نویسنده کتاب «شریف» موضعش لزوماً سیاسی و تاریخی نیست و بیشتر نگاه هستیشناسانه دارد و نشان میدهد انقلاب شاید در ظاهر به خیابان آمدن باشد، اما در باطن باید در جانهای آدمها صورت بگیرد و یک امر دائمی است و یک امر مقطعی و تاریخی نیست.
ابراهیم اکبریدیزگاه، نویسنده و شاعر با بیان این مطلب در نشست معرفی و بررسی رمان «تشریف» نوشته است: علیاصغر عزتیپاک، برگزیده دومین دوره جایزه ادبی شهید اندرزگو گفت: نظر دادن درباره کتاب علیاصغر عزتیپاک برایم سهل و ممتنع است چراکه از یک جهت وقتی میخواهم درباره کتابش نظر دهم، باید فاصله بگیرم و فاصله گرفتن برای من کمی سخت است. به نظرم عزتیپاک نویسندهای اندیشمند و سادهنگر است که داستان را به مثابه یک پروژه میبیند و این پروژه به ابعاد هستی زندگی خود نویسنده میپردازد. او نویسندهای است که برای کارهای خود وقت میگذارد. مسئله نویسنده در کتابهایش انسان شهری است و مرزهایی که به آن میپردازد.
وی ادامه داد: مسئله دیگری که به آن میپردازم، مسئلهای است که ۴۰ سال است با آن درگیر هستیم؛ مسئلهای به نام انقلاب چراکه در ۱۰۰ سال اخیر دو انقلاب در کشور ما رخ داده و جان انسان ایرانی را به نحوی تغییر داده است. یکی از این دو، انقلاب مشروطه است که در زمان قاجار شکل میگیرد و انسان ایرانی به سمتی میرود که قانون داشته باشد که تجربه ناقصی است و بعد انقلاب اسلامی رخ میدهد که کتابهایی که در این زمینه نوشته شده، بیشتر سیاسی و تاریخی است، اما عزتیپاک در اینجا موضعش لزوماً سیاسی و تاریخی نیست و بیشتر نگاه هستیشناسانه دارد و نشان میدهد انقلاب شاید در ظاهر به خیابان آمدن باشد، اما در باطن باید در جانهای آدمها صورت بگیرد و یک امر دائمی است و یک امر مقطعی و تاریخی نیست.
این نویسنده با اشاره به فساد در دوره پهلوی گفت: مهمترین عامل انقلاب فساد شاه بود، عزتیپاک در زمان حال که کتاب را مینویسد همچنان این نکته دغدغهاش است و در کتاب میگوید، فقط پاکان هستند که رستگارند. این مفهومی که در کتاب از پاکی یاد شده، یعنی شخصیت گلاندام. این شخصیت فقط در یک کتاب انقلابی قابل فهم است چرا که به ما میگوید انقلاب باید همچنان ادامه داشته باشد و باید در جانها شکل بگیرد و به هر میزان که انسانها پاک شوند، انقلابی میشوند و به هر میزان ذهنشان آلوده شود، از انقلاب دور میشوند. این کتاب در دهه پنجم انقلاب نویدی به ما میدهد و آن این است که انقلابی بودن یعنی پاکدست بودن و کسی که پاکدست نیست، انقلابی نیست.
اکبریدیزگاه ادامه داد: همانطور که اشاره کردم سبک عزتیپاک سبک پژوهش است و این پژوهش ذاتش خیره شدن به انسان شهر، تاریخ و هویت است. این خیرگی و درهمآمیختگی تأمل و تأنی یک معجونی را میسازد به نام رمان «شریف» که حقیقتاً تجربه منحصربهفردی در ادبیات ایران است و هر اثری که نوشته میشود از نظر من باید منحصربهفرد باشد و این رمان، رمان انقلابی نیست؛ رمانی است که ادامه یک پروژه انقلابی است و صحبت درباره این کتاب سخت است و این کتاب، کتاب امید است و گوشزد میکند که دنیا به آخر نرسیده است و نباید ناامید شویم و آینده درخشان است. او همچنین درباره زنان تاریخ گفت: جامعه ما جامعه مذکر بوده، ولی در این کتاب زن نمیتواند فعال باشد و تنها کارش جاسوسی است، اما شخصیت مهری شجاعتی دارد که اشتباهش را میپذیرد و یک عاشق فعال است، یعنی سوژه عشق قرار نگرفته و خودش عاشق شده و دنبال عشق رفته است.
علی اصغرعزتیپاک، نویسنده کتاب نیز در پایان این نشست در صحبتهایی کوتاه گفت: رمان یک قالب پیچیده و لایهمند است و هرکس با توجه به درک، استعداد و سوادش کتاب را میخواند و در این نگاه میشود یک کار زرد را کار فاخر بدانیم و یک کار فرهنگی را کار زرد بدانیم و «تشریف» چهره آرمانی را که ما نشان دادیم، نشان میدهد و ما را مقابل آنچه قرار بود باشیم، قرار میدهد.
نویسنده این اثر در پایان گفت: نباید آرمانهایمان را فراموش کنیم چراکه در کنار همه سختیها، قرار است در کنار هم با صلح و صفا زندگی کنیم و این میتواند نقدی نیز به زمان حال باشد که کمی از آرمانهایمان دور افتادهایم، البته خواندن رمان به رویکرد مخاطب بستگی دارد، به شرطی که ظرفیتها در لابهلای گفتههای نویسنده بیان شده باشد.