آنچه این روزها از سوی برخی معاندان به عنوان برخورد با پلیس در فضای مجازی منتشر میشود برای خدشه به اقتدار پلیس است. پلیس در همه جای دنیا از جایگاه ویژهای برخوردار است و اقتدارش موضوع مشترکی در سطح بینالملل به شمار میرود و همه دولتها برای اقتدار پلیس هزینه میکنند. مسئله اقتدار برای تمامی افرادی که به عنوان پلیس در حوزههای مختلف خدمت میکنند ضروری است، چراکه پلیس نماد حفظ امنیت در جامعه بهشمار میرود. قطعاً از پلیس باید به عنوان نمادی از توجه به حفظ امنیت کشور یاد کرد. نمادی که هر چقدر قدرتمند باشد منجر به افزایش امنیت اجتماعی، فرهنگی و... میشود.
پلیس نمیتواند به دلیل برخی تبلیغات منفی در فضای مجازی یا برای بسته نگه داشتن دهان عدهای که همیشه و در همه حال یک بهانه برای حمله به پلیس دارند از وظیفه ذاتی خود در تأمین امنیت کوتاه بیاید، چراکه دود این کوتاه آمدن هم به چشم شهروندان و هم به چشم پلیس خواهد رفت.
پلیس در کشورهای پیشرفته، دوره اقتدارگرایی خود را پشت سر نهاده و وارد دوره جامعهگرایی شده است. در این دوره پلیس در جهت برقراری یک رابطه نزدیک با افراد جامعه حرکت میکند. از اینرو نیروی پلیس تعامل نزدیکی با افراد جامعه دارد و در این مرحله به آموزش و آگاهسازی میپردازد و مردم را در حل و فصل منازعات و اختلافات محلی یاری میکند.
حال سؤالاتی که ذهن هر کنشگری را درگیر خود کرده، این است که آیا تلاش برای تخریب اقتدار پلیس با هدف خاصی پیگیری میشود؟ آیا یک نهاد متمرکز داخلی یا خارجی مسئولیت این پژوه را برعهده گرفته است؟ آیا اتاقهای فکری برای افزایش تنش میان پلیس و بدنه اجتماعی تشکیل شده است؟ چرا برخی جریانهای سیاسی با علم به تبعات تضعیف پلیس در این مسیر همراهی میکنند؟ کدام جریان سیاسی یا طیفی از تضعیف پلیس سود میبرد؟ آیا مقامات و مسئولینی که پیگیر مسئله حجاب بودند اینک از پلیس دفاع میکنند یا سکوت پیشه کردهاند؟ آیا حجاب یک موضوع فرهنگی است یا انتظامی امنیتی؟ آیا قانون موجود در خصوص حجاب نیازمند اصلاح است؟ همگی این سؤالات نیازمند بحث و بررسی همهجانبه میباشد.
در نهایت نباید نسبت به نقش برخی جریانهای سیاسی که مستمراً بر شیپور نافرمانی مدنی میدمند غافل شد؛ طبیعتاً پاسخگو کردن سلبریتیها، فعالان سیاسی و سایر چهرههای مشهور در قبال اعمالشان اثرات مثبتی را بر بدنه اجتماعی خواهد گذاشت که البته لازمه همه این موارد گامهای استوار مسئولان است که باید به دور از هیاهوهای رسانهای و جنجالآفرینی سیاسیون با قانونشکنان در هر سطحی و هر جایگاهی برخورد و با سیاست مدبرانه حس مسئولیتپذیری و عدم اهمال را به تمامی کارکنان انتظامی در کشور تزریق کنند؛ بنابراین یکى از پایههاى امنیت ملى جمهورى اسلامى ایران، تأمین امنیت انتظامى است که برعهده فرماندهی کل انتظامى جمهورى اسلامى ایران نهاده شده است. ایران کشورى در حال توسعه است و احتمال آسیبپذیرى امنیت ملى آن از طرف مسائل داخلى وجود دارد. از اینرو، فراجا یکى از نهادهایى است که در نظم بخشیدن به امور داخلى میتواند نقش مهمى را ایفا کند.
نتیجه اینکه تحکیم و استوارى امنیت ملى به تقویت پلیس وابسته است و هرگونه تضعیفى که متوجه آن شود بر امنیت ملى تأثیر سوء میگذارد. به یقین پلیس بهمثابه یکى از نهادهاى مهم و بنیادین اجتماعى و امنیتى، داراى وظایف و مأموریتهاى خطیرى در فرآیند تأمین امنیت پایدار و پیشگیرانه و مراقبت از آن است.
*رئیس اداره برآورد اجتماعی
و افکارسنجی پلیس فارس