زمان منبعی محدود و غیرقابل برگشت بوده و در عین حال ارزشمند است. اگر زمان را بهعنوان مطاع یا کالایی در اختیار انسان بدانیم باید گفت که مطاعی ارزشمند و به قول معروف طلا است. با این حال آیا ما همانقدر که برای طلا ارزش و قرب قائل هستیم و آن را به دقت حفظ و نگهداری مینماییم به زمان و وقتیکه در اختیار ماست اهمیت داده و در چگونگی استفاده و مصرف آن دقت و توجه لازم را داریم؟
ناتوانی دانشآموزان در مدیریت زمان و هدفگذاری از جمله عوامل مؤثر در ناکامی آنان است. متأسفانه این موضوع به عنوان یک مسئله مهم کمتر مورد توجه قرار گرفته و دانشآموزان غالباً بدون برنامهریزی برای استفاده مفید از زمانی که در اختیار دارند، مشغول به تحصیل هستند و این امر باعث میشود که در مسیر تحصیل از انگیزه قوی برخوردار نباشند. عدم استفاده از مهارتهای مدیریت زمان باعث میگردد که دانشآموزان و دانشجویان در مسیر تحصیل با محدودیت زمان و فرصت لازم برای فراگیری و آموزش مواجه شده و با توجه به حجم بالای تکالیف درسی و اهداف و برنامههای آموزشی، دچار مشکل شوند. از این رو مدیریت زمان برای دانشآموزان و دانشجویان مسئلهای است که توجه به آن لازم و ضروری است تا آنان بتوانند برابر برنامه درسی که برایشان پیشبینی شده به اهداف تحصیلی خود دست یابند. پژوهشهای انجامشده در این زمینه مؤید تأثیر مدیریت زمان بر موفقیتهای تحصیلی دانشآموزان است. طبق این پژوهشها، مدیریت زمان باعث ارتقای خودکارآمدی و انگیزش تحصیلی دانشآموزان میگردد و این دو متغیر در کنار هم تضمینکننده موفقیت تحصیلی دانشآموزان است. بندورا (۱۹۹۹) خودکارآمدی را یک توانایی میداند که در آن مهارتهای رفتاری، عاطفی، اجتماعی و شناختی باید سازماندهی شود و برای اهداف بیشماری از جمله هدفهای خاص آموزشی و یادگیری سطح بالاتر استفاده گردد.
عاملی که باعث تلاش دانشآموزان برای یادگیری میشود انگیزش تحصیلی است. زمانی که دانشآموزان برای یادگیری انگیزه داشته باشند بیشک عملکرد تحصیلی بهتری داشته و این عامل در ارتقای تحصیلی آنان اثر معناداری دارد. روانشناسان، ضرورت توجه به انگیزش در تعلیم و تربیت را به دلیل ارتباط مؤثر آن با یادگیری جدید، مهارتها، راهبردها و رفتارها متذکر شدهاند. استفاده از مهارتهای مدیریت زمان و احساس خودکارآمدی و نیز انگیزش تحصیلی از موارد مهمی هستند که در این خصوص باید مورد توجه قرار گیرند. پژوهشی به شیوه نیمه آزمایشی روی ۳۰ نفر (۱۵ نفر گروه آزمایش و ۱۵ نفر گروه کنترل) از دانشآموزان دوره متوسطه شهر تهران به عنوان گروه نمونه از جامعه آماری دانشآموزان دوره متوسطه شهر تهران با هدف بررسی میزان اثربخشی آموزش مهارتهای مدیریت زمان بر خودکارآمدی و انگیزش تحصیلی دانشآموزان انجام گرفت. یافتههای پژوهش نشان داد که استفاده از مهارتهای مدیریت زمان باعث افزایش خودکارآمدی و انگیزش تحصیلی دانشآموزان شدهاست. از اینرو لازم است که برنامهریزیهای لازم برای آگاهی دانشآموزان از مهارتهای مدیریت زمان انجام شود.
، کارشناسی ارشد روانشناسی تربیتی