بسیاری از سینماگران و دستاندرکاران هنر هفتم معتقدند از مشکلات عمده و اصلی سینمای ایران نداشتن قهرمان و فیلمنامههای بدون قهرمان است؛ نکته دقیقی که علت آن میتواند یکی کاهلی و دیگری اهل پژوهش نبودن سینماگران ما باشد. چند شب پیش تیم مستندسازی برنامه «ثریا» جدیدترین اثر خود را به اسم «جانور گرسنه» با موضوع چگونگی طراحی ساخت و حمله ویروس استاکسنت به تأسیسات اتمی نطنز در سال ۸۷ از شبکه ۳ نمایش داد. در این مستند ناگفتههایی عجیب درخصوص پیچیدهترین حمله سایبری جهان با ویروس استاکسنت به عنوان مهیبترین بدافزار قرن با دستور اوباما، رئیسجمهور وقت ایالات متحده به مراکز هستهای نطنز و مهار آن از سوی دانشمندان و نخبگان ایرانی روایت میشود.
سوژه اصلی این مستند و نحوه مواجهه مدیریت و مهار این حمله سایبری از سوی نخبگان و دانشمندان جوان کشورمان آنقدر جذابیت و هیجان دارد که در صورت تبدیل شدن به یک نسخه سینمایی، قابلیت بازگرداندن مخاطب را به صندلیهای سینما دارد.
ممکن است سینماگران نگرانیهایی در رابطه با وجود برخی ملاحظات امنیتی و مباحثی از این دست برای ساختن نسخه سینمایی آن داشته باشند که عملاً نمایش مستند آن نشاندهنده برطرف شدن این گونه ملاحظات است.
حسن تولید و نسخه اثر سینمایی «جانور گرسنه» برای مردم و سینما به طور جداگانه حائز اهمیت است. خوبی تولید نسخه سینمایی این مستند برای مردم این است که آنها را با دانشمندان و نیروهای نخبه جوان کشورمان که قادر هستند پیچیدهترین حملات سایبری دنیا را که در واقع با استفاده از لبه تکنولوژی دنیا و حتی برخی پیشرفتهای پنهان و مخفی علمی نه تنها شناسایی و مدیریت کنند بلکه حتی توان مهار و تولید نسخه خنثیکننده آن را نیز بنویسند، آشنا سازد. چنین فیلمی در ژانر اکشن یا پلیسی- معمایی میتواند ساخته شود و قاعدتاً باید قهرمان داشته باشد. نکته اصلی و مهم این مسئله وقتی مشخص میشود که مخاطب بداند این بدافزار یا ویروس که تحت عنوان اکستاکسنت یا ابرویروس قرن شناخته میشود، در هفت لایه متغیر و متفاوت با همکاری چندین دستگاه امنیتی و وزارتخانههای ایالاتمتحده از جمله وزارتخارجه، سازمان سیا و آژانس امنیت ملی امریکا (NSA) با همکاری نیروهای واحد ۸ هزارو ۲۰۰ رژیم صهیونیستی (واحد مخفی متشکل از نخبگان و دانشمندان حوزه سایبری) طراحی و ساخته شده است. ارزش دراماتیک و جذابیت این سوژه آنجایی بیشتر میشود که در این مستند میبینیم سازندگان بدافزار مهیب قرن یا همان استاکسنت، چون نمیتوانستند دسترسی مستقیمی به سایت نطنز داشته باشند، ابتدا شرکتهای همکار و تهیهکننده لوازم سایت را شناسایی میکنند و با قرار دادن قطعات معیوب و آلوده شده در بین خریدهای خارجی آنها قدم بعدی را برمیدارند و در نهایت با استفاده از یک ریموت کنترل، قطعات آلوده را منفجر میکنند.
قهرمان شناسایی، مدیریت و مهار این ابرویروس قرن شهید مصطفی احمدیروشن و دکتر آبنیکی و دیگر دانشمندان جوان سایت هستهای نطنز بودند. اتفاقاً یکی از دلایل اصلی که یک سال بعد منجر به ترور و شهادت مصطفی احمدیروشن شد، شکار همین جانور گرسنه بود.
حسن تولید نسخه سینمایی شکار جانور گرسنه از سوی شکارچیان و قهرمانان علمی کشورمان برای سینما، میتواند بازگشت به دوران شکوه هجوم و صف طولانی مخاطبان برای خرید بلیت فیلمها و ورود به ساحتهای بهرهگیری از تکنولوژیهای نوین سینمایی باشد.
در کنار جذابیت دراماتیکی که این حمله به عنوان بیسابقهترین خرابکاری در تاریخ حملات سایبری دنیا دارد، باید بدانیم که سالهاست «غرب فکری» (اعم از کشورهای غربی و دولتهایی که تحت سیطره تفکر غرب هستند) با ما وارد یک جنگ عقیدتی و کاملاً ایدئولوژیک شدهاند و هر اقدام ما به مثابه ایفای نقش در میدان جنگ محسوب میشود که باید کاملاً حسابشده و دقیق انجام شود. معالاسف فیلم و سینما همچنان از روند و مسیری که مردم در حال رقم زدن آن هستند، فرسنگها عقبتر هستند.