کد خبر: 1068650
تاریخ انتشار: ۲۲ آبان ۱۴۰۰ - ۲۱:۰۰
نظری تاریخی به نقش بازرگانان ایرانی در گسترش اسلام در دو قاره آسیا و آفریقا
در قرون ابتدایی اسلامی، نویسندگان و مورخان زیادی بودند که تمام یا بخشی از کتاب خود را به مباحث مربوط به «فتوح» سرزمین‌ها به دست سپاه اسلام اختصاص می‌دادند؛ نویسندگانی، چون احمد بن یحیی بن بلاذری که کتاب «فتوح البلدان» او بسیار مشهور است یا «احمد بن علی اعثم» معروف به «ابن اعثم کوفی» که کتاب «الفتوح» او شهرت بسیار دارد. عمده این نویسندگان، تاریخ‌نگاری گسترش آیین اسلام را در کتاب‌های خود با شرح جنگ‌های پیامبر اعظم (ص) آغاز کرده و سپس به شرح چگونگی فتح سرزمین‌های روم و ایران و سپس شمال آفریقا پرداخته‌اند
انوشه میرمرعشی

سرویس تاریخ جوان آنلاین:   در قرون ابتدایی اسلامی، نویسندگان و مورخان زیادی بودند که تمام یا بخشی از کتاب خود را به مباحث مربوط به «فتوح» سرزمین‌ها به دست سپاه اسلام اختصاص می‌دادند؛ نویسندگانی، چون احمد بن یحیی بن بلاذری که کتاب «فتوح البلدان» او بسیار مشهور است یا «احمد بن علی اعثم» معروف به «ابن اعثم کوفی» که کتاب «الفتوح» او شهرت بسیار دارد. عمده این نویسندگان، تاریخ‌نگاری گسترش آیین اسلام را در کتاب‌های خود با شرح جنگ‌های پیامبر اعظم (ص) آغاز کرده و سپس به شرح چگونگی فتح سرزمین‌های روم و ایران و سپس شمال آفریقا پرداخته‌اند، اما واقعیت این است که گسترش اسلام در بخشی از کشورها، نه از طریق نظامی که از طریق تبادل و تعامل فرهنگی، آن هم توسط تجار و بازرگانان مسلمان انجام شده است؛ تجاری که به دلیل درستکاری، نیک سیرتی و ایمان قلبی، مورد توجه مردمان غیرمسلمان قرار گرفته‌اند و رفتارشان موجب تبلیغ و سپس گسترش اسلام در مناطق مختلف جهان شده است. جالب است که بخش مهمی از این تجار و بازرگانان، ایرانی بوده‌اند که ردپا و نقش‌آفرینی آن‌ها در گسترش اسلام در سرزمین‌های گوناگون در صفحات تاریخ ثبت شده است. در مقال زیر به نقش‌آفرینی تجار و بازرگانان ایرانی در گسترش اسلام در دو قاره آسیا و آفریقا اشاره شده است. امید آنکه تاریخ‌پژوهان اسلام و عموم علاقه‌مندان را مفید و مقبول آید.


ایرانیان و گسترش اسلام در سرزمین هبوط حضرت آدم (ع)
بنگلادش کشوری در جنوب آسیاست که از شمال، شرق و غرب به کشور هند، از جنوب شرقی به
میانمار- برمه- و از جنوب به خلیج بنگال محدود می‌شود. ۹۰‌درصد از مردم این کشور مسلمان هستند و اقلیت‌های مذهبی بودایی، هندو و مسیحی ۱۰ درصد بقیه جمعیت این کشور را تشکیل می‌دهند. اکثریت مردم مسلمان بنگلادش، حنفی مذهب هستند و شیعیان، صوفیان و دراویش از دیگر مذاهب مسلمان این کشور محسوب می‌شوند (۱). سرزمین بنگلادش، سرزمینی کهن است که وجه تمایز آن با مردمان هند و پاکستان در زبان خاص مردم این کشور، یعنی زبان بنگالی است. بر اساس برخی روایات (۲) و تفاسیر آیات قرآن کریم و البته به گفته برخی از مورخان، قدمت این سرزمین به زمان هبوط حضرت آدم (ع) نسبت داده می‌شود. سابقه ورود اسلام به منطقه بنگال به قرون سوم و چهارم هجری قمری برمی‌گردد، آن هم به وسیله بازرگانان عرب و ایرانی که برای تجارت و از طریق دریا، به خلیج بنگال و بندر معروف چیتاگنگ رفت و آمد می‌کردند، یعنی در طول چند قرن و به شکل تدریجی، بنگالی‌ها با اسلام و مسلمانان آشنا شدند، به طوری که پس از مهاجرت گروهی از ایرانیان به منطقه بنگال به سرپرستی «اختیارالدین محمد بن بختیار بلخی» در سال ۵۹۶ ه. ق و سپس سفر «شیخ جلال‌الدین تبریزی» در چند سال پس از آن به بنگال، گروه کثیری از مردم بنگلادش به اسلام گرویدند. به دلیل