کد خبر: 1076576
تاریخ انتشار: ۰۱ بهمن ۱۴۰۰ - ۲۱:۰۰
روز‌های تنش شدید بین روسیه و غرب در نهایت منجر به سه نشست قابل توجه بین دو طرف شد. نخستین نشست بین هیئت‌های روسی و امریکایی به ریاست معاونان وزیر خارجه دو کشور، سرگئی ریابکوف و وندی‌شرمن، روز دوشنبه ۱۰ ژانویه ۲۰۲۲ در شهر ژنو برگزار شد.
سید نعمت‌الله عبدالرحیم‌زاده

روز‌های تنش شدید بین روسیه و غرب در نهایت منجر به سه نشست قابل توجه بین دو طرف شد. نخستین نشست بین هیئت‌های روسی و امریکایی به ریاست معاونان وزیر خارجه دو کشور، سرگئی ریابکوف و وندی‌شرمن، روز دوشنبه ۱۰ ژانویه ۲۰۲۲ در شهر ژنو برگزار شد. نشست بعدی بین هیئت روسی و نمایندگان ناتو در قالب شورای روسیه-ناتو بود که دو روز بعد در مقر آن در شهر بروکسل بلژیک برگزار شد و نشست سوم هم بین روسیه و سازمان امنیت و همکاری اروپا بود که روز پنج‌شنبه ۱۳ ژانویه در شهر وین برگزار شد. هر چند انگیزه اصلی این نشست‌ها بحرانی بود که با تجمع قابل توجه سربازان روسیه در مرز این کشور با اوکراین به وجود آمد، اما دو پیش‌نویسی که روسیه به غرب برای این مذاکرات داده بود، مسائل گسترده‌تری را مطرح کرده بود و چنان که از نشست دوم معلوم شد، بعید به نظر می‌رسد غرب حاضر به همکاری با روسیه باشد. به این ترتیب، به
نظر می‌رسد که این نشست‌ها نه تنها باعث فروکش کردن تنش روسیه با غرب نمی‌شود بلکه باید انتظار تنش‌های بی‌پایانی بین این دو طرف را داشت.

مسئله روسیه
ولادیمیر پوتین، زمانی فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی را به عنوان «بزرگ‌ترین فاجعه ژئوپولیتیک قرن (بیستم)» توصیف کرده بود. هیچ شکی نیست که این تعبیر از سوی او نه تنها گویای اتفاقی است که ابتدای دهه ۹۰ قرن گذشته رخ داد بلکه گویای وضعیت فعلی روسیه و مسئله حاد ژئوپولیتیک آن نیز هست. در واقع، دولتمردان روسیه، به خصوص شخص میخائیل گورباچف، رهبر وقت شوروی، بیش از حد خوش‌بین به وعده‌های غرب و سران ناتو بودند و انتظار داشتند که آن‌ها سر وعده و وعید‌های خود بمانند. اسناد منتشر شده از سوی دانشگاه جورج واشنگتن در ۱۲ دسامبر ۲۰۱۷ به صراحت نشان می‌داد که مقام‌های ارشد ناتو از جمله رهبران وقت امریکا در مذاکرات ۱۹۹۰ خود با رهبران شوروی قول داده بودند ناتو هیچ‌گاه به سمت مرز‌های روسیه گسترش نخواهد یافت. تاریخ نشان داد که آن‌ها نه تنها هیچ وقت به قول خود عمل نکردند بلکه منکر چنین وعده و وعید‌هایی شدند. به همین دلیل بود که ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه، چند سال قبل به شدت از میخائیل گورباچف انتقاد کرد که چرا به قول شفاهی غرب اعتماد کرد و از آن‌ها سند مکتوبی در این زمینه به عنوان ضمانت اجرای وعده‌های غرب نگرفت. قصور گورباچف در این زمینه باعث شد تا غرب با زیر پا گذاشتن وعده‌های خود نه تنها کشور‌های عضو پیمان ورشوی سابق در اروپای شرقی مثل لهستان، مجارستان، جمهوری چک و بلغارستان را به جمع اعضای ناتو اضافه کند بلکه جمهوری‌های عضو اتحاد جماهیر شوروی سابق مثل استونی، لتونی و لیتوانی را نیز وارد این جمع کرد تا اینکه ناتو به مرز روسیه برسد. مسئله پیوستن اوکراین به ناتو برای مسکو موضوعی تحمل‌ناپذیر است زیرا به ناتو اجازه می‌دهد مستقیماً منافع روسیه را در دریای سیاه تهدید کند. به این جهت است که مسکو تصمیم گرفته از تنش خود با اوکراین برای حل این مسئله امنیتی قدیمی بهره‌برداری کند و در دو پیش‌نویسی که به طرف مقابل داد نه تنها از غرب درخواست تضمینی برای عدم عضویت اوکراین و گرجستان در ناتو کرده بلکه در مورد رزمایش‌های ناتو، تعداد نیروهایش در کشور‌های اروپای شرقی، نوع تسلیحات ناتو در این کشور‌ها و تبادل اطلاعات و اطلاع‌رسانی‌های قبلی در مورد تحرکات نیرو‌ها نیز شروطی تعیین کرده است. پوتین با طرح این شروط می‌خواهد قصور گورباچف را جبران و با گرفتن ضمانت کتبی از ناتو، امنیت روسیه در جبهه غربی را تضمین کرده باشد.

