موسیقی کودک مانند سینمای کودک، شرایط خوبی را پشت سر نمیگذارد، حتی آثار سینمای کودک از موسیقی گروه سنی بزرگسال استفاده میکنند، این در حالی است که در چند دهه پیش ارتباط قوی بین سینمای کودک و موسیقی کودک باعث خلق آثار ماندگار سینمایی و تلویزیونی شد که موسیقی متن آنها هنوز هم در خاطر مردم باقی مانده است.
دفتر موسیقی معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، آماری از صدور مجوزهای آلبومها و تکآهنگ را در سال جاری منتشر کرده است، که مرور آن میتواند وضعیت موسیقی کودک را در فضای موسیقی کشور به نمایش بگذارد.
بر اساس آمار وزارت ارشاد، در شش ماه نخست سال جاری (از فروردین تا پایان شهریور ۱۴۰۰) مجوز ۱۷۷ آلبوم و ۲ هزار و ۲۶۹ تکآهنگ صادر شده است. در بخش موسیقی سنتی ۳۲ آلبوم و ۱۰۹ تکآهنگ، موسیقی پاپ ۳۷ آلبوم و هزار و ۶۶۶ تکآهنگ، موسیقی کلاسیک ۲۳ آلبوم و ۵۶ تکآهنگ مجوز انتشار دریافت کرد. همچنین موسیقی نواحی ۳۶ آلبوم و ۸۹ تکآهنگ، موسیقی تلفیقی ۴۴ آلبوم و ۳۴۴ تکآهنگ و موسیقی کودک چهار آلبوم و پنج تکآهنگ از دفتر موسیقی مجوز انتشار گرفتند. این آمار میتواند مبنای مقایسهای خوبی برای اهمیت موسیقی کودک در مقابل تولیدات موسیقی برای گروه سنی بزرگسال باشد به طوری که از ۱۷۷ آلبوم موسیقی منتشر شده تنها چهار آلبوم متعلق به گروه سنی کودک است به عبارت دیگر ۲۵/۲ درصد از آلبومهای منتشر شده برای کودکان است. این رقم پایین در مقایسه با جمعیت کودک و نوجوان که ۲۴ درصد از جمعیت کشور را به خود اختصاص دادهاند، نشاندهنده عمق عقبافتادگی موسیقی کودک از نیاز بازار است. البته آمار سال ۱۴۰۰ در مقابل مدت مشابه سال ۹۹، یک پیشرفت به شمار میرود، زیرا در آن دوره از ۱۵۵ آلبوم منتشر شده فقط دو آلبوم مختص موسیقی کودک بوده است.
موسیقی کودک سخت است!
مهدی آذرسینا، موسیقیدان که سالها در زمینه موسیقی کودک کار کرده است، میگوید: «از وضعیت نشر در این حوزه چندان مطلع نیستم، اما به نظر من آثاری که اختصاص به کودک دارد باید به درستی بررسی و پژوهش شود چه به لحاظ موسیقی و چه شعر؛ در واقع دستاندرکاران این ژانر از موسیقی باید با توجه به شرایط سنی کودک و زمینه رشد و تعلیم و تربیت او جنبههای تأثیرگذار در شخصیت کودکان را در نظر داشته باشند و با همین نگاه برنامهریزیهای درستی در جهت آموزش و تألیف آثار برای کودکان در نظر گرفته شود و البته ناگفته نماند در پرداختن به هر کدام از این عوامل نیاز به کارشناس متخصص است.»
آذرسینا با اشاره به اینکه موسیقیدان در کار برای کودک و نوجوان باید به «قابل درک بودن موسیقی برای کودک» توجه داشته باشد، میگوید: «پیچیدگیهایی که به مرور زمان در موسیقی کودک نمود پیدا میکند، باید به گونهای مطرح و آموزش داده شود که برای کودکان و نوجوانان قابل درک باشد تا آنجا که موجب گرایش و ترغیب و تشویق آنها شود و به دنبال هنرهای پیشرفته و سطح بالای موسیقی باشند و قدرت درک داشته باشند و از همین پایه تربیت شوند.»
بهرام عربوند، دیگر موسیقیدانی که در حوزه موسیقی کودک مشغول فعالیت است، معتقد است: «در حال حاضر تعداد فعالان موسیقی کودک و آهنگسازان شناخته شده در این زمینه انگشتشمارند که به طور حتم آسیب جدی به این حوزه وارد میشود.»
قطع شدن ارتباط موسیقی و سینمای کودک
نگاهی به سالهای نهچندان دور نشان میدهد رابطه مستقیمی میان سینمای کودک و موسیقی کودک وجود داشته است و اکثر آثار موفق سینمای کودک و حتی آثار تلویزیونی کودک و نوجوان دارای موسیقیهای ماندگاری برای گروه سنی کودک بودهاند. «کلاه قرمزی»، «گلنار»، «مدرسه موشها» (سریال عروسکی تلویزیونی) و «شهر موشها» (فیلم سینمایی به کارگردانی محمدعلی طالبی)، «خواهران غریب»، «خونه مادربزرگه» و «آقای حکایتی» جزو آثار موفق تلویزیونی و سینمایی هستند که هر کدام در کنار داستانهای خاطرهانگیز، موسیقیهای ماندگاری نیز دارند. اما چرا رابطه موسیقی کودک و سینمای کودک اکنون به جدایی رسیده است؟! بهرام دهقانیار، از جمله هنرمندان حوزه موسیقی است که سابقه طولانی در کار تولید موسیقی کودک در تلویزیون دارد. یکی از آثاری که دهقانیار تولید کرده و اکنون بیش از سه دهه در اوج خود قرار دارد، موسیقی مجموعه «خونه مادربزرگه» است. این موسیقیدان در خصوص چرایی کم شدن کیفیت موسیقی کودک در آثار تلویزیونی و سینمایی میگوید: «اثر نمایشی که تولید و سپس دیده شود، در عین حال که جذابیتهای تصویری مورد نیاز را دارا باشد و توسط کادر حرفهای ساخته شده باشد، طبیعتاً برای ساخت موسیقی به آهنگسازی نیاز دارد که به کار خود آگاه باشد. البته کاربلد بودن تنها به این معنا نیست که فرد تحصیلات خیلی خوبی در حوزه مورد نظر داشته باشد بلکه به این معناست که آهنگساز بتواند در ساخت اثر، استعداد درونی آهنگسازی و ملودیسازی ژانر کودک را به اجرا درآورد. البته باید در نظر بگیریم که در دهههای ۶۰ و ۷۰ تعداد کانالهای تلویزیون، بسیار کمتر از امروز بود و تولیدکنندگان و تهیهکنندگان از افرادی دعوت میکردند که حقیقتاً کار خود را بلد، صاحب نظر و بااستعداد بودند.» دهقانیار میافزاید: «زمانی که تعداد کانالهای تلویزیون و ساعات پخش افزایش یافت، مسئولان شبکههای تلویزیونی مجبور شدند که برنامههای شبکهها را به طریقی پر کنند؛ به همین دلیل ناخودآگاه سطح کیفی آثار تنزل پیدا کرد. از طرفی گاهی به دلیل کمبود بودجه، تهیهکنندگان مجبور هستند با هزینه پایین از افرادی که تجربه کمتری دارند و یا در جستوجوی کار هستند، دعوت به همکاری کنند، زیرا طبیعتاً افراد حرفهای دستمزد بالاتری میگیرند.» وی مسائل اقتصادی را در کاهش کیفیت موسیقی کودک بیتأثیر نمیداند و تصریح میکند: «امروزه به علت تورم اقتصادی، آهنگسازانی که تجربه کمتری دارند و دستمزد پایین دریافت میکنند، باید حداقل ۱۰ پروژه را به انجام برسانند تا بتوانند زندگی خود را در طول یک سال با آن درآمد سپری کنند. همچنین برخی از آهنگسازان که درآمد کمتری طلب میکنند شاید مجبور شوند در یک سال ۱۰۰ پروژه انجام دهند تا خرج زندگی خود را دربیاورند. در نهایت چنین حالتی میتواند در کیفیت کاری آهنگساز تأثیرگذار باشد.»
رهاسازی موسیقی کودک به بهانه سختیها!
ساخت موسیقی کودک سخت است، ساخت موسیقی کودک نیازمند نیروی متخصص است، ساخت موسیقی کودک نیازمند توجه و سرمایهگذاری تهیهکننده آثاری سینمایی و تلویزیونی است. تا اینجای کار هیچ چیز به نفع موسیقی کودک نیست. در این شرایط آثاری در سینمای کودک تولید میشود که عملاً موسیقی آن برای گروه سنی کودک مناسب نیست و محتوای آن موسیقی اغلب همان موسیقی بزرگسال است که از سوی کاراکترهای فانتزی برای کودکان خوانده میشود! با آنکه عملاً کودک از محتوای این موسیقی سر درنمیآورد و برایش قابل فهم نیست.
کودکان را از موسیقی سخیف دور کنیم
میلاد عرفانپور، مدیر مرکز موسیقی حوزه هنری، با هشدار درباره موسیقیهای سخیف که در دسترس کودکان قرار میگیرد، میگوید: «وقتی ما از موسیقیهای سخیف و کممایه صحبت میکنیم منظورمان آن گونه از موسیقیهاست که روان کودکان را مخدوش میکند. نوع تنظیمها و استفاده از موسیقی آنقدر ناشیانه و به قدری مبتذل و سهلانگارانه است که به هیچ عنوان کاری با سلامت روانی کودکان و آرامش کودکان ندارند. موسیقیهایی که اگر خودمان هم گاهاً جایی میشنویم پس از دقایقی کوتاه دچار سردرد میشویم حال کودکی که این آثار را میشنود و سواد موسیقایی هم ندارد قطعاً بسیار آسیب میبیند. نگاه ما از این جهت بیشتر متمرکز به استفاده از آهنگسازان و موسیقیدانانی است که این نگاه و ظرافت را در مواجه با موسیقی کودک داشته باشند و بدانند موسیقی کودک محصولی فقط برای تفنن و گذران اوقات کودکان نیست.»
عرفانپور ادامه میدهد: «متأسفانه خیلی از مهد کودکها و مدارس برای سرگرم کردن بچهها از موسیقیهای نامناسب و فقط برای تفریح بچهها بدون در نظر گرفتن تأثیرات مخرب این گونه موسیقیها استفاده میکنند در صورتی که موسیقی حتی موسیقی در گونه بیکلام خودش حامل معناهایی است که اگر سنجیده نباشد و استفاده از نتها استفاده دقیقی نباشد و ظرافتی پشت هر نت نهفته نباشد مانند این است ما شیء یا داستانی را تحویل مخاطب دهیم که پر از آشفتگی و بینظمی و پر از ضعف هنری و فنی است و باعث آسیب رساندن به کودک میشود و آرامش او را برهم میزند و به طور یقین بعد از چند سال تأثیر بد خودش را نشان میدهد.»
مدیر مرکز موسیقی حوزه هنری تأکید میکند: «همیشه یک جنبهای از موسیقی کودک تفنن و سرگرمی کودک و یک جنبه هم تعلیم بوده؛ در اکثر آلبومهای موسیقی کودک بحث آموزش جدی است ما هم در این آثار هم نگاهی به موسیقی تعلیمی داریم و هم نداریم. از این جهت نداریم که سعی کردیم نگاهمان به موسیقی تعلیمی، کلیشهای نباشد و مستقیمگوییهای بسیار درکارها نباشد و از آموزشهای سطحی فاصله داشته باشد چراکه بسیاری از آموزشها امروزه برای کودکان هفت ساله را بچههای پنج ساله هم میفهمند و یا شاید نیازی به آموزش آن مسائل دیگر نداشته باشند. به نظرم این مطلب خیلی جدی است که ما هم سعی کردیم در کل مسیر، کودک را جدی بگیریم و او را صغیر، کمدانش و نیازمند آموزشهای ابتدایی نبینیم.»
چرا سرود مغفول مانده است؟!
آمارها نشان میدهد تولیدکنندگان موسیقی علاقهای به تولید آلبوم ویژه کودکان ندارند و حتی سخت بودن تولید اثر برای گروه سنی کودک باعث شده تا موسیقیدانها کمتر سراغ کار برای کودکان بروند، ولی از آن سو موسیقی کودک دارای ویژگیهایی است که میتوان به راحتی به آن پرداخت. یکی از راههای پرداخت به موسیقی کودک، ترویج سرود است. دکتر سیما فردوسی روانشناس، میگوید: «وقتی ما راجع به سرود صحبت میکنیم، درباره اشعاری صحبت میکنیم که در فرم، محتوا، قافیه و معنا حاوی ارزش هستند. طبیعتاً سرودی که این مؤلفهها را داشته باشد، معنادار است و تأثیر فراوانی روی شناخت و رشد کودک دارد. موسیقی مبتذل و اشعار بیمعنا تأثیر بسیار مخربی روی ذهن کودکان دارد؛ بنابراین شعرخوانی و سرودخوانی میتواند تأثیر بسیار مهمی هم در کوتاهمدت و هم درازمدت داشته باشد.»
این روانشناس میافزاید: «بچهها خیلی از مفاهیم را به وسیله سرود، به شکل بهتری یاد میگیرند؛ آنها روانخوانی را به وسیله شعرخوانی میآموزند. خیلی از درک معانی ادبی را به وسیله شعرخوانی و سرودخوانی میتوانیم برای بچهها ایجاد کنیم. خزانه لغات کودکان با شعرخوانی افزایش پیدا میکند. شعرخوانی در تقویت حافظه تأثیر شگفتانگیزی دارد. اگر حافظه کودکان و نوجوانان تقویت شود، آنها در حوزه یادگیری نیز تقویت میشوند. موسیقی دستهجمعی یا سرود در حافظه کوتاهمدت تأثیر غیر قابل انکاری دارد.»
وزیر ارشاد، به تازگی از توجه به سرود و راهاندازی مرکز سرود و آهنگهای انقلابی سخن گفته است. اکنون میتوان این درخواست را از وزارت ارشاد داشت که در کنار توجه به سرود بزرگسال در زمینه ترویج سرود برای گروه سنی کودک نیز همت داشته باشد. اگرچه مراکز فرهنگی غیردولتی چند سالی است که در این زمینه فعال شدهاند. از سوی دیگر بنیاد سینمایی فارابی که متولی برگزاری جشنواره فیلم کودک و نوجوان به شمار میرود و وظیفه حمایت از تولید فیلم را برعهده دارد، میتواند در ضمن حمایت از تولید آثار فاخر در سینمای کودک، به استفاده از موسیقی مناسب در آثار کودک توجه بیشتری داشته باشد. تقویت رابطه سینما و موسیقی کودک میتواند به نفع هر دو گروه باشد و ضمن رونق سینمای کودک، زمینه شکوفایی مجدد موسیقی کودک را فراهم کند.