اینکه شیخ جلال‌الدین پیرو طریقه صوفیه بود، مردم بنگلادش هم به تبع آن، صوفی و حنفی مذهب شدند! البته به دلیل ارادت صوفیان به خاندان اهل بیت (ع)، محبت به آل‌الله، به شدت در قلوب و فرهنگ مردم بنگلادش نفوذ داشته و همچنان نیز دارد. با این همه مقطع درخشان گسترش اسلام در بنگلادش، به چند قرن بعد، یعنی در دوره سلطه حاکمان مسلمان مغول بر این منطقه برمی‌گردد. در آن دوران «اورنگ زاد»، در ترویج اسلام در بنگلادش، کوشش بسیاری کرد و بعد‌ها امپراطور اکبر- پادشاه مغول- هم در طول سال‌های ۹۸۴ تا ۱۰۱۴ ه. ق که بر منطقه بنگال حکومت کرد، تلاش زیادی برای اعتلای اسلام و آبادانی سرزمین بنگال‌ها انجام داد، حتی مغول‌ها مبدأ تاریخ را در بنگال به هجری شمسی تغییر دادند و در طول دو قرن، تأثیر فرهنگی عمیقی بر مردم آنجا به جا گذاشتند (۳).
جالب است که یکی از کتاب‌های باقی مانده از تجار ایرانی قرن سوم که به بنگلادش نیز سفر داشته است، کتاب سفرنامه سلیمان سیرافی است. سیلمان تاجری اهل «سیراف» بود [بندر طاهری در استان بوشهر فعلی]. او در سال ۲۳۷ هجری قمری یک سفر تجاری از طریق دریا به چین داشت که در طول مسیر، کشور‌های زیادی، چون هند و مالزی و اندونزی را هم دید. سلیمان سیرافی وقتی به خلیج بنگال می‌رسد، درباره مردمان آنجا در کتابش می‌نویسد: «مردم این جزایر بسیار باهوش و هنرمندند و کشتی‌های عظیم و عمارت‌های عالی می‌سازند. در همه جزایر ماهرتر از مردم این جزایر در حرفه و صنعت پارچه‌بافی نیست. در جزیره سراندیپ صید مروارید متداول است و در آن کوهی است به نام «راهون» که حضرت آدم (ع) پس از خروج از بهشت روی قله آن هبوط کرده است...» (۴).

ورود ۳۵ کشتی حامل تجار ایرانی به اندونزی
جمهوری «اندونزی» به عنوان پنجمین کشور وسیع قاره آسیا در آب‌های جنوب شرقی این قاره و در شمال غربی استرالیا واقع است. در واقع اندونزی مجمع‌الجزایری مرکب از ۱۳هزار و ۷۰۰ جزیره کوچک و بزرگ است که حدود ۶هزار جزیره آن مسکونی است. نزدیک ۹۰‌درصد مردم این کشور مسلمان هستند و مسیحیان، بوداییان و هندو‌ها در شمار اقلیت‌های دینی اندونزی محسوب می‌شوند.
مسلمانان اندونزی عموماً سنی مذهب و پیرو مکتب شافعی هستند. پروفسور «جایا دتینگراد» از مورخان مشهور اندونزیایی که شافعی مذهب بود، اعتقاد داشت ورود دین اسلام به اندونزی توسط شیعیان و در قرن سوم هجری اتفاق افتاده است. او دو تن از فرزندان امام جعفر صادق (ع) را که برای حفظ جان خود از دست عباسیان به اندونزی گریخته بودند، عامل ورود اسلام به کشورش معرفی می‌کرد. پروفسور دتینگراد معتقد بود: «محمد بن علی بن جعفرصادق (ع)» و «حسن بن علی بن جعفرصادق (ع)»، اولین شیعیانی بودند که همراه خانواده با خود به اندونزی وارد شدند و پس از ازدواج «احمد بن عیسی بن محمد بن علی بن جعفرصادق (ع)» با یکی از دختران امرای محلی در منطقه جاوه اندونزی، اسلام با تفکر شیعی تا حدودی در این منطقه از کشور اندونزی گسترش یافت، اما چند قرن بعد و در سال ۷۱۷. ق با ورود ۳۵کشتی حامل تجار ایرانی به اندونزی، اسلامی که آمیخته به محبت اهل بیت (ع) بود به شکل بسیار وسیع در این کشور گسترش پیدا کرد. در واقع وجود مزار علمای بزرگی چون: سیدحسام‌الدین‌الحسینی در منطقه آچه در شمال غربی سوماترا سیدالشریف حسن بن علی بن استرآبادی در همان منطقه، مولانا حسن‌الدین در شهر بانتن در جاوه شرقی که همگی محل زیارت مسلمانان و شیعیان اندونزیایی است و البته عزاداری مسلمانان این کشور در دو ماه «حسن و حسین» یعنی محرم و صفر، از نشانه‌های بارز گسترش اسلام به دست شیعیان و ایرانیان مسلمان است (۵).

