پروندههای بسیاری با موضوع برداشتهای غیر مجاز به شیوه اسکیمر منتشر کردهایم. متهمان این پروندهها افرادی هستند که در پوشش فروشنده دورهگرد مرتکب جرم میشوند و به راحتی میلیاردها تومان به جیب میزنند. افراد فریبکار یک دستگاه اسکیمر کنار دستگاه کارتخواننصب میکنند. اسکیمر دستگاه کوچکی است که کنار دستگاه کارتخوان نصب میشود و اطلاعات کارت بانکی به آن منتقل میشود. آنگونه که در کشور مرسوم است، خریدار کارت بانکی و رمز را در اختیار فروشنده میگذارد. اینجاست که بعد از کشیدن کارت، اطلاعات کارت بانکی به دستگاه اسکیمر کپی میشود. بعد از رفتن مشتری، اطلاعات مورد نظر به کارتخام که از قبل تهیه شدهاست، منتقل میشود و سپس موجودی آن بعد از انتقال به چند کارت اجارهای در طلافروشی یا صرافی برداشت میشود. موجودیکارتها از این نظر به کارتهای اجارهای منتقل میشود که امکان دسترسی شاکی به متهم به این راحتیها میسر نباشد و شاکی بعد از طی کردن یک یا چند مرحله شکایت و صرف هزینه، عطای پولش را به لقایش ببخشد.
یکی از عمدهترین دلایلی که افراد فریبکار گرایش زیادی به این شیوه از ارتکاب جرم دارند، امکان تهیه آسان دستگاههای کارتخوان است. هر فرد با ایجاد یک حساب نزد هر کدام از بانکها و معرفی خود به عنوان کسبه میتواند به دستگاه کارتخوان دسترسی داشته باشد. این امکان هم میسر است که افراد بتوانند با اسناد سرقتی در بانک ایجاد حساب کرده و دستگاه را تهیه کنند. اگر بخواهیم از منظر آماری به دستگاههای موجود در کشور نگاه بیندازیم متوجه میشویم، آمارهای دستگاههای کارتخوان ایران در مقیاس جهانی ایران با داشتن بیش از ۸/۹میلیون دستگاه کارتخوان در رتبه دوم جهانی، بعد از کشور چین قرار دارد، امریکا هم رتبهسوم را به خود اختصاص داده است. آمارهای انجمن معاملات امن اروپا و بانک مرکزی اروپا در پایان سال ۲۰۲۱ هم نشان میدهد، تعداد دستگاههای کارتخوان موجود در سیستم شاپرک ایران تقریباً یک میلیون دستگاه بیش از تعداد کارتخوانهای ۲۸ کشور اروپایی است.
از مقایسه همین آمار به خوبی میشود، متوجه شد که عمدهترین دلیل گرایش به این شیوه مهم کلاهبرداری را ساختار قانونی در اختیار افراد شیاد قرار داده است. در صورتی که قوانین سختگیرانه و راستی آزمایی درستی صورت میگرفت، امکان بروز عمل مجرمانه از این مسیر به این راحتی میسر نبود.
موضوع دوم درباره دلیل موفقیت افراد فریبکار مربوط است به عادت بدی که در فرهنگ عمومی جامعه رایج است. این که مردم به راحتی رمز کارت خود را در اختیار فروشندگان قرار میدهند. آنگونه که پلیس همواره به شهروندان اطمینان داده در صورتی که رمز کارت از سوی مشتری وارد شود امکان کلاهبرداری در این شیوه وجود ندارد. حال برای این که عادت بد به فرهنگ تبدیل شود، نیازمند فرهنگسازی است. این که رسانهها خصوصاً رسانه ملی و همچنین ساختارهای قانونی در اقدامهای هماهنگ برای این موضوع تلاش کنند. همه روزه پروندههای بسیاری در این باره در پلیس فتا تشکیل میشود و میلیاردها تومان از حساب شهروندان برداشت میشود، اما برای آگاهسازی عمومی هیچ همتی صورت نمیگیرد.