کد خبر: 1064472
تاریخ انتشار: ۱۶ مهر ۱۴۰۰ - ۲۱:۰۰
حالا دیگر تردیدی نیست که امریکا بعد خروج از افغانستان، به خود، جهان اطراف و ضعف و قوت رقبایش، نگاهی کاملاً متفاوت دارد. مشخص است که همه این تغییرات ظرف ۴۰ روز اخیر اتفاق نیفتاده، ولی این ۴۰ روز بعد از خروج، به یکباره همه انرژی‌های منفی را که پشت سد سیاست خارجی امریکا جمع شده بود، آزاد کرد

حالا دیگر تردیدی نیست که امریکا بعد خروج از افغانستان، به خود، جهان اطراف و ضعف و قوت رقبایش، نگاهی کاملاً متفاوت دارد. مشخص است که همه این تغییرات ظرف ۴۰ روز اخیر اتفاق نیفتاده، ولی این ۴۰ روز بعد از خروج، به یکباره همه انرژی‌های منفی را که پشت سد سیاست خارجی امریکا جمع شده بود، آزاد کرد. اینکه امریکا به قدرتمندی خودش چطور نگاه می‌کند و ارزیابی‌اش از تصورات ایران بعد از خروج از افغانستان چیست، برای کارگزاران سیاست خارجی بسیار کلیدی است. مقاله زیر را مایکل هرش در فارین‌پالیسی نوشته است که بازتاب بخشی از همین تصورات است. البته «جوان» بسیاری از گزاره‌های این مقاله، به خصوص درباره برنامه هسته‌ای ایران را تأیید یا رد نمی‌کند، ولی مطالعه آن از جهت تصوری که امریکایی‌ها از ایران دارند، کلیدی است.

منابع امریکایی و بین‌المللی به این باور حاکمیت ایران اشاره می‌کنند که برای نخستین بار در سال‌های اخیر تهران دست بالا را در منطقه دارد و قصدش این است که در پوشش گفتگو با غرب ایران را به آستانه هسته‌ای شدن برساند. به رغم ابراز امیدواری دولت بایدن برای بازگشت به توافق هسته‌ای ۲۰۱۵ با تهران، مقامات ارشد امریکایی، در محافل خصوصی، از این هراس دارند که ایران در حال اجرای یک «طرح B» باشد: طول دادن و به تأخیر انداختن گفتگو‌ها در حالی که خود را برای یک دسترسی سریع به سلاح هسته‌ای آماده می‌کند.
این پیامد ناخوشایند ناشی از خروج شتابزده بایدن از افغانستان و سلطه طالبان بر این کشور است؛ رویدادی که به دشمنان و متحدان امریکا نشان داد که بایدن مشتاق خروج از منطقه است تا بتواند روی تهدید چین متمرکز شود. برخی این را «تأثیر افغانستان» می‌دانند و این رویداد آسیب جدی به اعتبار امریکا در خاورمیانه وارد کرد. دنیس راس (Dennis Ross)، دیپلمات باسابقه امریکایی در خاورمیانه می‌گوید: «روشن است که ایرانی‌ها دیگر از ما نمی‌ترسند. این یعنی ما فاقد آن سطح از بازدارندگی هستیم که به آن نیاز داریم، چه در زمینه مسئله هسته‌ای و چه در منطقه.» راس و سایرین این پیامد را تأثیر وارونه کارزار فشار بین‌المللی علیه ایران می‌دانند. راس می‌گوید: «ایران اکنون نوعی از رویکرد فشار حداکثری را علیه ایالات متحده به کار گرفته است. ایران یک رویکرد ترامپی را علیه ما به کار گرفته است با این امید که ما تسلیم خواهیم شد.»
خروج امریکا از برجام - که با حمایت تمام‌عیار بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر پیشین اسرائیل انجام شد - و سیاست «فشار حداکثری» کاملاً شکست خورده است و باور نتانیاهو مبنی بر اینکه یا ایران تحت فشار تحریم‌ها فرو می‌پاشد یا ترامپ مجبور به حمله نظامی علیه ایران خواهد شد، باوری کاملاً نادرست از آب درآمد.
طبق ارزیابی‌های آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و سایر کارشناسان، اکنون ایران بیشتر از هر زمان دیگری به هسته‌ای شدن نزدیک شده است.
سفر اخیر جِیک سالیوان (Jake Sullivan)، مشاور امنیت ملی امریکا، به عربستان سعودی برای بررسی جنگ بین نیابتی‌های ایرانی و سعودی در یمن بیانگر تمایل امریکا برای حفظ تعامل در منطقه است. اما راس و سایر کارشناسان می‌گویند که مقامات سعودی بیشتر به اقدامات امریکا – مانند خروج موشک‌های پاتریوت و جت‌های جنگنده از خاک عربستان – توجه می‌کنند که برای آن‌ها نشانگر عقب‌نشینی ایالات متحده است. به‌علاوه، ریاض از دیرباز اعلام کرده است که اگر ایران به ساخت سلاح هسته‌ای نزدیک شود عربستان سعودی نیز ایجاد توانمندی‌های هسته‌ای خودش را شروع خواهد کرد.
دولت بایدن، با فرستادن سیگنال‌های درهم و مبهم درباره خطوط قرمز هسته‌ای خود، چه بسا بستر رقابت تسلیحات هسته‌ای در خاورمیانه را آماده می‌کند، دقیقاً همان چیزی که برجام به دنبال پیشگیری از آن بود. چه تهران به نقطه‌ای برسد که آشکارا بمب هسته‌ای بسازد و چه به این نقطه نرسد، نگرانی مهم‌تر این است که ایران، همانند ژاپن، تجربه و اورانیوم غنی‌شده لازم را خواهد داشت. حتی این دستاورد که با عنوان آستانه هسته‌ای شدن شناخته می‌شود هم موازنه قدرت در منطقه را به شدت تغییر خواهد داد. بسیاری از کارشناسان باور دارند که رسیدن به آستانه هسته‌ای حداقل چیزی است که ایران به آن رضایت خواهد داد. رائول مارک گرشت (Reuel Marc Grecht)، افسر پیشین سیا و کارشناس مسائل ایران می‌گوید: «این [رسیدن به آستانه هسته‌ای]بخشی از میراث [آیت‌الله]خامنه‌ای خواهد بود، مظهر هیبت یا هیمنه شکست‌ناپذیر انقلاب اسلامی». «پس از افغانستان و پایان لفاظی‌ها درباره جنگ‌های ابدی، برای دولت بایدن واقعاً عملی نیست که حتی تصور استفاده از نیروی نظامی علیه برنامه هسته‌ای ایران را داشته باشد. این کار برای اسرائیلی‌ها ممکن است.»، اما اسرائیلی‌ها نیز همانند سعودی‌ها و سایر متحدان امریکا مانند امارات متحده عمیقاً نگران هستند که از سوی واشنگتن پشتیبانی و دلگرمی کافی دریافت نکنند. عاموس هارل (Amos Harel)، ستون‌نویس مسائل امنیت ملی در روزنامه اسرائیلی هاآرتز می‌گوید: «نگرانی‌های بسیاری درباره رویداد‌های افغانستان وجود دارد و برای اسرائیلی‌ها کاملاً روشن است که اولویت‌های امریکا اکنون چین، کووید و مسائل اقلیمی هستند. ایران دیگر در رأس این فهرست قرار ندارد.» هارل همچنین تأکید می‌کند که به رغم لفاظی‌های تند نتانیاهو، او ارتش اسرائیل را به آمادگی کامل برای حمله به ایران نرساند. در نتیجه، کارشناسان امنیتی اسرائیل شتابزده در حال بررسی گزینه‌های تازه، از جمله اقدامات خرابکارانه بیشتر مانند ترور دانشمندان هسته‌ای ایران هستند. ایهود باراک، وزیر دفاع پیشین اسرائیل اوایل ماه جاری میلادی اعلام کرد که اسرائیل باید این واقعیت راهبردی را بپذیرد که ایران ممکن است اکنون به کشوری تبدیل شده باشد که در آستانه هسته‌ای شدن قرار دارد. بهمن بن طالب‌لو، عضو اندیشکده راستگرای بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها نیز می‌گوید: «بزرگ‌ترین عامل تقویت ایران این است که رژیم باور دارد که نه تنها از فشار حداکثری جان سالم به در برده و بیشتر از دولت ترامپ دوام آورده، بلکه این مجازات‌ها و فشار‌های سیاسی فلج‌کننده در آینده نزدیک بازنخواهند گشت.»
به رغم تأکید تهران برای بازگشت به گفتگو‌های احیای برجام، دیپلمات‌های مرتبط با این گفتگو‌ها باور دارند که هدف اصلی ایران به تأخیر انداختن گفتگو‌ها تا نزدیک‌تر شدن به زمان گریز هسته‌ای است. یک مقام ارشد امریکایی در پاسخ به این پرسش که آیا واشنگتن در صورت شکست گفتگو‌های وین «طرح B» دارد، گفت: «تن‌ها طرح B ما نگرانش هستیم. طرح B احتمالی ایران برای ادامه برنامه هسته‌ای‌اش است.» ناظران باسابقه مسائل خاورمیانه می‌گویند که اکنون تنها امید برای امریکا و کشور‌های غربی صدور قطعنامه انتقادی در شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی علیه ایران و ارجاع سرکشی ایران از تعهدات برجام به شورای امنیت سازمان ملل است. اما شکاف اجماع کشور‌های غربی مانع تحقق این هدف است؛ چراکه فرانسه از واشنگتن به دلیل نقض توافق زیردریایی هسته‌ای با استرالیا خشمگین است و آلمان هم در هنگامه نبرد بر سر جانشینی آنگلا مرکل قرار دارد.
یکی دیگر از عوامل تقویت اعتماد بنفس تازه ایران این است که سایر کشور‌های اصلی که روزی به اتحاد امریکایی علیه ایران پیوسته بودند، اکنون در حال پراکنده شدن و کناره‌گیری از این اتحاد هستند. مثلاً چین اعلام کرده است که آماده تجارت با ایران است و خرید نفت از ایران را از سر گرفته است. تهران نیز ارسال سوخت به متحدانش در لبنان یعنی حزب‌الله را از طریق سوریه از سر گرفته است. همچنین اخیراً پکن با عضویت دائمی ایران در سازمان همکاری‌های شانگ‌های موافقت کرد. علی واعظ، عضو گروه بین‌المللی بحران گفت: «ایرانی‌ها باور دارند که اکنون گردش زمان به نفع آنهاست و اهرم امریکا از اوج افتاده است. زمانی که گفتگو‌ها از سرگرفته شود، آن‌ها با این باور وارد مذاکره خواهند شد که غرب هیچ راهی جز پذیرش لغو تحریم‌ها ندارد.»
منبع: فارین پالیسی، ۲۸ سپتامبر ۲۰۲۱
ترجمه: معاونت مطبوعاتی

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار