مرد جوانی که در جریان سرقت از دختر تنها، مرتکب قتل او شده، به زودی در دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه میشود.
به گزارش جوان، زمستان ۱۴۰۰، مأموران پلیس تهران از ناپدید شدن دختر ۲۸ سالهای به نام غزاله باخبر شدند. برادر او به پلیس گفت: «پدر و مادرم سالها قبل فوت کردهاند، یکی از خواهرانم به نام غزاله مجرد است و برای خودش خانه مستقلی اجاره کرده است. او تنها زندگی میکند، به همین دلیل هر روز با او تماس دارم، اما چند روزی است از خواهرم خبری نیست و تلفن همراهش نیز خاموش است. از دوستان و بستگانی که غزاله با آنها ارتباط داشت سراغش را گرفتم، اما آنها هم بیخبر بودند. در این سالها با کسی خصومتی نداشتیم و نمیدانم چه بلایی سر غزاله آمده است، فقط میدانم به تازگی او یک خانه قولنامه کرد و قرار بود آن را بخرد.» بعد از این توضیحات، تلاش برای یافتن دختر جوان آغاز شد تا اینکه مأموران جسد او را در حالی که ضربات متعدد چاقو خورده بود در حاشیه تهران کشف کردند. با انتقال جسد به پزشکی قانونی، پرونده با موضوع قتل عمد تشکیل شد و مأموران در اولین گام از تحقیقات خود به خانه مقتول رفتند. بررسیهای اولیه از خانه مقتول نشان میداد وسایل خانه بههم ریخته و طلاهای او نیز سرقت شده است. به این ترتیب قتل با فرضیه سرقت قوت گرفت و در شاخه دیگری از تحقیقات معلوم شد آخرین تماس مقتول با مرد جوانی به نام مسعود بوده است؛ بنابراین مسعود به عنوان مظنون به قتل تحت تعقیب قرار گرفت و چند روز بعد بازداشت شد. آن مرد در پلیس آگاهی تحت بازجویی قرار گرفت و با اقرار به قتل در شرح حادثه گفت: «مدتی پیش غزاله میخواست خانه بخرد، به همین خاطر به دنبال مورد مناسبی بود. همان موقع با او آشنا شدم و خانه مناسبی برایش پیدا کردم، سپس آنجا را برای او قولنامه کردم. در این مدت به غزاله علاقهمند شدم تا او را به عقد موقت درآوردم. من متأهل بودم و یک فرزند داشتم. غزاله این موضوع را میدانست و از این قضیه سوءاستفاده میکرد. او شروع به تهدید کرد و خواست برای خرید خانه پول زیادی به او بدهم. میگفت اگر پول ندهم به همسر و خانوادهام میگوید که با هم رابطه داریم. از ترس آبرویم ناچار شدم قبول کنم و برای خرید خانه به او پول زیادی دادم.»
متهم ادامه داد: «روز حادثه به خانه غزاله رفته بودم. سر صحبت باز شد و او دوباره تهدیدهایش را شروع کرد و بعد از من پول خواست. از رفتار و حرفهایش خسته شده بودم. آنجا بود که در اوج عصبانیت چاقویی برداشتم و چند ضربه به او زدم. نمیدانم چند ضربه زدم، وقتی به خودم آمدم فهمیدم ۳۰ ضربه زدهام. کمی که آرام شدم، جسد را داخل ماشینم گذاشتم و آن را به حاشیه شهر بردم و رها کردم.» او درباره سرقت طلاها از خانه مقتول گفت: «من بهخاطر تهدیدهای غزاله مجبور شده بودم پول زیادی به او بدهم. با رضایت این کار را نکرده بودم، به همین خاطر طلاها را به جای پولهایی که به او داده بودم، برداشتم و گریختم.» با ثبت این اظهارات، مأموران با تحقیق از خانواده و همسایهها فهمیدند مرد جوان دروغ میگوید. مقتول با او رابطه نداشته و عقد او هم نبوده است. همچنین معلوم شد مرد جوان به بهانه کمک برای خرید خانه، اعتماد مقتول را جلب کرده، سپس با سوءاستفاده از این موضوع پول و طلاهای مقتول را سرقت کرده است.
به این ترتیب متهم بعد از بازسازی صحنه جرم راهی زندان و پرونده با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد؛ بنابراین متهم در حالی که اولیای دم برای او درخواست قصاص کردهاند، به زودی در یکی از شعبات دادگاه به اتهام قتل و سرقت پای میز محاکمه خواهد رفت.