مطابق آخرین گزارشهای مرکز آمار ایران در پاییز امسال جمعیت فعال ۱۵ ساله و بیشتر؛ ۲۵ میلیون و ۸۰۰ هزار نفر بوده که از این تعداد ۲۳/۵ میلیون نفر شاغل و ۳/۲ میلیون نفر بیکار هستند و جالبتر اینکه سهم زنان از جمعیت شاغل فقط حدود ۳/۵ میلیون نفر است، این در حالی است که سبقه تاریخی حضور زنان به عنوان نیروی شاغل و کارآفرین به دوران پیامبر اسلام (ص) میرسد؛ زمانی که حضرت خدیجه (س) به عنوان نخستین بانوی نیکوکار و کارآفرین جهان اسلام در کنار پیامبر اکرم (ص) قرار گرفت و به راستی و بحق که اقدامات نبی مکرم اسلام (ص) با کارهای نیک او به ثمر رسید و موجب قوام و ثبات این مکتب حق و بندگی شد. در دورانی که اعراب دخترانشان را زنده به گور میکردند حضرت خدیجه (س) همسر گرانقدر پیامبر (ص) نخستین بانوی کارآفرین جهان اسلام شد و توانست برای بسیاری از جوانان در آن دوران کارآفرینی کند.
حال با گذشت سالها از آن زمان و در حالی که امروز زنان و دختران این مرز و بوم بسیار آگاهتر و توانمندتر از گذشته در شرایطی به سر میبرند که در بسیاری مشاغل میتوانند همراه مردان و حتی در برخی شغلها بالاتر از آنها فعالیت کنند و علاوه بر ارتقای مقام علمی و توانایی خود، در توسعه و پیشرفت شرایط اقتصادی و اجتماعی جامعه نقش بسزایی ایفا کنند.
اگرچه امروزه حضور زنان را در عرصههای مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و حتی ورزشی ملموستر از گذشته شاهد هستیم، اما باید به این نکته تأملبرانگیز و قابلتوجه نیز اشاره کرد که همچنان سهم زنان و دختران پرانگیزه و پرتوان ما در گوشه گوشه این مرز و بوم به خوبی ادا نمیشود و هنوز هم به دلیل نبود مساوات و برابری با مردان شاهد هستیم زنان در شغلیابی بسیار راه دشوارتری پیشرو دارند.
امروز به جرئت میتوان گفت که عصر آگاهی زنان است. امروز زنان و دختران این مرز و بوم با گذشته بسیار فرق کردهاند و متحول شدهاند. امروز آموختهاند که چگونه دوشادوش مردان در عرصههای گوناگون از جمله تحصیلات دانشگاهی و مشاغل متعدد و ایجاد رفاه برای خود و خانوادههایشان قدم بردارند و چگونه در کنار مردان در ساختن ایرانی آباد و توسعهیافتهتر نقشآفرینی کنند.
همانگونه که بر هیچکس پوشیده نیست زنان در سراسر دنیا نقش بسیار مهم و تعیینکنندهای در اداره امور خانواده و جامعه بر عهده دارند و برای تسریع در روند تغییر و تحقق هدفهای توسعه پایدار میتوانند مسئولیتهای بسیار مهم و تأثیرگذاری را عهدهدار باشند.
مطابق تحقیقات انجام شده هر چه اشتغال زنان در اقتصاد بیشتر باشد، جهان ثروتمندتر و مرفهترخواهد شد، این در حالی است که سهم زنان از مشاغل دنیا عمدتاً مربوط به مشاغل سخت و از همه مهمتر کمدرآمد است.
در ایران به همراه افزایش جمعیت جوان در کشور، ورود زنان به عرصه فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی چشمگیر بوده؛ این در حالی است که بازار کار کشور دارای ساختارهایی نامناسب از نظر جذب نیروی کار به ویژه کار زنان است.
اینکه گفته میشود زن وظیفه دارد خانهداری و در تربیت فرزندان تلاش کند اگرچه سخنی بجا و منطقی است، اما این موضوع نباید مانع فعالیت اجتماعی و اقتصادی زنان شود چراکه به عقیده بسیاری از کارشناسان، زنان حتی اگر خانهدار هم باشند و درآمدی حاصل از اشتغال نداشته باشند، در مدیریت اقتصادی خانواده نقش بسیار مهم و بسزایی ایفا میکنند.
آنچه مسلم است اینکه نیازها و خواستههای زنان طی سالهای اخیر تحولات چشمگیری داشته است. امروز زنان بیشتر از گذشته متمایل به حضور در عرصههای اجتماعی و اقتصادی هستند و در همین راستا به مدد آموختههای خود و تحصیلات دانشگاهی توانستهاند در بسیاری از اموری که زمانی برای زنان جزو ممنوعیتها و محدودیتها بود، قد علم کنند و بگویند که ما هم میتوانیم همچون مردان برای پیشرفت کشورمان تلاش کنیم.
بیشک حضور زنان در مراکز علمی-آموزشی بسیار بیشتر از گذشته مشهود است و این نشاندهنده همان عزمی است که میخواهد فعل خواستن را به توانستن مبدل کند.
نباید فراموش کرد که زنان و مهارتها و توانمندیهای آنان باید به خوبی دیده و شکوفا شود تا با داشتن نگاهی خلاق و مدبرانه بتوانند به وظایف اولیه خود که همانا تربیت فرزندان و نقش تأثیرگذارشان در چرخه اقتصادی خانواده و جامعه است، جامه عمل بپوشانند تا فرزندان سالم و مفیدی به جامعه تقدیم کنند.
به گفته برخی کارشناسان تناقضی در جامعه ایران برای زنان رقم خورده است که البته حل آن نیاز به زمان دارد، به طوری که جامعه باید پاسخگوی نیازهای اجتماعی و اقتصادی آنها باشد و خود را با این خواستها منطبق کند و از همه مهمتر اینکه مردان باید این نکته را بپذیرند که زنان آمدهاند تا کمکی برای آنان در رسیدن به اهداف مدنظر جامعه که همان بالندگی و رشد و توسعهیافتگی است، باشند چراکه در یک خانواده متعادل سکان در دست زنان مقتصد است و به قطع و یقین از خانواده معتدل جامعه نیز به تعادل و بالندگی مدنظر میرسد.