چنین علت مبهم مرگ نه تنها سؤالاتی را در مورد چگونگی مرگ یک فرد ایجاد میکند، بلکه میتواند برای خانواده و عزیزان باقی مانده نیز سخت باشد.
امروزه علت اصلی مرگ و میر شامل بیماریهایی از جمله بیماریهای قلبی، بیماریهای عروق مغزی مانند سکته مغزی، سرطان، کووید و زوال عقل و آلزایمر است. سایر علل قابل توجه عبارتند از بیماریهای مزمن دستگاه تنفسی تحتانی مانند آسم، آنفولانزا و ذات الریه.
در واقع، سالمندی به عنوان یکی از علتهای مرگ در کنار توصیف مبهم ضعف اغلب تحت علائم، نشانهها و شرایط نامشخصی طبقه بندی میشود. جالب اینجاست که مرگ در اثر کهولت سن در ۱۰ علت اصلی مرگ در جهان قرار دارد. اما این میزان در حال حاضر بسیار پایینتر از کرونا و به طور متوسط کمتر از آنفولانزا و ذات الریه است.
سالمندی به عنوان مقولهای برای ایجاد مرگ، سابقهای طولانی در تاریخ دارد. در اواسط قرن ۱۹، با تصویب قانون ثبت ولادت و مرگ، ثبت مرگ به نهادهایی واگذار شد. پس از آن، طبقه بندی علل مرگ توسط آماردان و جمعیت شناس فرانسوی، ژاک برتیون، منتشر شد که به سرعت تبدیل به ابزاری ارزشمند برای ردیابی روند مرگ و میر در سطوح مختلف جمعیت شد.
در نهایت، پیری آخرین گزینه برای توصیف یک علت ناشناخته مرگ شد. در بسیاری از موارد که ممکن است فردی به دلیل ابتلا به تعداد زیادی از امراض فوت کرده باشد، علت اصلی مرگ، پیری یا کهولت سن نامیده میشود.
تحقیقات نشان میدهد که خانوادهها اطلاعاتی در مورد چگونگی مرگ عزیزشان میخواهند که نه تنها میتواند برای مدیریت نگرانیهای سلامتی خودشان مفید باشد، بلکه میتواند راه حلی برای مرگ سایر عزیزانشان فراهم کند.
علت ناشناخته مرگ میتواند غم و اندوه و تروما را تشدید کند، به ویژه اگر مرگ ناگهانی یا غیرمنتظره باشد. محققان مدتهاست که استدلال میکنند که خانوادهها پس از مرگ با عزیزانشان روابط مستمری برقرار میکنند. تعیین چگونگی مرگ افراد فوت کرده بخشی از نحوه مدیریت غم و اندوه و یادبود آن مرحوم توسط اعضای خانواده است.
به عنوان مثال، علت خاص مرگ فردی که زندگی ممتازی داشته و در سنین بالا مانند مرگ ملکه انگلستان در سن ۹۶ سالگی فوت کرده، پیری و کهولت سن است که میتواند در مورد چگونگی داشتن یک زندگی سالم و برنامه ریزی برای یک مرگ خوب چیزهای زیادی به ما یاد بدهد.