«هویی»‌های مسلمان؛ قومی چینی- ایرانی
سرزمین چین یکی از کهن‌ترین تمدن‌ها و حکومت‌ها را در تاریخ داراست و سومین کشور بزرگ جهان محسوب می‌شود. بیشتر مردم چین، پیرو آیین بودا هستند و بعد از آن ادیانی چون: شینتو، شمنی و هندو و سپس سه دین الهی مسیحی، اسلام و یهودی، جزو ادیان اقلیت این کشور محسوب می‌شوند. اسلام در زمان خلیفه سوم و در سال ۶۵۱ میلادی برابر با ۳۰ هجری و بعد از ورود هیئت اعزامی عثمان به سرپرستی هبیره بن مشمرج کلایی به دربار «امپراطور تانگ» به چین وارد شد. چند سال بعد از آن اولین مسجد در شهر کانتون چین، به دستور سعدبن ابی وقاص ساخته شد. جالب است که در حال حاضر در شهر کانتون، مقبره‌ای به نام سعدبن ابی وقاص وجود دارد! بعد از آن و در طول دو قرن، هزاران مسلمان عرب و ایرانی نیز از راه دریا و هم از مسیر جاده ابریشم، با هدف تجارت به چین رفتند، البته تعدادی از آن تجار ایرانی در بخش غربی کشور چین ساکن شدند و با ازدواج بخشی از آن تجار ایرانی با دختران چینی، ملیتی جدید در غرب و شمال غربی چین به وجود آمد که به آن‌ها «خویی» یا «هویی» می‌گویند. تأثیرپذیری مردمان هویی از فرهنگ، ادبیات و هنر‌های ایرانی، همچنان و در روزگار فعلی هم مشاهده می‌شود، به طوری که در حال حاضر در شهر گوانگ جو، چندین قبر و مقبره مربوط به ایرانیانی که اسلام را با خود به چین آوردند، باقی و محل زیارت است، البته باید توجه داشت جمعیت مسلمانان چین که نزدیک ۵۰ میلیون نفر تخمین زده می‌شود، علاوه بر مسلمانان هویی، مسلمانان اویغوری، دونگ شیانگ، سالا، ازبک و تاتار را هم شامل می‌شود (۶).

ایرانیان و ورود اسلام به کشور کتابخوان‌ها
در فدراسیون روسیه جمعیتی بالغ بر ۱۵۰ میلیون نفر زندگی می‌کنند که حدود ۸۲‌درصد آن‌ها روس هستند. درصد بقیه را اقوامی، چون تاتار‌ها (۴ درصد)، اوکراینی‌ها (۳ درصد)، چواووش‌ها (یک‌درصد) و سایر اقوام (یک‌درصد) تشکیل می‌دهند. بیش از سه‌چهارم مردم روسیه مسیحی هستند و پیرو کلیسای ارتدوکس. بعد از مسیحیت، ابتدا اسلام و سپس یهودیت و بودیسم، بیشترین پیروان را در روسیه دارند. بنا بر آمار‌های دولتی کشور روسیه، جمعیت مسلمانان این کشور ۱۵ میلیون نفر است، ولی طبق آمار شورای مفتیان روسیه، جمعیت مسلمانان آن به ۲۳ میلیون نفر می‌رسد. بیشتر مسلمانان روسیه در مناطق ولگای مرکزی و قفقاز زندگی می‌کنند و تنها در شهر «مسکو»، یک‌میلیون مسلمان ساکن هستند. نرخ بی‌سوادی در این کشور، صفر است و مردمان این کشور، به شدت اهل مطالعه هستند. در مرحله اول، اسلام به وسیله سپاه اعراب مسلمان که به جنگ حکومت خزر‌های منطقه قفقاز رفته بودند به روسیه وارد شد، اما بنا بر اطلاعاتی که در کتب تاریخی ثبت شده است، در مرحله بعدی اسلام به وسیله تجار مسلمان ایرانی در قرن دوم هجری قمری، به روسیه وارد شده است؛ تجاری که ابریشم، مروارید، طلا و نقره، فلفل و مشک به روسیه می‌بردند و از آنجا پوست، عسل، شمشیر و چوب‌های مرغوب درخت را به ایران می‌آوردند، اما چند قرن بعد و پس از تسلط مغول‌ها بر خاک روسیه در سال ۱۲۳۷. م شرایط برای رشد اسلام در این کشور فراهم شد، زیرا مغول‌های تازه‌مسلمانی که برای کشورگشایی به روسیه رفته بودند، کم‌کم با سکونت در خاک روسیه، زمینه را برای گسترش اسلام در آن سرزمین مهیا کردند. به ویژه «شاهزاده قاسم» از شاهزادگان مغول، با ساخت شهری مجهز و همراه با مساجد و بازار‌های پررونق در کنار رود ولگا و استقرار یک دولت شکوهمند در آن، باعث مهاجرت گسترده مسلمانان به آن منطقه شد (۷).
شیرازی‌ها در تانزانیا
سرزمین کنونی تانزانیا در دوران بسیار دور، محل زندگی مردمانی بود که آن‌ها را نژاد «بانتو» می‌نامیدند. مردمان این سرزمین در قالب قبایل گوناگون و بزرگی چون: ماسایی، نیاموزی و سوکومایی در کنار هم زندگی می‌کنند.
ورود اولیه اسلام به این کشور به دوره عبدالملک مروان برمی‌گردد. در این دوره، اسلام فقط توانست به بخش محدودی از سرزمین تانزانیا، یعنی منطقه «زنگبار» وارد شود، اما دور دوم ورود و گسترش اسلام در این کشور به قرن چهارم هجری قمری برمی‌گردد، یعنی زمانی که یک تاجر شیرازی به نام «حسن بن علی» به همراه شش پسرش و با کشتی‌های تجاری به منطقه «زنگبار» و شهر دارالسلام فعلی وارد شدند. بعد‌ها و طی رفت و آمد‌هایی که تجار شیرازی به این منطقه داشتند و در نهایت مهاجرت گروهی از شیعیان منطقه شیراز به زنگبار و مهم‌تر از آن با ازدواج برخی از نوادگان حسن بن علی شیرازی با دختران بومی زنگبار، نسل جدیدی در این کشور به وجود آمد که به نام «شیرازی‌ها» معروف شدند. به ویژه با سکونت شیرازی‌ها در منطقه کیلوا و دارالسلام و شکل‌گیری زبان سواحیلی که مخلوطی از واژه‌های عربی، فارسی و بانتویی [والبته امروزه واژه‌های انگلیسی و هندی]است، طی چند قرن به قدرت گرفتن شیرازی‌ها در آن سرزمین انجامید، به طوری که حکومت شیرازی‌ها طی قرون هفتم و هشتم هجری، یکی از قدرتمندترین تمدن‌ها را در منطقه شرق آفریقا ایجاد کرد و علاوه بر آبادانی و گسترش رفاه در شرق آفریقا، سبب گسترش اسلام شیعی در منطقه شاخ آفریقا هم شد. حکومت شیرازی‌ها در تانزانیا تا اواخر قرن نهم و قبل از تهاجم استعمارگران پرتغالی به این منطقه، همچنان برپا بود (۸).
آنچنان که گفته شد، در قاره آفریقا این تنها کشور تانزانیا نبود که اسلام شیعی به وسیله ایرانیان تاجر و شیرازی‌ها در آن گسترش پیدا کرد، بلکه چند کشور دیگر آفریقایی که عمدتاً در همسایگی تانزانیا بودند هم شدیداً از شیرازی‌ها و عقایدشان تأثیر پذیرفتند، مثلاً کشور کنیا که یک کشور ساحلی در شرق آفریقاست و مرز مشترک با تانزانیا دارد، یکی از این کشورهاست. پای بازرگانان عرب و ایرانی، از قرن دوم هجری قمری به سواحل کنیا باز شد. این رفت و آمد‌ها در قرون بعدی، به مسلمان شدن مردمان برخی از قبایل منطقه ساحلی مومباسا و مالیندی منجر شد و سپس در قرون بعدی و با مهاجرت و ازدواج اعراب و ایرانی‌ها (شیرازی‌ها) با بومیان این منطقه، اسلام در مناطق ساحلی گسترش زیادی پیدا کرد (۹). همچنین در همان دوره و با قدرت گرفتن شیرازی‌ها در تانزانیا، کم‌کم پای مسلمانان شرق آفریقا برای تجارت به کشور زیمبابوه فعلی در آفریقای مرکزی هم باز شد و به این ترتیب و بر اساس رفت و آمد و تعامل مسلمانان ایرانی، عرب و آفریقایی با قبایل اطراف رودخانه‌های زامبزی و لیموپوپو، اسلام در میان بومیان این منطقه، به ویژه در ناحیه سوفالا گسترش پیدا کرد (۱۰).

