دوران خلافت حضرت علی علیه السلام تا دفاع مقدس ۸ ساله مردم ایران و...) به وقوع میپیوندد، اما انتقال پیام آن واقعه ممکن است سالها، دههها و بلکه قرنها طول بکشد و اهمیت روایتگری و انتقال پیام آن حادثه اگر از خود واقعه مهمتر نباشد بیشک کم اهمیتتر از آن نخواهد بود. حماسه حسینی در عاشورا در یک روز واقع شد، اما انتقال پیام عاشورا توسط حضرت زینب (س) در زمانی بلند تا لحظه پایان عمر آن حضرت به بهترین شکل روایت شد، به گونهای که این شعار در اذهان و قلوب مردم حک شد که «کربلا در کربلا میماند اگر زینب نبود». همین شعار کوتاه برای بیان اهمیت روایتگری دفاع مقدس کافی است.
۳ - انتقال پیام باید توسط راویان واقعی و رزمندگان و یادگاران آن واقعه صورت پذیرد تا زوایای ناشناخته و پنهان پیام با حرارت حداکثری و دلسوختگی کامل آشکار و به نسلهای بعدی منتقل شود. ناگفته پیداست کسی که در دل جنگ نبوده و دل به دریای بلا نزدهاند هرگز نمیتواند روایتگر خوب و کاملی برای انتقال پیام آن دوران باشد.
٤ - انتقال پیام دفاع مقدس باید رو به جلو وبرانگیز اننده نسلهای بعدی باشد. بیتردید اگر روایت دفاع مقدس توسط یادگاران جنگ صورت نپذیرد؛ نااهلان، نامحرمان، مخالفان، معاندان و دشمن، جنگ را به گونهای روایت خواهند کرد که موجب خجلت و سرافکندگی نسلهای بعدی شده و از شنیدن تاریخ جنگ، از شرمساری سر به زیر انداخته و نسل جنگ را سرزنش خواهند کرد.
۵ - ثبت خاطرات و ارزشهای بی بدیل و فضائل دوران دفاع مقدس یک تکلیف میهنی و دینی است، اما اگر در انتقال دقیق پیام دفاع مقدس به نسلهای بعد کوتاهی شود، دست آنها از معارف، آثار و افتخارات جنگ تحمیلی تهی شده و افکار، اندیشه و ظرف فرهنگی نسلهای بعد توسط دشمنان (با استفاده از ظرفیتهای دنیای بی در و پیکر مجازی) پر شده و بر علیه ارزشهای دفاع مقدس سازماندهی خواهند شد، که در این صورت همه کسانیکه میتوانستهاند در احیای ارزشهای دفاع مقدس نقش آفرینی کنند، دچار گناهی نابخشودنی شده که کمترین اثر آن نابودی فرهنگ اسلام انقلابی و ایجاد بستر طمع ورزی دشمنان برای فروپاشی نظام اسلامی از داخل خواهد بود.
۶ - قداست روایتگری دفاع مقدس اگر از خود دفاع ۸ ساله ملت ایران بالاتر نباشد قطعاً کمتر از آن نخواهد بود. تنها با این روایتگری است که میتوان بار نظام اسلامی را به مقصد رسانده و از انحراف و تحریف اسلام انقلابی جلوگیری کرد.
۷ - تمام پیشرفتهای شگفتی ساز نظام اسلامی در دوران پساجنگ در عرصههای مختلف علمی، فناوری، نظامی و... مرهون پیروی از الگوهای مدیریتی و اخلاقی معرفی شده از سوی روایتگران دفاع مقدس است به طوری که هر کجا که با الگوهای دفاع مقدس عمل کرده ایم و عدم موفقیتها و ناکامیهای ما به دلیل تبعیت از الگوهای فسادزای غربی و غیربومی است.
۸ - همانگونه که فرهنگ حسینی مرهون زنده نگه داشتن عاشورا و حماسه حسینی است بیشک فرهنگ اسلامی انقلابی و مقابله با فرهنگ اسلام لیبرالی و اسلام امریکایی تنها با زنده نگه داشتن فرهنگ دفاع مقدس از طریق ثبت و ضبط و انتقال پیامهای بی انتهای دفاع مقدس میسر است.
۹ - جامعه به پویایی و نشاط نیاز دارد و انتقال پیام دفاع مقدس به نسلهای بعدی توسط راویان حقیقی دفاع مقدس نشاط، تحرک، پویایی، غرور، سربلندی، افتخار، بالندگی، مقاومت، ایثار، ایستادگی، شجاعت، ابتکار، نوآوری، توانایی و حرکت رو به جلو را در پی خواهد داشت.