فوتبال به عنوان یک پدیده مهم و تأثیرگذار بر شرایط اجتماعی از سوی دولتها، صاحبان قدرت و نفوذ و ثروت همواره مورد توجه بوده و است. این پدیده عجیب و غریب با حواشی و سروصداهای خاص خود طی چندین دهه گذشته چنان پیشرفت کرده است که دیگر حتی خود پدیدآورندگان آن هم از کنترلش عاجز هستند و تنها به اتفاقاتی که رخ میدهد با حیرت نگاه میکنند.
به جرئت میتوان گفت وقتی فوتبال پا به ایران گذاشت، کمتر کسی توقع داشت در مقابل رشتهای، چون کشتی که با پوست و خون مردم ایران عجین شده بود، چندان اقبالی داشته باشد، اما جادوی توپ و مستطیل سبز خیلی زود کارساز شد و هر چند هنوز هم که هنوز است کشتی را ورزش اول ایران مینامند، اما این فوتبال است که تمام نگاهها را به سمت خود جلب میکند.
نکته مهم اینکه فوتبال ایران برخلاف فوتبال حرفهای دنیا هیچ گاه سروسامان درستی نداشته است. به تاریخ فوتبال ایران که نگاه کنیم، به جز معدود سالهایی که فوتبالیها برایش تصمیم گرفتهاند و اتفاقاً بدهم نبوده است، در مابقی سالها همواره سیاسیون بر اریکه قدرت فوتبال سوار بوده و ضربات جبرانناپذیری را به این رشته وارد کردهاند. فوتبال در سالهای پیش از انقلاب در اختیار اهرمهای قدرت دربار بود که برای سرگرم کردن مردم به دو رنگ آبی و قرمز تقسیم شده بودند و در این میان بقیه تقریباً محلی از اعراب نداشتند، به جز چند تیم که گاهی میدرخشیدند و خیلی زود رو به خاموشی میرفتند.
بعد از انقلاب هم در روی همان پاشنه چرخید، با این تفاوت که چند سالی تیمهای دیگر هم فرصت خودنمایی پیدا کردند، اما در نهایت باز هم این قرمز و آبی بوده و هستند که در مرکز توجهات قرار دارند، البته در این میان نباید از تیمهای صنعتی غافل بود که بدون سروصدا میلیاردمیلیارد هزینه میکنند و دست آخر هم به جایی نمیرسند.
اوضاع فوتبال در ردههای ملی از این هم وحشتناکتر است. سالهاست از قهرمانی ایران در آسیا میگذرد. تیمهای ردههای سنی و شاخصترین آنها تیم امید ایران سالهاست در حسرت موفقیت میسوزند و کوچکترین توجهی به آنها نمیشود. جالب این است که اگر موفقیتی هم به دست میآید، آنقدر مورد بیمهری و کمتوجهی قرار میگیرد که خیلی زود فراموش میشود. در رده ملی تمام توجهات متوجه تیم ملی بزرگسالان است که حاصل تمام آنها در این خلاصه شده که چند دوره متوالی به جام جهانی صعود کرده است، فقط همین، حتی تلاش نشده است حداقل برای یک بار از گروه خود صعود کند، در حالی که رقبای آسیاییمان که سالها پشت سر ما قرار داشتند، امروز چنان گوی سبقت را ربودهاند که ما حتی به گرد پایشان هم نخواهیم رسید.
فوتبال ایران در طول تاریخ خود با مشکل مدیریت دست و پنجه نرم کرده و همواره هم از آن شکست خورده است. آنچه امروز هم مشاهده میشود همین است؛ فوتبالی که به اهلش سپرده نمیشود و اگر هم سپرده شود، این اهل آنقدر ناکارآمد است که بازیچه سیاسیون و صاحبان ثروت میشود. در نهایت اتفاقی که رخ میدهد این است که فوتبال با بلعیدن هزارانهزارمیلیارد پول بیتالمال تنها به عنوان یک سرگرمی و شاید یک فریب بزرگ برای مردم خودنمایی میکند؛ فریبی که خودمان هم دوست داریم، آن را باور کنیم با اینکه خوب میدانیم اربابان قدرت و ثروت چگونه با آن سرگرممان میکنند.