اوکراین در خط مقدم
مسکو برای گرفتن این ضمانت است که نیروهایش را به سمت مرز اوکراین فرستاده است. حضور قریب به ۱۰۰ هزار سرباز روسیه در طول مرز با اوکراین هشدار جدی است به اینکه مسکو قصد نمایش ندارد. به رغم اینکه دولت امریکا و مقامات اروپایی در این مدت بر حمایت از اوکراین در برابر تهاجم احتمالی روسیه به این کشور تأکید کرده‌اند، اما بر کسی پوشیده نیست که هیچ‌کدام حاضر نیستند سربازان خود را برای دفاع از اوکراین به جنگ روسیه بفرستند. در واقع، گزینه‌های مطرح شده از سوی جو بایدن، رئیس‌جمهور امریکا، جوزپ بورل، رئیس سیاست خارجه اتحادیه اروپا، ینس اشتولتنبرگ، دبیرکل پیمان ناتو و وزرای خارجه اتحادیه اروپا برای حمایت از اوکراین در برابر تهاجم احتمالی روسیه بر مبنای دو محور اساسی است: نخست، وضع تحریم‌های شدید از جمله لغو خط لوله گازی نورد استریم ۲ از روسیه به آلمان و حتی قطع ارتباط بین مؤسسات اصلی مالی روسیه با نظام مالی جهانی. دوم، تقویت نظامی ارتش اوکراین با فرستادن تجهیزات و آموزش نفرات آن. این دو محور یک نکته اساسی را برای کیف مشخص ساخته و اینکه در برابر چنین تهاجمی تنهاست و می‌داند که دو محور ادعایی غرب نه تنها مانع جدی در برابر روسیه نیست بلکه تجربه ناتو در افغانستان نشان داد که دریافت کمک نظامی از ناتو تأثیر قابل توجهی در توان نظامی آن ندارد.

