شنبه سختترین کار را آنهایی داشتند که ناچار بودند به نوشتن گزارش دربی که صبوری میخواست رساندنش به سوت پایان، وقتی ۹ ثانیه کفایت میکرد برای توصیف ۹۰ دقیقه آن، درست مثل سریالهای رودهدراز و بیمحتوایی که ۱۰ قسمتش هم اگر جا بیفتد بیننده چیزی را از دست نمیدهد.
شانس با تماشاگران یار بود که توافقی صورت نگرفت برای باز کردن در آزادی به روی هواداران سرخابی که اگر این بازی هم مجوز میگرفت برای حضور تماشاگران در پی دو بازی آزمایشی پول هنگفتی از جیب هواداران میرفت. هوادارانی که بیشک برای تماشای یک بازی دلچسب و هیجانانگیز هزینه میکنند، نه چرت زدن و خمیازه کشیدن بر تن سرد سکوهای آزادی! اما حساب پولی که از جیب همین مردم خرج این بازیکنان و مربیان میشود با کیست، بیشک رقم کمی نیست. یک حساب سرانگشتی و ساده نشان میدهد از تقسیم قرارداد مربیان و بازیکنان بر تعداد بازیهای یک فصل، رقم یک روز و یک بازی این آقایان میتواند با رقم ماهها زحمت مردم برابری کند. رقم درشتی که البته مردم برای دستیابی به آن باید به سختی تلاش و ساعتهای کار مفیدی را پر کنند، اما برخی به واسطه راه رفتن بیدردسر در میدان و اندکی کالری سوزاندن آن را به جیب میزنند، آن هم راه رفتنی که هیچ نتیجه مثبتی در پی ندارد.
سالهاست که کسی از دربی سرخابیهای پایتخت انتظار بازیهای دهه ۶۰، ۷۰ و حتی ۸۰ را ندارد. بازیهایی محکم و جدی که در پایان بخیههایی را بر سر و تن بازیکنان به یادگار گذاشته بود و سراسرش غیرت بود، آن هم تا دقیقه ۹۰. با وجود این در روزی که همه شرایط برای ارائه یک بازی زیبا مهیا بود، کمتر کسی انتظار این روند کسالتبار را داشت. نه خطری بیخ گوش مربیان بود و نه استرسی از سوی سکوها، هرچه بود آرامش بود و شرایط مهیا برای نمایشی دیدنی که به واسطه ترس کادر فنی دو تیم از به یدک کشیدن عنوان سرمربی تیم بازنده هوادار را از تماشای مصافی حتی در حد محلات نیز محروم کرد و حوصلهها را سر برد.
نه خلاقیتی، نه برنامهای، نه تاکتیکی و نه حتی تکنیک فردی که لحظهای هیجان را به دنبال داشته باشد، طوری که در تمام طول بازی این سؤال ذهن بسیاری را آزار میداد که چرا باید میلیاردها تومان خرج بازیکنان و مربیانی شود که از ارائه یک نمایش متوسط هم عاجزند، هزینهای که هیچ توجیهی برایش وجود ندارد. دربی بهترین زمان بود برای نمایش کیفیت واقعی فوتبال ایران و بازیکنانی که بهرغم تمام ادعاهایی که دارند ثابت کردند در چنته هیچ ندارند!
با وجود این جالبتر از همه دفاع آقایان از بازی فوقضعیف خود بود. آقایانی که اگر اندکی بر ترسشان غلبه میکردند بیشک نمایشی بهتر را تدارک میدیدند. رو میخواست دفاع از عملکرد دو تیم پرطرفدار پایتخت در پایان بازی که البته این مسئله به وفور دیده میشود. هر دو مربی با ادعای حرفهایگری خود را محق میدانستند برای کسب سه امتیاز، حال آنکه نه پرسپولیس استحقاق یدک کشیدن عنوان تیم برنده را داشت و نه استقلال، اما چه میشود که یحیی و فرهاد در دفاع از عملکرد فوقضعیف تیمهای خود به قدرکافی رو دارند!
آیا این سطح فوتبال ایران است؟ فوتبالی که بار دیگر به عنوان آقایی آسیا دست یافته است. این کیفیت پایین از بازیکنان و مربیانی که ادعایشان را تریلی نمیکشد، چیست؟ بازیکنان و مربیانی که به هنگام درج مبلغ در قراردادهایشان مدعی قهرمانی هستند و بهترین بودن، اما آنچه از آنها شاهدیم نمایشی تأسفبار است که اعتبار فوتبال و لیگ ایران را خدشهدار میکند.
بدون شک اگر آقایان به جای بلبشو در فصل نقل و انتقالات برای بالا بردن رقم قراردادها و نمایش راه انداختن قبل از مصافهای مهمی، چون دربی تمرکزشان روی تیم بود و مسائل فنی و مهمتر از همه بابت این چنین نمایشهای ضعیفی استمطاق میکشیدند، دربی ۹۷ به کسلبارترین و ضعیفترین دربی تاریخ استقلال و پرسپولیس تبدیل نمیشد.