دیروز رئیس مجلس از توجه خاص به امر ورزش سخن گفت و تأکید کرد که «اختصاص بودجه مناسب و خوب برای ورزش از اهداف مجلس است.» اینکه ورزش در اولویت نگاه مسئولان بلندپایه کشور باشد را باید به فال نیک گرفت. این مسئله را هم که مسئولان ورزش از هر فرصتی برای نشان دادن علاقه خود به ورزش و توسعه آن استفاده میکنند را باید با دید مثبت به آن نگاه کرد، اما در این میان چند نکته قابل تأمل وجود دارد.
اول اینکه مسئولانی که چنین سخنانی را در حمایت از ورزش و توجه به آن ایراد میکنند حواسشان باشد که این حرفها و قولها و وعده و وعیدها صرفاً منحصر به همان مراسمی که در آن صحبت کردهاند، نباشد و جنبه عملی هم پیدا کند. بدیهی است، ورزش و ورزشکاران تا دلتان بخواهد از این دست حرفها زیاد شنیدهاند و با مسئولان ریز و درشت هم عکسهای یادگاری زیادی دارند، ولی تاکنون کمتر دیده شده که این حرفها عملی شود.
اما نکته مهمتر اینکه آقایان مسئولی که وعدهووعید رسیدگی و هزینهکرد برای ورزش را میدهند به هوش باشند که این هزینهکردها درست و به موقع انجام شود و به دست ورزشکاران حقیقی و افتخارآفرین برسد. این روزها از زبان دولتمردان مختلف زیاد شنیده میشود که هزینه در ورزش سرمایهگذاری است و نباید در آن خست به خرج داد. دیده میشود هم در مجلس و هم دولت بعد از اختصاص این بودجهها دیگر کاری به نحوه توزیع آنها ندارند یا اینکه بدتر از این عدم توجه نگاهشان به ورزش صرفاً معطوف یک رشته خاص است.
همین حالا اگر خوب دقت کنید متوجه میشوید که فوتبال بهرغم تمام شعارها و وعدههای پوچ مسئولانش چگونه از هر طریق ممکن پول میگیرد و متوسل به دولت و مجلس و بخش خصوصی میشود و در نهایت هم کار خاصی از پیش نمیبرد، در عوض رشتههای المپیکی، مدالآور و ورزشکاران آنها شاید در مجموع به اندازه فوتبال پول دریافت کنند. نگاهی گذرا به دردها و کمبودهای ورزشکاران المپیکی و پارالمپیکی مؤید این واقعیت تلخ است که نگاه مسئولان به ورزش نگاهی گزینشی و صرفاً جهت دیده شدن و شعار سر دادن است.
به عنوان نمونه میتوان گفت که فوتبال برای انجام سه بازی، ۵۵ میلیارد تومان پول گرفته، در حالی که کل هزینهکرد رشتههای المپیکی برای آمادهسازی و شرکت در مسابقات کسب سهمیه و حضور کاروان در المپیک ۱۱۱ میلیارد تومان بوده و این همان نکتهای است که آقایان مسئول باید مراقب آن باشند که پول و هزینهای که صرف ورزش کشور میشود، به درستی و در جای مناسب خود خرج شود. البته شاید عنوان شود که این مسئولان، پول و امکانات را فراهم میکنند، اما نحوه توزیع این امکانات و پول با خود ورزشیهاست، ولی حتی این مسئله هم راهحل دارد و میتوان آن را مدیریت کرد اگر اهرمهایی به نام نظارت و رسیدگی وجود داشته باشد و تمام هزینهکردها را به درستی رصد کند تا حق به حقدار برسد، پول بیتالمال بیهوده سر از جایی درنیاورد که جز بدهی و شکست عایدی دیگری برای ورزش کشور نداشته است.
البته همانطور که عنوان شد بخش اعظم این مسائل به نوع نگاه مسئولان به ورزش هم برمیگردد، اینکه جوزده نباشند و ورزش را به معنای عام کلمه آن بنگرند، نه چند رشته خاص و پرسروصدا که بیشتر در آن دیده میشوند. در نهایت اینکه ورزش کشور از این دست شعارزدگیها و حرفهای قشنگ خسته شده و باید در عمل ببیند که همانطور که میگویند به ورزش اهمیت میدهند.