از قدیم گفتهاند و شنیدهایم که اگر میخواهید فردی را خوب بشناسید با او به مسافرت بروید. همه ما که تجربه سفر داشتهایم به خوبی میدانیم که برخی افراد بسیار خوشسفر هستند و سفر با آنها به تجربهای لذتبخش تبدیل میشود، اما بعضی افراد هم بدترین همسفرها هستند و آنقدر در طول سفر باعث آزار و اذیت ما و بقیه میشوند که به هیچ قیمتی حاضر نیستیم دوباره با آنها سفر برویم. ممکن است با فردی سالها دوست باشید و رابطه خوبی هم داشته باشید، اما وقتی برای اولین بار با او همسفر میشوید، میفهمید که چه اشتباه بزرگی کردهاید! سفر به خصوص اگر جمعی باشد سختیها و پیچیدگیهایی دارد که با کنار آمدن و انعطافپذیری میتوانیم ساعتهای خوب و خوشی را برای خود و خانواده رقم بزنیم. روایتی را که در ادامه میخوانید، تجربه سفر خانوادگی دو رفیق است که آداب و اخلاق سفر دستهجمعی را به خوبی میتوان از آن احصا و ترسیم کرد.
با چه کسی سفر برویم؟
مدتها بود دلم هوس سفر کرده بود، با حالی خوش و جیبی که پر از پول باشد، شب و موسیقی و جاده که انتها نداشته باشد. به دلم که نگاه میکردم ناخوش بود و به جیبم که سرک میکشیدم خالی از پول، به خصوص مشکل اصلی اقامت خانوادگی و هتل را داشتم. چند روزی بود که دیگر فکر سفر را هدایتشده از ذهنم بیرون میانداختم. اصلاً حس و حال تنهایی سفر رفتن را نداشتم، عصر روز کاری شلوغ در حال جمع کردن وسایل و راهی شدن به منزل بودم که احمد زنگ زد. بیمقدمه گفت: «علی جان برای یک جلسه کوتاه کاری قصد سفر به شهر مادری را دارم» و بلافاصله پیشنهاد داد در صورتی که میتوانم همراهش بروم.
سابقه سفر مجردی یک روزه با احمد را داشتم، اما به رغم رفتوآمد خانوادگی و نزدیکی سن بچهها در شاکله خانوادگی به دل جاده نزده بودیم. هنوز نیم ساعت نگذشته بود که احمد دوباره تماس گرفت و گفت: علی ما که میخواهیم برویم خب چرا خانوادگی راهی نشویم؟! پیش خودم فکر کردم چندان هم بیراه نمیگوید، اما برای محل اقامت حتی برای دو شب هم چندان وضعیت مالی مناسبی ندارم. در همین فکر بودم که انگار احمد ذهن مرا خوانده باشد، بیمقدمه گفت، علی به نظرم چنین موقعیتی کم پیش میآید، به خصوص که منزل مادرم هم برای اقامت دو شب ما آماده است.
- معمولاً افرادی که زیاد به سفر میروند و در این زمینه تجربه بیشتری دارند، مناسبترین افراد برای انتخاب به عنوان تدوینکننده برنامه سفر هستند. مسافرت با این افراد میتواند نکات زیادی را در مورد برنامهریزی به شما بیاموزد.
وقتشناسی و خوشقولی
به همسرم زنگ زدم و انگار که از خدا خواسته بود سریع اعلام موافقت کرد. چهارشنبه ساعت ۸ شب قرار دیدار مقابل منزل ما بود. احمد مثل همه وعدههای معمولی رأس ساعت رسید.
- خوشقول بودن و سر وعده عمل کردن در سفر به خصوص برای روز اول نشاندهنده این است که همسفر شما برای تکتک لحظات شما و عزیزانتان احترام قائل است و افزون بر این، حکایت از ذوق و شوق آنها برای همراهی شما را دارد.
همراهی با همسفر
سر فلکه خروجی شهر به قصد خرید توقف کردم. همزمان با من پیاده شد. به سمت مغازه اولی رفتم، اما پیشنهاد داد از مغازه بعدی خرید کنیم و گفت مشتریهای این یکی مغازه کمتر است.
- همراهی با همسفران برای خرید، حتی اگر قصد خرید نداریم هم نشانه ادب و هم یک عملکرد مناسب است.
در نظر گرفتن همسفر
پلیس راه را رد کردیم، احمد جلوتر میرفت و من پشت سر حرکت میکردم، بعد از پلیس راه کمی آهستهتر رفت تا مبلغی را داخل صندوق صدقات بیندازد و کنار ماشین که رسید گفت به نیت هر دو ماشین انداختم.
- ادب حکم میکند که همسفران خود را در همه شرایط در نظر بگیریم، یعنی به همان اندازه که نگران سلامت خود و عزیزانمان هستیم، نگران سلامتی همسفران خود هم باشیم.
مشورت کردن
قرار بود وعده شام را با غذای خانگی کنار جاده و جای خوب میل کنیم. بعد از یک ساعت احمد کنار جاده ایستاد و تلفنی مشورت گرفت تا با نظر همسر و بچهها فضایی که ایستادیم را انتخاب کنیم و در نهایت از ماشین پیاده شویم.
