فراموش شدن باشگاههای سازنده و قدیمی فوتبال طی دهههای گذشته تبدیل به یک اپیدمی و بیماری وحشتناکی شده که پیشرفت آن میتواند ریشه فوتبال ایران را بخشکاند.
این معضل تا چند سال قبل فقط مربوط به پایتخت و نابودی تیمها و باشگاههای سازنده آن و خلاصه شدن فوتبال تهران در دو تیم سرخابی و دائماً بدهکار و بیتالمالخور بود که البته با موفقیت هم همراه بود و دیگر تیمی به اسم تیمهای سازنده در تهران وجود ندارد. اما بعد از نابودی فوتبال تهران حالا این مسئله به شهرستانها و استانهای دیگر هم سرایت کرده و هر فصل شاهد سقوط یک تیم ریشهدار و نابودی باشگاهی سازنده هستیم.
این روزها فقط میتوان یاد تیمهایی، چون وحدت، راهآهن، تهرانجوان و شاهین را همراه قدیمیترها و هواداران فوتبال موسپیدکرده زنده داشت، والا نسل جدید فقط و فقط پرسپولیس و استقلال را میشناسد که این را به راحتی میتوان یک فاجعه نامید برای فوتبالی که حالا حتی ریشههایش هم در حال خشک شدن است.
اما نام شاهین آورده شد؛ باشگاهی با سابقه ۷۰ ساله که با شعار تحصیل، اخلاق و ورزش با نامدارانی، چون پرویز دهداری معلم اخلاق فوتبال ایران و باشگاهی که نه فقط در تهران که در اقصی نقاط ایران فعالیت داشته و دارد. باشگاهی که تا وقتی سرپا بود و مقتدر، سرخابیهای پایتخت و تیمهای قدر شهرستانی به گرد پایش هم نمیرسیدند. از شاهین تهران اصلاً نشانی در میان نیست و فقط باید با خاطراتش زندگی کرد، اما حالا خبر میرسد که شاهین بوشهر هم میرود تا به سرنوشت شاهین تهران دچار شود.
باشگاهی که ستارههای بیبدیلی، چون مهدی طارمی و مهدی قائدی را به فوتبال ایران معرفی کرده و تا یکی، دو فصل قبل نیز خوب ظاهر میشد و حتی به فینال جام حذفی هم رسید، اما درست از زمانی که نام شهرداری بوشهر کنار آن اضافه شد گویا کاملاً ورق برگشت و سیر نزولی آغاز شد و تا به امروز رسید که شاهین از عرش سقوط کرد و به زیر کشیده شد. سقوط شاهین و دیگر تیمهای سازنده فوتبال در سراسر کشور بار دیگر سوءمدیریت حاکم بر فوتبال را ثابت میکند. سقوط شاهین به دسته دوم رقابتهای فوتبال باشگاهی را بگذارید کنار سقوط تیمهایی، چون پاس تهران تا متوجه شوید که چه سرنوشتی در انتظار آخرین شاهین فوتبال ایران است.
سقوط شاهین تلنگری است برای فوتبالی که دیگر سازنده نیست و به آمادهخوری عادت کرده، هرچند فوتبال و آدمهای تصمیمگیرندهاش طی تمام این سالها اینقدر مفت خوردهاند که حتی با سقوط چند شاهین دیگر هم از این وضعیت بیرون نمیآیند. فقط میتوان حسرت خورد به حال فوتبالی که روزگاری با تیمهایی، چون شاهین به دل مینشست و زیبا بود، اما حالا فقط عصبانیت میکند.