یکی از دلایلی که منجر به شدت گرفتن جرائم و سوانح میشود، بیتوجهی به پیوستهایی است که منجر به بروز این رویدادها میشود. عمده این بیتوجهیها هم از سوی سازمانهایی صورت میگیرد که در حوزه تصمیمگیری دخالت دارند. به عنوان مثال یکی از عوامل مهم از دست رفتن جمعیت کشور وقوع سوانح رانندگی است. در حالی که کشور به شدت به حفظ و افزایش جمعیت نیاز دارد، بخش قابل توجهی از جمعیت بهخصوص نسل جوان به دلیل بروز سوانح از دست میرود. خودروهای مونتاژ داخل متهم اصلی بروز این ضایعه ناگوار است و درباره مصائبی که از جانب آن متوجه بدنه عمومی جامعه میشود مباحث بسیاری مطرح بوده و هست. پرسشهای اساسی مطرح شده این است که چرا روز به روز از کیفیت این خودروها کم میشود؟ چرا این خودروهای بیکیفیت با قیمت کلان و با منت به متقاضی فروخته میشود؟ این پرسشها سالهای زیادی است که در بدنه عمومی جامعه مطرح است، اما هیچ پاسخی به آن داده نمیشود و هیچ مرجعی هم توان مقابله با قدرت مافیای خودروساز را ندارد. از همینروست که هر لحظه به آمار قربانیان سوانح جادهای اضافه میشود.
متهم ردیف دوم در پرونده سوانح رانندگی، وضعیت نابسامان جادههاست. نداشتن روشنایی معابر شهری و برونشهری، یکی بودن مسیر رفت و برگشت، عدم رفع خطر از نقاط حادثهخیز و وضعیت نابسامان آسفالت خیابانها و جادهها سالهای زیادی است که فریاد زده میشود، اما به آن رسیدگی نمیشود. اگر سازمانهایی که در امر تصمیمگیری دخیل هستند و به آمار رسمی هم دسترسی دارند موارد مطرح شده در این باره را بررسی کنند به خوبی متوجه خواهند شد بخش مهمی از جمعیت آماری کشور به دلیل بیتوجهی به این موارد از دست میرود و تا زمانی هم که پیوستهای این اتفاقها مورد توجه قرار نگیرد، نمیتوان شاهد کاهش بروز سوانح در این باره بود.
دوم خردادماه امسال وقتی در حادثه ریزش آوار متروپل آبادان دهها نفر کشته و زخمی شدند، مشخص شد حادثه به دلیل تخلفهای گسترده شهرداری و نظام مهندسی شکل گرفته است. تخلفهایی که سالهای زیادی است گریبان نظام اداری را گرفته و تسهیل امور غیرممکن را با نفوذ در سازمانهای اداری ممکن کرده است؛ بنابراین تا زمانی که ساز و کار قانونی نتواند مانع بروز این دست از تخلفها شود، بروز فجایعی از این دست ممکن خواهد بود.
صبح روز چهارشنبه، ۲۸ اردیبهشت حادثه تیراندازی در سازمان اموال و املاک بنیاد مستضعفان ایلام چهار کشته و هفت زخمی برجای گذاشت. عامل حادثه نگهبان اخراجی این سازمان بود که به دلیل از دست رفتن شغلش تصمیم خطرناکی گرفته بود. او صبح روز حادثه برای انتقام از مدیر سازمان وارد ساختمان شد و حادثهای خونین را رقم زد و سرانجام با شلیک گلوله به زندگی خودش نیز پایان داد و اینگونه به خود و دیگران آسیب رساند. این اتفاق و بیشتر از اینها رویدادهایی هستند که هرچه زمان میگذرد با شدت بیشتری در حال رخ دادن هستند. عمدهترین دلیلی هم که برای شدت گرفتن آن وجود دارد عدم توجه به پیوستهایی است که امکان بروز این اتفاقهای ناگوار را ممکن میکند و برای برونرفت از آن هم مسیری جز توجه به این پیوستها وجود ندارد.