توجیهی برای مداخله
به نظر میرسد تدوین و امضای این سند از جانب رئیسجمهور روسیه تلاشی در راستای ارائه چارچوبی نظری برای مداخلات خارجی روسیه به ویژه حمله به اوکراین در اواخر فوریه ۲۰۲۲ است. رئیسجمهور روسیه در ۲۴ فوریه ۲۰۲۲ در نطقی تلویزیونی اعلام کرد در واکنش به درخواست جمهوریهای خودخوانده دونتسک و لوهانسک در شرق اوکراین، فرمان آغاز «عملیات ویژه نظامی» در اوکراین را صادر کرده تا از مردمی که هشت سال مورد سوءاستفاده و نسلکشی رژیم کییف بودهاند، حفاظت کند و اوکراین از وجود «نئونازیها» پاکسازی شود. سرگئی شویگو وزیر دفاع روسیه در تشریح دلایل مداخله نظامی روسیه در اوکراین با اشاره به اینکه تهدیدی واقعی برای جمعیت دونباس و در آینده نیز برای روسیه وجود داشت میگوید: «کییف که نمیخواست توافقات مینسک را اجرا کند، تهدیدی واقعی برای ساکنان دونباس و در آینده برای فدراسیون روسیه نیز بود. این بینش انجام عملیات نظامی ویژه در اوکراین را ضروری کرد.» همچنین در این سند راهبردی تصریح شده است روابط بین روسیه و هموطنانش در خارج از کشور به مسکو این امکان را میدهد که وجهه خود را به عنوان یک کشور دموکراتیک تقویت کند که برای ایجاد جهانی چند قطبی در صحنه بینالمللی تلاش میکند.
جهان روس
دکترین سیاست خارجی روسیه نشان میدهد تغییرات مهمی در سیاست خارجی روسیه شکل گرفته است. در این دکترین، مفهوم جهان روس که اساساً از سوی اوراسیاگرایان یا ملیگرایان به ویژه از سوی الکساندر دوگین، نظریهپرداز معروف روسیه مطرح شده، مورد توجه قرار گرفته است و به این معناست که دولت روسیه خود را متعهد میداند که از تمامی روستبارها در سایر کشورها مخصوصاً در کشورهای پیرامونی حمایت و حفاظت کند و در مواقع لزوم به خاطر حفاظت از آنها اقدام مشخصی انجام دهد. پوتین با مطرح کردن این مسئله که روستبارها در شرق اوکراین در معرض تهاجهات و اقدامات غیرانسانی نئونازیهای کییف قرار دارند، عملیات گستردهای را علیه اوکراین شروع کرد. این مسئله یکی از ابعاد اجرایی شدن مفهوم جهان روسی است و به این معنی که مسکو متعهد میشود در مناطقی که روس تبارها تحت ستم و آزار قرار دارند به خاطر حمایت از آنها مداخله نظامی کند. این مسئله عملاً در مناطق جداییطلب آبخازیا و اوستیای جنوبی در گرجستان، همچنین در شبه جزیره کریمه و در شرق اوکراین اجرا شده است و به نظر میرسد این پیامد را به همراه خواهد داشت که از این پس روسیه رویکرد تهاجمی را در پیش خواهد گرفت که تا تحت لوای آن خود را مجاز به مداخله برای حمایت از روستبارها میداند.
تأکید بر جهان چند قطبی
یکی از مسائلی که در یک دهه اخیر به ویژه از سوی مقامات ارشد روسیه بارها مطرح شده است تأکید بر ایجاد جهانی چند قطبی مطابق با واقعیات جدید در عرصه جهانی و ظهور قدرتهای جدید بینالمللی مانند چین و هند است که البته این امر در راستای مقابله با تداوم رویکرد یکجانبهگرایی از جانب امریکا صورت گرفته است. یکجانبهگرایی به ویژه در دوره ریاست جمهوری دونالد ترامپ رئیسجمهور سابق امریکا به رویکرد غالب و علنی واشنگتن تبدیل شده است و حتی در برهه کنونی نیز جو بایدن رئیسجمهور فعلی این کشور کماکان این رویکرد را در عرصه سیاست خارجی دنبال میکند. مثال بارز این امر تحمیل خواستههای واشنگتن بر متحدان غربی به ویژه اروپایی خود برای حمایت همه جانبه از اوکراین پس از حمله روسیه به این کشور در قالب عملیات نظامی ویژه و نیز اعمال تحریمهای بیسابقه علیه روسیه است که البته به دلیل واکنشهای مسکو موجب ایجاد وضعیت وخیم اقتصادی و اجتماعی در کشورهای اروپایی شده است.
الزامات جدید
سند جدید سیاست خارجی روسیه با توجه به تحولات جدید در عرصه منطقهای و بینالمللی به ویژه جنگ اوکراین و تلاش مسکو برای توجیه آن در چارچوب اصول سیاست خارجی جدید این کشور تدوین و به امضای پوتین رسیده است. با توجه به مسائل متعددی که روسیه در عرصه منطقهای و بینالمللی با آنها مواجه است، تلاش جدی را برای ارائه و اجرای سیاستهایی در پیش گرفته که ضمن حفظ هویت ملی و منافع ملی آن موجب تقویت موقعیت بینالمللی روسیه به عنوان بازیگری مهم و تأثیرگذار در عرصه جهانی شود. ضمن اینکه یکی از محورهای اصلی سیاست خارجی روسیه، تغییرات متناسب با تحولات در عرصه منطقهای و جهانی در دیگر جنبههای رویکرد خارجی روسیه است. بر اساس این سند، روسیه باید همکاری خود را با کشورهای اسلاو، چین و هند افزایش دهد و روابط خود را با خاورمیانه، امریکای لاتین و آفریقا تقویت کند. در واقع با توجه به ادامه رویکرد تحریمی از سوی غرب به ویژه امریکا و اتحادیه اروپا علیه روسیه، مسکو سیاست نگاه به شرق را در پیش گرفته و روابط گسترده و چند جانبه با کشورهای شرق و جنوب آسیا، آفریقا و امریکای لاتین برقرار کرده یا در حال برقرار کردن است.
به نظر میرسد دکترین سیاست خارجی جدید روسیه نوعی اعلام مقابله علنی با جهان غرب است. برخلاف غربیها که در دهههای اخیر دنبال تنش با روسیه بودند، روسیه سیاست تنشزدایی را دنبال میکرد و حتی ابتدای دهه ۲۰۰۰ میلادی به عنوان مثال برای کاهش تنشها با سازمان ناتو، شورای روسیه و ناتو را به وجود آورده بودند و همچنین شورای روسیه و اروپا هم شکل گرفته بود و سالانه نشستهایی بین دو طرف برگزار میشد و روسها تلاش میکردند تا مناسبات خود را با امریکا بهبود دهند، اما از سال ۲۰۱۴ این روند معکوس شد و نقطه عطف در این تنش تحولات سال ۲۰۲۲ بود. از ابتدای سال جاری میلادی روسها به این جمعبندی رسیدند که سیاست تنشزدایی با غرب موجب تهاجمیتر شدن غربیها و توسعه ناتو به شرق شده است و در عین حال غربیها قصد دارند به هر نحو ممکن روسیه را مهار و همان سیاست پرده آهنین دوره جنگ سرد را اجرایی کنند؛ بنابراین سیاست خارجی جدید روسیه این قابلیت را دارد که به حجم و گستره مقابله این کشور با غرب به میزان قابل توجهی بیفزاید و پیشبینی میشود در چارچوب این دکترین روسها موضع سختتری نسبت به گذشته در قبال اروپا و امریکا اتخاذ خواهند کرد.