موضع امریکا
کسی شک ندارد دولت جو بایدن هیچ تمایلی به جنگیدن با روسیه بر سر اوکراین ندارد. پاتریک بیوکنن از تحلیلگران بنام امریکاست که در مقاله هفتم ژانویه خود نیز این سیاست دولت بایدن را تأیید کرد و نوشت: «امریکا نه حالا و نه هیچ وقت دیگر منافع حیاتی در اوکراین نداشته تا اینکه خطر جنگ با روسیه را توجیه کند.» بنابراین، دولت امریکا در هر صورت وارد جنگ با روسیه نمی‌شود حتی اگر روسیه حمله همه‌جانبه‌ای به اوکراین و این کشور را اشغال کند. با این حال، به نظر می‌رسد که واشنگتن به دنبال این نیست که تهدید روسیه نسبت به اوکراین پایان یابد بلکه با کمک‌های نه چندان مهم نظامی به این کشور بیشتر به دنبال این است که اوکراین همواره سطحی از تنش را با روسیه ادامه بدهد. به عبارت دیگر، راهبرد امریکا در این موضوع تداوم تنش است تا اینکه حوزه کشور‌های اروپای شرقی از ترس تهاجم روسیه همواره وابستگی امنیتی به آن داشته باشند. امریکا می‌تواند از این طریق نه تنها جا پای خود را در شرق اروپا مستحکم کند بلکه از طریق این کشورها، می‌تواند تمایل رهبران اتحادیه اروپا و به خصوص دو کشور مهم آلمان و فرانسه برای ایجاد یک بلوک نظامی- امنیتی مختص به این اتحادیه را خنثی کند و اجازه ندهد اتحادیه اروپا بتواند از جهت نظامی-امنیتی روی پای خود بایستد.

واکنش روسیه
از موضع‌گیری‌های مقامات کرملین چنین برمی‌آید که آن‌ها به چیزی کمتر از ضمانت شفاف و صریح غرب در مورد مسائل مطرح شده در دو پیش‌نویس راضی نخواهند شد. با این حال، نشست شورای روسیه و ناتو بی‌نتیجه پایان یافت و معلوم شد که ناتو حاضر نیست هیچ ضمانتی به روسیه بدهد. می‌توان انتظار نتایج مشابه این را در دو نشست دیگر داشت و در این صورت، آیا روسیه واقعاً به اوکراین حمله خواهد کرد؟ این سؤالی نیست که بتوان به راحتی پاسخ آن را داد زیرا از یک سو روسیه با حمله و اشغال اوکراین می‌تواند وضعیت را به طور کلی به نفع خود تغییر دهد به خصوص اینکه معلوم شده طرف مقابل دست به اقدام نظامی نخواهد زد و از طرف دیگر، هزینه‌های این اقدام و به خصوص تحریم‌های اقتصادی سنگین غرب در محاسبات کرملین در نظر گرفته می‌شوند. با این حال، حمله نظامی و اشغال اوکراین تنها واکنش روسیه به خودداری ناتو از دادن ضمانت مورد نظر کرملین نیست. در واقع، روسیه می‌تواند در حوزه‌هایی بسیار دورتر از اوکراین و حتی اروپای شرقی پاسخ غرب را بدهد. موقعیت نظامی در اقیانوس آرام یکی از گزینه‌های روسیه است تا مانع قابل توجهی در برابر استراتژی امریکا علیه چین ایجاد کند، اما حضور نظامی در دو کشور کوبا و ونزوئلا گزینه دیگری برای روسیه است که می‌تواند با آن مستقیماً مرز‌های امریکا را تهدید کند. این گزینه‌ای است که ریابکوف بعداز ناکامی مذاکراتش با شرمن مطرح کرد و گفت که «آن را منتفی» نمی‌داند. ریابکوف به این وسیله پیام خود را به واشنگتن رسانده و روشن ساخته که واشنگتن با سیاست فعلی و تحریک اوکراین باید انتظار سربازان روسیه در نزدیکی مرزهایش را داشته باشد. این نسخه‌ای از کابوس بحران موشکی کوبا، معروف به خلیج خوک‌ها در ۱۹۶۲ است که حالا مسکو از آن به عنوان عمل متقابل مثل در برابر امریکا استفاده می‌کند. به این ترتیب، سه دور مذاکره روسیه با امریکا و متحدانش تنها این نتیجه را به دنبال داشته که دو طرف در مسیر بی‌پایانی از تنش‌ها قرار گرفته‌اند که می‌تواند به حوزه‌های بسیار دورتر از اروپای شرقی و حتی کل اروپا کشیده شوند.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار