در معنای گسترده، پرخاشگری به هر گونه اظهار خود رقابتی در تعامل اجتماعی اطلاق میشود که توأم با وارد کردن آسیب یا جراحت (تهدید حرف، آسیب فیزیکی یا حتی محروم کردن) به فرد دیگر است. در پدیدهای تحت عنوان جابهجایی، پرخاشگری میتواند به هر جهت معطوف شود. یعنی هدف پرخاشگری میتواند موجودات زنده یا اشیا باشد. به طور خلاصه میتوان گفت پرخاشگری یک مفهوم منفرد نیست، بلکه مفهومی چندگانه است که دارای معانی متعدد است و ممکن است براساس زمینههای کارکردی، انگیزشی و فیزیولوژیکی آن یا حتی براساس موقعیتی که در آن رخ میدهد تشخیص داده شود.
یک معضل جهانی
برای تحلیل پرخاشگری نیاز به یک رویکرد بین رشتهای داریم. اگرچه رشتههای علمی متفاوت هر یک با روش خاص خودشان با پرخاشگری سر و کار دارند. امروزه خشونت و پرخاشگری به عنوان یک معضل بزرگ جهانی در نظر گرفته شده و آثار مخرب و جسمانی آن در سطوح فردی و اجتماعی مورد توجه قرار گرفته است. با توجه به اینکه ریشه بسیاری از جرائم، نابسامانیها، انحرافات و حتی جنگها را باید در پرخاشگری و خشونت جستوجو کرد.
عامل انحطاط انسانها
در دیدگاه اسلام، خشونت و پرخاشگری عامل انحطاط اخلاقی و سقوط معنوی بسیاری از جوامع، گروهها و افراد است. جنگ، تجاوز، ترور، تخریب، ضرب و جرح، قتل و... از مصادیق بارز این جنبه از طبیعت و رفتار انسان به شمار میآید. از نگاهی دیگر با تعریفی متفاوت میتوان گفت بسیاری از حکام جوامع در سایه جنگ، خشونت و پرخاشگری در پی ماندگاری و برتری جویی خود هستند، اما واقعیت این است که پرخاشگری عامل انحطاط و سقوط بسیاری از انسانها در تاریخ بوده و است.
عوامل خشونت از نگاه اسلام
اسلام درباره علل و عوامل و چگونگی بروز پرخاشگری و شیوههای کنترل آن رویکرد گسترده و همه جانبه دارد و به تناسب موقعیت و نوع پرخاشگری دستورالعملهای متفاوتی را برای مقابله با آن پیشنهاد کرده است. در نگرش اسلامی، ریشه بسیاری از اختلافها و تعارضهای توأم با پرخاشگری را میتوان در دوری از توحید حقیقی، فاصله گرفتن از فطرت پاک انسانی، ضعف در روابط اجتماعی و عدم رعایت حقوق دیگران، خارج شدن از حد اعتدال و گرایش به افراط و تفریط جستوجو کرد.
عوامل پیشگیری از خشونت در اسلام
تدابیر و اقدامات پیشگیرانه اسلام در زمینه تعدیل و کاهش بروز پرخاشگری از پشتوانه عقیدتی و عملی نیرومندی برخوردار است. رشد در سایه تعالیم دینی اسلام و توسل به قدرت لایزال الهی زمینه آرامش روحی افراد را فراهم میسازد و طرح موضوع معاد و زندگی پس از مرگ به عنوان بهترین سازوکار، عامل تعدیل و کنترل پرخاشگری و خشونت در جنبههای فردی و اجتماعی تلقی میشود.
خشونت و تعارض یکی نیست
خشونت به معنای تعارض نیست. همانگونه که صلح به معنای عدم تعارض نیست. درحقیقت ممکن است تعارضهای مختلف بدون خشونت وجود داشته باشد و حتی عدم خشونت ممکن است به عنوان یک سلاح راهبردی و تاکتیکی در تعارضات مهم مورد استفاده قرار گیرد و هر گونه تعارض با خشونت حل نمیشود، وجه تمایز خشونت و پرخاشگری در پیامدهای حاصل از این دو است. هم خشونت و هم پرخاشگری پیامدهای منفیوار دارند و آسیب بدنی - روانی به فرد قربانی وارد میکنند، اما در بیشتر موارد رفتارهای خشونت آمیز جنبه کیفری پیدا میکنند. به علاوه خشونت در اشکال وسیعتری مانند خشونت جمعی اتفاق میافتد که اثرات منفی آن در مقایسه با پرخاشگری گستردهتر و مخربتر است. مانند وقتی که خشونت نسبت به اقوام، فرهنگها و گروههای خاص اتفاق میافتد و ممکن است به شکل قتل عام، شکنجه، ترور یا جنگ بین ملتها و گروههای خاص اتفاق افتد و به شکل قتل عام، شکنجه، ترور و یا جنگ بین ملتها آشکار شود که اغلب توأم با برنامهریزی قبلی دقیق بوده و سازمان یافته و همراه با هنجارشکنی است.
خشونتهای جمعی پیامدها و نتایج عمیق در جوامع بشری بر جای میگذارد. برخی از این پیامدها عبارتند از: آواره کردن جمعیتها، تخریب شبکههای اجتماعی و اکو سیستم، سوءاستفاده از انسانها و عدم امنیت و نابود کردن تمدن افرادی که در جنگ شرکت ندارند، افزایش مرگ و میر کودکان، شیوع بیماریهای واگیردار، افزایش ناتوانیهای فیزیکی و همچنین افزایش بیماریهای روانی. مهمترین گام در زمینه دستیابی به صلح، آرامش و امنیت عمومی، تبیین این مسئله است که هیچگونه ژن و ساختار زیستی خاصی برای بروز پرخاشگری، خشونت و تجاوز در انسان وجود ندارد و حصول امنیت و آرامش و صلح بر اساس اصول علمی امکانپذیر است.
پرخاشگری و خشونت قابل کنترل است
اساسیترین اقدام جهت پیشگیری و کنترل پرخاشگری، ایجاد و تقویت این باور مهم است که پرخاشگری امری غیر قابل اجتناب نبوده و تحت تأثیر هر گونه عاملی حتی عوامل زیستی، قابل کنترل است. وجه ذهنی پرخاشگری در اصطلاحاتی مانند خشم، خصومت، غضب و... متمرکز میشود که به لحاظ شدت ضعف متفاوت هستند. حالت ذهنی ملایم پرخاشگری تحت عنوان (تحریکپذیری) و حالت شدیدتر آن (خشم) و شدیدترین حالت آن تحت عنوان (غضب) خوانده میشود که به پرخاشگری آشکار منجر میشود. یا که حالت ذهنی حاصل از آن تحت کنترل فرد در میآید. در حقیقت ریشه و خاستگاه این نوع برخورد و سازگاری و دفاعی از منظر قرآن دوری از توحید حقیقی است.
ختم کلام اینکه انسان اگر از توحید حقیقی دور شود، از نظر شخصیتی از حالت تعادل خارج میشود. رفتاری در پیش میگیرد که خداوند در تبیین منافقان به روشنی تصویرسازی کرده است. برای درمان این عدم تعادل تنها راه چاره تقویت پایههای ایمانی و توحیدی است. انسان بر پایه فطرت پاک و سلامت روانی به دنیا میآید. حالات فساد، خشونت، جرم و بزه و دیگر بیماریهای روحی و روانی در او عوارضی غیر اصیل است. از این رو اساس دعوت پیامبران بر مبنای فطرت توحیدی و اخلاق فطری است.