وزرای دارایی کشورهای گروه ۷ شامل امریکا، کانادا، بریتانیا، فرانسه، آلمان، ایتالیا و ژاپن روز جمعه دوم سپتامبر بیانیه مشترکی منتشر و برنامههای خود را برای تعیین سقف قیمت بر نفت خام و فرآوردههای نفتی روسیه به خارج از این کشور اعلام کردند. هر چند این کشورها در بیانیه مشترک خود قیمت مشخصی به عنوان سقف پرداختی از سوی کشورهای خریدار نفت از روسیه اعلام نکردند، اما شکی نیست که آنها با تعیین سقف قیمت نفت به دنبال کاهش درآمدهای نفتی روسیه هستند تا اینکه بتوانند این کشور را در برنامههایش نسبت به اوکراین وادار به تجدیدنظر کنند. کمیسیون اتحادیه اروپا یک هفته بعد از این طرح مشابه اتحادیه اروپا در زمینه گاز صادراتی روسیه را مطرح کرد تا این طرح اروپایی مکمل طرح گروه ۷ باشد. حال مسئله اینجاست که طرحهای گروه ۷ و اتحادیه اروپا چه پیامدهایی در پی خواهد داشت و مهمتر از همه اینکه آیا روسیه را وادار به عقبنشینی میکند یا نه؟!
هدف سقف قیمت
بلوک غرب قبل از این صادرات غرب را به امریکا و کشورهای عضو اتحادیه اروپا مورد تحریم قرار داده بود. بنابراین روشن است که طرح این بلوک برای تعیین سقف قیمت برای خرید نفت از روسیه هدفی جدای از تحریمهای قبلی دنبال میکند و بر خلاف آن تحریمها که مانع از واردات نفت روسیه به کشورهای عضو این بلوک میشد، این بار هدف دیگر کشورهایی است که از روسیه نفت میخرند. در نتیجه، میتوان گفت طرح غرب در این مورد بازارهای جهانی نفت را مورد هدف قرار داده و برای این کار نه تنها کشورهای خریدار نفت روسیه بلکه تأسیسات نفتی آنها و حتی شرکتهای بیمه و حمل و نقل طرف ثالث را نیز مورد هدف قرار داده است. امریکا و اتحادیه اروپا با این کار میخواهند اهرم فشاری بر شرکتهای بیمه و شرکتهای خدماتی حمل و نقل داشته باشند تا مانع از این شوند که آنها انتقال نفت از روسیه به مشتریانش را به جریان بیندازند مگر اینکه سقف قیمت تعیین شده از سوی این بلوک را رعایت کنند. به عبارت دیگر، امریکا و متحدان اروپاییاش بر خلاف تحریمهای قبلی، نمیخواهند صادرات نفت روسیه به بازارهای جهانی را قطع کنند، چراکه از یکسو میدانند قطع صادرات حدود ۵/۷ میلیون بشکه نفت در روز به بازارهای جهانی کار غیر ممکنی است و از طرف دیگر متوجه پیامدهای به شدت منفی این کار حتی برای خودشان هستند، زیرا جلوگیری از رسیدن این میزان از نفت به بازارهای جهانی چیزی جز بحران شدید انرژی جهانی نیست که قبل از همه دامان خودشان را میگیرد. بنابراین امریکا و متحدانش بین دو وضعیت از تحریم کامل جریان نفت روسیه به خارج و وضعیت فعلی، گزینه وسط را انتخاب کردهاند تا اینکه به گفته جنت یلن، وزیر خزانهداری امریکا دو هدف اصلی قابل دسترسی باشد: نخست، ممانعت از افزایش قیمت نفت و ادامه دادن به سیر نزولی کاهش قیمت و دوم، محروم کردن ولادیمیر پوتین از درآمدهای نفتی و تأمین مالی مورد نیازش برای جنگ در اوکراین.
واکنش روسیه
روسیه تاکنون توانسته است با یافتن بازارهای تازه تحریمهای قبلی را تا اندازه زیادی جبران کند و تحریمهای امریکا و اروپا فقط توانسته است حدود ۴۰۰ تا ۶۰۰ هزار بشکه نفت در روز بر صادرات روسیه تأثیر بگذارد و این میزان نه تنها تأثیر قابل توجهی بر توان صادراتی نفت روسیه نداشته است بلکه همین مقدار کاهش افزایش قیمتی را در بازار نفت به دنبال داشته که توانسته است کاهش همین میزان را جبران کند. بنابراین طبیعی است روسیه در واکنش به طرح سقف قیمت مقاومت کند و به جای قبول این طرح و رعایت آن گزینه مقابله با آن را در پیش گیرد. به این جهت است که پوتین در واکنش به این طرح گفت درخواست اروپا برای تعیین سقف قیمت برای گاز روسیه احمقانه است و به قیمتهای جهانی بالاتر و مشکلات اقتصادی در اروپا منجر میشود و «گفتن اینکه مسکو از انرژی به عنوان یک سلاح علیه اروپا به تلافی تحریمها بر سر جنگ در اوکراین استفاده میکند، یاوهگویی است.» پوتین حتی تا آنجا پیش رفت که گفت: «اگر تصمیمی خلاف منافع ما گرفته شود، دیگر هیچ چیزی صادر نخواهیم کرد. نه گاز، نه نفت و نه ذغال سنگ.» این پیام پوتین فقط به کشورهای غربی نیست که میخواهند با تعیین سقف قیمت صادرات، نفت روسیه را مهار کنند بلکه پیامی به کل بازار انرژی در جهان است و میتوان آن را به دو نحو مورد ارزیابی قرار داد. نخست اینکه پوتین در حال حاضر سعی به تهدید دارد، اما در واقع متوجه پیامدهای اجرای طرح غربی است و به عبارتی، میخواهد با بلوف زدن التهاب در بازار جهانی انرژی ایجاد کند تا بر طرح غرب تأثیر بگذارد، اما در نهایت مجبور به پذیرش این طرح خواهد شد. بنا بر این ارزیابی، این بلوف پوتین وضعیت را برای او تغییر نخواهد داد و اجرای مؤثر طرح غرب در نهایت او را مجبور به پذیرش سقف قیمت میکند، چراکه درآمد کم بهتر از هیچ چیز است. ارزیابی دوم متمرکز بر این است که تهدید پوتین جدی است و اگر سقف قیمت بر صادرات نفت روسیه نتیجهبخش باشد، او قطع صادرات را به درآمد کم ترجیح خواهد داد تا با بحران در بازار انرژی طرف غربی را مجبور به تسلیم کند. سرگئی واکولنکو، تحلیلگر مستقر انرژی و رئیس سابق استراتژی و نوآوری در گازپروم، در مقاله جولای ۲۰۲۲ همین ارزیابی را دارد و مینویسد: «روسیه یک بازیگر استراتژیک با عملکردی خارقالعاده است که در بازی برد و باخت مهارت دارد. این را در نظر داشته باشید که مسکو میتواند بلوف غرب را خوانده و به جای سقف قیمت، کف قیمت را برای مشتریانش تعیین کند و بگوید که حاضر به صادرات کمتر از این قیمت نیست و آنگاه، مسکو به راحتی منتظر مشتریانی مینشیند که از کارتلهای نفتی جدا شده و آمدهاند درِ خانهاش را میزنند.» به این ترتیب، پوتین در همین ابتدای کار موضع سختی در برابر طرح غرب گرفته است، زیرا میداند سقف قیمت تنها گزینه پیشروی او نیست.
واکنش طرفهای دیگر
به طور کلی میتوان گفت مسئله سقف قیمت بر صادرات نفت روسیه در وهله نخست یک دوئل نفتی بین غرب و روسیه است، اما باید توجه داشت که کشورهای دیگر خارج از این حلقه صرفاً تماشاگران این دوئل نیستند بلکه هر کدام به صورت مستقیم در آن نقشی دارند. به عبارت دیگر، طرح سقف قیمت در صورتی موفقیتآمیز خواهد بود که تمامی این تماشاگران به آن بپیوندند و پشت سر امریکا و متحدان اروپاییاش قرار گیرند تا روسیه در یک انزوای کامل نفتی مجبور به پذیرش این طرح شود؛ چیزی که در حال حاضر میتوان گفت این است که نشانه مثبتی از این کشورها در قبال طرح غرب دیده نمیشود. برخی از این کشورها به خصوص چین و هند از خریداران عمده نفت روسیه هستند و بعید به نظر میرسد بتوانند به جای نفت روسیه گزینه دیگری پیدا کنند به خصوص اینکه این کار باعث افزایش شدید قیمت نفت میشود و یافتن گزینه را برای آنها بیش از پیش مشکل میسازد. جدای از این، کشورهای عضو اوپک تاکنون حاضر به همگامی با امریکا و متحدان اروپاییاش برای جبران کسری نفت روسیه در بازار نشدهاند و بعید است در این طرح نیز به طرف غربی بپیوندند. در واقع کشورهای عضو اوپک تعیین سقف قیمت برای نفت روسیه را در تضاد با منافع خود میدانند، زیرا غرب با این کار ابزار مهم اوپک برای تعیین قیمت نفت در بازارهای جهانی را به طور کامل از دستش میگیرد. به این دلیل، بعید است اوپک حاضر به همکاری با غرب باشد. واکولنکو در مقاله جولای خود در تارنمای کارنگی نوشت: «این تناقضآمیز به نظر میرسد، اما شاید روسیه از کشورهای عضو اوپک در این زمینه کمک بگیرد. به نظر این کشورها کارتلهای نوظهور خریدار نفت میتوانند این خطر را به وجود بیاورند که در کل بازار نفت و قیمت آن دستکاری کنند.» بنابراین کشورهای اوپک برای حفظ این ابزار و نقشش در بازار نفت مجبور به همراهی با روسیه هستند و شکی نیست که تحریمهای غرب فقط منجر به واکنش منفی برای خود کشورهای غربی و افزایش هزینههایی شود که تا حالا فشار سنگینی بر این بلوک غرب وارد کرده است.