کلام آخر
بر اساس آنچه در صفحات تاریخ ثبت شده است، حسن سلوک، انصاف و دینداری و تدین تجار و بازرگانان مسلمان و به ویژه تجار ایرانی هنگام تجارت با اقوام و مردم کشور‌های دیگر در قرون گذشته، از عوامل مهم گرایش مردمان غیرمسلمان آن کشور‌ها به سمت اسلام بوده است؛ اتفاق مبارکی که غیر از اهمیت دینی و معنوی آن می‌تواند از منظر تاریخی و پیوند‌های دوستی و عاطفی میان ملت ما و سایر ملت‌ها بسیار مهم باشد، به همین دلیل هم لازم است با کنکاش‌های عمیق‌تر تاریخی، ریشه این پیوند‌ها مورد بررسی قرار گیرد و منابع اطلاعاتی بیشتری در این زمینه برای تبادل فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، دینی و علمی با سایر کشورها، در اختیار مسئولان و فعالان امور اقتصادی و فرهنگی- مذهبی در عرصه بین‌الملل قرار بگیرد.
پی‌نوشت‌ها:
۱- جعفری، عباس، دانشنامه «گیتاشناسی»، جلد اول، مؤسسه جغرافیایی و کارتوگرافی گیتاشناسی، چاپ اول ۱۳۸۹. ش، صص ۲۷۲ و ۲۷۳،
۲- روایت شده از امام علی (ع) که فرمودند: «خوشبوترین زمین‌ها سرزمین هند است که خدا آدم را در آنجا فرود آورد»، امالی شیخ صدوق، ص ۵۵۷،
۳- دایره‌المعارف تشیع، جلد ۳، بنیاد خیریه فرهنگی شط، ۱۳۷۱. ش، ص ۴۳۵،
۴- صفی‌نژاد، جواد، «سفر‌های سلیمان سیرفی» - از خلیج فارس تا چین- مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، چاپ دوم ۱۳۸۴. ش، صص ۳۴ و ۳۵،
۵- حاج سیدجوادی‌نامی و دیگران، دائره‌المعارف تشیع، جلد دوم، نشر شهید سعید محبّی، ۱۳۷۵، صص ۵۴۳ و ۵۴۴ و رامین و دیگران، دانشنامه دانش‌گستر، جلد۳، چاپ مؤسسه علمی و فرهنگی دانش‌گستر، ۱۳۸۹، صص ۱۷۶ و ۱۷۷.
۶- گلی زواره‌ای، غلامرضا، «سرزمین اسلام» - شناخت کشور‌های اسلامی- انتشارات بوستان کتاب (قم)، چاپ ۱۳۸۵. ش، ص ۲۱۷ و «دانشنامه جهان اسلام»، جلد ۱۲، ص ۲۳۲،
۷- دانشنامه دانش‌گستر، جلد ۶، مؤسسه علمی و فرهنگی دانش گستر، چاپ ۱۳۸۹. ش، مدخل روسیه و رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در روسیه، «اسلام و مسلمانان در فدراسیون روسیه»، نشر مرکز مطالعات فرهنگی بین‌المللی (تهران)، چاپ اول۱۳۹۰. ش، ص ۱۰۰،
۸- عرب احمدی، امیربهرام، «شیعیان تانزانیا؛ دیروز و امروز»، نشر بین‌المللی الهدی، چاپ ۱۳۷۹. ش، ص ۲۲۶ تا ۲۲۸ - و- دانشنامه جهان اسلام، جلد ۶، چاپ اول ۱۳۸۰. ش، صص ۳۰۳ تا ۳۰۶،
۹- جعفری، عباس، دانشنامه گیتاشناسی، مؤسسه جغرافیایی و کارتوگرافی گیتاشناسی، چاپ ۱۳۸۹. ش، ص ۹۱۴،
۱۰- انوری، حسن «فرهنگ جغرافیایی سخن»، انتشارات سخن، چاپ ۱۳۹۱. ش، صص ۵۱۳ و ۵۱۴.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار