صادرات فرهنگی در ایران با وجود تمام مزیتهای منحصربهفرد و پنهانی که دارد، هرگز نتوانسته تراز مناسبی در جداول صدها میلیاردی «تجارت جهانی فرهنگ» پیدا کند و از همینرو ما بیش از آنکه یک صادرکننده معتبر فرهنگی باشیم، بیشتر به یک واردکننده فرهنگی میمانیم که هر سال باید بیشتر از گذشته، نگران عرصه گسترده محصولات فرهنگی بیگانه در کشورمان باشیم که هیچ نشانی از تمدن و تاریخ ایرانی- اسلامی در آن پیدا نمیشود.
از سوی دیگر، فقدان حرکت منسجم و هدفمند «صادرات فرهنگی» در کشورمان، زمینه تزلزل و آسیبپذیری «سیاستهای منطقهای» جمهوری اسلامی ایران را هم از ادوار گذشته تا امروز فراهم ساخته و، چون روابط سیاسی ما در منطقه به تبع همین غفلت فرهنگی با فراز و نشیبهای جدی روبهرو شده، حجم مبادلات اقتصادی جمهوری اسلامی ایران هم در منطقه و بهویژه همسایگان، شکل سینوسی به خود گرفته و به شدت بالا و پایین میرود!
اما برای رفع این نقیصه چه باید کرد؛ تجارب جهانی در حوزه بازرگانی فرهنگ نشان میدهد، تشتت و عدم تمرکز ساختاری مهمترین مانع توسعه صادرات فرهنگی در هر کشور است.
متأسفانه توسعه صادرات فرهنگی در جمهوری اسلامی ایران از تشتت مضاعفی در زمینه رشد «بازرگانی فرهنگ» رنج میبرد و «چندین وزارتخانه و وزیر به همراه دهها نهاد و صدها مدیر» درباره آن بودجه دارند و تصمیم میگیرند، اما دریغ از ایجاد حتی یک برند ملی و معتبر در سطح منطقه و جهان به عنوان نماد صادرات فرهنگی کشورمان تا امروز!
در چنین شرایطی تشکیل کمیسیون ملی صادرات فرهنگی توسط دولت و تأسیس اتاق بازرگانی فرهنگ و هنر توسط بخش خصوصی، قدم اصلی اصلاح ساختار پراکنده و بیبرنامه صادرات فرهنگی جمهوری اسلامی است که اگر بهصورت جدی و متمرکز از سوی دولت و بخش خصوصی دنبال شود، راه بهرهوری حداکثری ایران اسلامی را هم از حضور در پیمانهای اقتصادی شانگهای، اکو، دی ۸ و بریکس خواهد گشود.
انتشار منشور صادرات فرهنگی شرق، تشکیل اتاقهای بازرگانی فرهنگی مشترک دو یا چندجانبه، ایجاد برند واحد و معتبر ملی و منطقهای در زمینه صادرات فرهنگی، راهاندازی بازارچههای مرزی و حراجهای هنری منطقهای، تولید پلتفرمهای مشترک بازرگانی فرهنگی، همافزایی شرکتهای دانشبنیان، انتخاب چهره سال بازار فرهنگی شرق، برگزاری اکسپوها و نمایشگاههای فرهنگی - هنری مشترک و دهها برنامه پیشنهادی دیگر از جمله محورهای اجرایی هستند که میتوانند جمهوری اسلامی ایران را به مرکز صادرات فرهنگی منطقه تبدیل کنند. مشروط بر آنکه با تشکیل کمیسیون ملی صادرات فرهنگی جمهوری اسلامی ایران از هدر رفتن صدها میلیارد تومان بودجه سالانه صادرات فرهنگی در چندین وزارتخانه، سازمان، نهاد یا شورا جلوگیری شود و تمرکز بازرگانی فرهنگی کشور منطبق با راهبردهای کلان نظام برقرار گردد.
نباید فراموش کرد آدرس دقیق صادرات علمی و فرهنگی کشور را رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیر خود با رئیسجمهور محترم قزاقستان دادند که هم بر تشکیل کمیسیون مشترک میان دو کشور (ایجاد تمرکز) و هم بر نام فارابی (به عنوان برند و نماد فرهنگی) تأکید فرمودند تا از بالاترین سطح تصمیمسازی کلان جمهوری اسلامی ایران بر همگان روشن شود که صادرات و همکاریهای متقابل فرهنگی، حلقه مفقوده دیپلماسی سیاسی و اقتصادی ما در منطقه است!
کارشناس و تحلیلگر فرهنگی