روایات زیر در گفتگو با حسین غمگینمقدم و عبدالله نوریپور از همزمان شهید چمران تقدیم حضورتان میشود. با این توضیح که دیروز مشروح گفتگو با غمگینمقدم منتشر شد و در این شماره صرفاً روایت کوتاهی از ایشان را میخوانیم.
حاجحسین غمگینمقدم:
شهید چمران بهرغم دل رئوفی که داشت در میدان جنگ از هیچ خطایی نمیگذشت. اعتقاد داشت کارها باید آنقدر با قاعده و اصول انجام گیرد که با کمترین خطا انجام شود. البته اینطور نبود که با دیدن یک خطا عصبانی شود و برخورد سختی انجام دهد. من هیچ وقت صدای بلند دکتر را نشنیدم؛ چه در حالت عادی یا در میدان جنگ یا در مواقع حساس. سعی میکرد به اعصابش مسلط باشد و با صدای بلند با کسی حرف نزند. وقتی کسی خطایی انجام میداد آن را گوشزد میکرد، اما طوری برخورد میکرد که طرف خودش به اشتباهش پی ببرد و سعی کند، آن را جبران کند.
نیروهای ستاد جنگهای نامنظم از ارتش، سپاه، بسیج و داوطلبان بودند، اما با درایت شهید چمران چنان اصول نظامی را با دقت و احساس مسئولیت انجام میدادند که به قول یکی از دوستان، افسران ارتش میگفتند هر وقت خط مقدم دست نیروهای ستاد باشد ما در عقبه آن خط احساس امنیت داریم و در مواقع استراحت، بدون استرس سرمان را روی زمین میگذاریم.
یکی دیگر از خصوصیات فرماندهی چمران این بود که هیچ وقت روی حرفش پافشاری بیهوده نمیکرد. مثلاً اگر طرحی را به فرماندهان میدانی میداد و فرمانده مورد نظر میگفت من در وسط معرکه هستم در مورد این طرح اشکالاتی میبینم، دکتر چمران آن طرح را دوباره بررسی میکرد و اگر نظر فرمانده میدانیاش درست بود، آن را میپذیرفت و کل طرح را تغییر میداد.
عبدالله نوریپور:
فرهنگی که ما به عنوان فرهنگ دفاع مقدس میشناسیم، برگرفته از رفتارها و گفتارهایی است که امثال شهید چمران در همان ابتدای دفاع مقدس در شرایط سخت میادین نبرد، بروز و به صورت عملی خصوصیات یک رزمنده مکتبی را به نیروهایشان یاد میدادند.
یکی از رزمندهها تعریف میکرد که در یک مقطع ما دو اسیر گرفته بودیم. اینها از ضدانقلاب بودند و من به دلیل جوانی رفتار تندی با یکی از اسرا داشتم و برای اینکه او را به جلو هدایت کنم، ضربهای به شانهاش زدم. وقتی دکتر چمران این برخورد را دید، جلو آمد و با قاطعیت گفت که رفتار اشتباهی کردهام. یادم است که میگفت ما نباید با اسرا (هرکسی که باشد) چنین رفتاری داشته باشیم. چون او تسلیم ماست و مسلمان به فرموده پیامبر (ص) هیچ وقت با اسیر برخورد خشنی نمیکند.
این رزمنده تعریف میکرد: «دکتر چمران ساعتی پس از این تذکر، کنار من آمد و از من عذرخواهی کرد که شرمندهشان شدم. رفتار آن روز دکتر طوری روی من اثر گذاشت که تا پایان دفاع مقدس هر وقت با اسیری روبهرو میشدم، سعی میکردم رفتار حسنهای با او داشته باشم.»
به نظر من شهید چمران و فرماندهانی مثل او نه تنها درست جنگیدن که رزم اعتقادی را به نیروهایشان میآموختند. اگر ما به جنگ تحمیلی «دفاع مقدس» میگوییم، این تقدس به نوع نگاه رزمندهها و ملت ایران به مقوله جهاد در برابر دشمن برمیگردد. این نگاه وامدار افرادی، چون چمران است که رزم مکتبی را در میادین جنگ به منصه ظهور رساندند.