- مشورت گرفتن در تمامی انتخابها برای یک سفر خانوادگی در رتبه نخست قرار دارد. مدیریت تطبیق دادن نظرات و هدایت و اعمال نظرات افراد مختلف به خصوص کودکان و نوجوانان تبحر و صبوری خاصی را میطلبد.
توجه به نظر دیگران
تمایلنداشتن پسر نوجوانم برای پیاده شدن احمد را نه تنها عصبانی نکرد بلکه گفت قطعاً انتخاب فضا برای شام باید با نظر حسین باشد. بعد از توقف در سه جای مختلف پسرم حسین بالاخره به پیاده شدن رضایت داد. این شروع ماجرایی بود که در تمام این دو روز حسین با بدخلقی تمامی پیشنهادات را رد میکرد، اما احمد تمام تلاش خود را میکرد تا رضایت حسین را جلب کند.
- نظر دادن و نظر گرفتن و توجه به خواستههای اطرافیان آرامش را در سفر به ارمغان میآورد و مانع از بروز دلخوری خواهد شد.
اجازه گرفتن
بلافاصله بعد از پیاده شدن، احمد وسایل ضروری برای صرف شام را از ماشین خالی کرد و سراغ من آمد و با اجازه گرفتن از خودم وسایل ضروری شام را پایین گذاشت و در یک چشم به هم زدن بساط شام مهیا شد.
- معمولاً افراد دوست ندارند بدون اجازه به وسایلشان دست بزنیم چراکه اگر گم شوند، تبدیل به یک ناراحتی میشود و این نکته باید در سفر رعایت شود.
پرهیز از تنبلی
نزدیک نماز صبح بود که رسیدیم. بعد از جانمایی اتاقها و جابهجایی وسایل، همه از خستگی بیهوش و صبح با صدای آواز خواندن احمد و بوی املت و نان تازه بیدار شدیم.
- افراد تنبل از جمله بدترین همسفرها هستند و بهتر است برای انتخاب همسفر روی آنها حساب باز نکنید! به هیچ وجه حوصله صبح زود بیدار شدن را ندارند و احتمالاً بعدازظهرها هم به جای گشتوگذار و ماجراجویی میخواهند چرت بزنند.
رهاشدن از کار
رسیدیم به بهانه اصلی این سفر که جلسه کاری احمد بود. جلسه ساعت ۱۰ صبح بود و از من خواست به همراه او بروم. با حضور در جمع و عذرخواهی از همه، قبل از رفتن، وعده ناهار را برای ساعت ۲ بعد از ظهر با مشورت جمع حل کرد و از در بیرون رفت. مطابق وعدهداده شده، به رغم اینکه جلسه او به درازا کشیده شد و باید همچنان ادامه میداد، اما خلف وعده نکرد و رأس ساعت به خانه برگشتیم.
- تماسهای کاری مداوم و رها نشدن از کار یکی از مواردی است که حال خوش بقیه همسفران را به هم میریزد و میتواند مانع از لذت بردن از لحظات سفر شود.
برنامه سفر
احمد عادت داشت همه چیز را در قالب چند پیشنهاد مطرح کند. گشتوگذار در شهر، خرید کردن و رفتن به چند مکان دیدنی از جمله موضوعات پیشنهادی بود که در نهایت با مشورت جمع هر کدام از این موارد برای دو روز متوالی در برنامه قرار گرفت.
- برخی افراد از برنامه هیجانانگیز و ماجراجویی زیادی خسته هستند و باعث ضدحال بقیه همسفرها میشوند.
انعطاف به خرج دادن
همسرم پیشنهاد کوهپیمایی سنگین در مسیر معروف کوهستان شهر را برای صبح جمعه داد. به رغم اینکه اکثریت جمع به جز من و همسرم موافق این کوهپیمایی نبودیم، اما احمد با پیشنهاد کوهپیمایی سبک ماجرا را مدیریت و بقیه را ترغیب به کوهپیمایی کرد که اتفاقاً هم بسیار لذتبخش بود.
- گاهی اوقات شاید برنامه جمعی و سفر باب میل ما نیست. همسفر خوب فردی است که در سفر انعطاف به خرج بدهد.
تعیین «مادرخرج» و پرداخت دانگی
سفر دو روزه ما تمام شد و احمد و همسفر شدن با خانوادهاش برای من پر از درس و خاطرههای ماندگار بود. نکتهسنجی وی به حدی بود که از ابتدای سفر خواست به قول معروف من مادرخرج باشم، اما در نهایت با اعتماد کامل به تکتک هزینههایی که نوشته بودم، دانگ خانواده را پرداخت کرد.
- یکی از چیزهایی که در سفر شما باید شفاف و بااحترام مورد بحث قرار بگیرد، مسائل مالی است. معمولاً در سفرها کسی به عنوان مادرخرج شناخته میشود و مسئولیت خرج کلی سفر را به عهده میگیرد و در انتهای سفر هزینه هر شخص را اعلام میکند. در این شرایط توصیه میکنیم مانند مجرم برخورد نکنیم. به یکدیگر اعتماد کنیم و بپذیریم سفر به پول احتیاج دارد.