چند سال پیش بود که در چند مطلب مجزا از خطر تغییر مرجعیت فکری و عملی جامعه به سمت جماعت سلبریتی و طراحی دشمنان برای به میدان آوردن لشکر زنان برای مقابله با ارزشهای فرهنگی و اجتماعی جامعه نکاتی به مسئولان گوشزد شد. اثبات آن گزارهها به دلیل تحلیلیبودنشان برای مسئولانی که صرفاً به ماوقع و حادثشدهها باور دارند، آسان نبود، چون آن ایام مثل امروز نبود که همه آن گزارهها اتفاق افتادهاند؛ چه اینکه به قول اهل منطق مهمترین دلیل درستی یک مدعا، وقوع آن است. نقشآفرینی سلبریتیها در اغتشاشات برای به میدان آوردن لشکر زنان اگرچه با شکستی مفتضحانه روبهرو شد، اما علاج این مرض تکلیفی است که همچنان بر گردن مسئولان ما سنگینی میکند. این یک حقیقت تلخ است که سلبریتیها در قالب همین فرهنگ و در دامن همین مسئولان و با همین بودجههای فرهنگی رشد کردهاند؛ چهرههایی که هر قدر پولدارتر شدند، بیشتر بر صورت فرهنگ ایرانی چنگ انداختند.
کسانی که به درصد کنکوری فرزندان ایثارگران شبهات فلسفی، دینی و عرفانی میگرفتند و به اسم عدمرعایت عدالت اجتماعی آن را تقبیح میکردند و حاضر نبودند که حتی مانند کارگران و کارمندان مالیات درآمدهای نجومیشان را بپردازند و هر نوع رانت دولتی و خصوصی را حق خود میخواندند؛ جلوتر از دشمنان این ملت و حتی تندتر و بیرحمانهتر از آنها فرمان آتش زدن و کشتن و برهنه کردن مخالفانشان را استوری کردند.
حالا که فتنه زنانه شیاطین و سلبریتیهای بیدرد فروکش کردهاست و بسیاری از کسانی که بر اثر اوهام مجازی نقاب از چهره برداشتند، خود واقعی و اصلیشان را نشان دادند، باید آنها را در مقابل قانون پاسخگو کرد و بساط ویژهخواری این افراد از بیتالمال و رشد کردن به لطف جمهوری اسلامی و چنگ انداختن به صورت انقلاب اسلامی را برای همیشه مسدود کرد. اگر مسئولان متنبه شدهباشند باید با تصویب قوانینی بدون لکنت اولاً معافیتهای خاص و ویژه این جماعت برداشته و حذف شود. هر چند که این جماعت برای گرفتن اقامت و گرینکارتشان حاضرند به ملت و کشورشان پشت پا بزنند، اما باید همانند دیگر کشورهای دنیا بخصوص کشورهای اروپایی و امریکایی که به سلبریتیها اجازه دخالت در سیاست و دیگر عوالم و ساحتهایی را که در آن تخصصی ندارند، بر اساس قانون نمیدهند و برای تخطی از آن قوانین، جریمههای سنگین مالی و زندان تعریف کردهاند، قوانینی تدوین شود که مصداق گزیدهشدن دوباره از یک سوراخ نباشیم. اگر برای فعالیتهای مجازی و حقیقی این افراد که دامنه تأثیرگذاری مشخصی در جامعه دارند، به دور از هرگونه جنجال و هیاهو قوانین بازدارنده و روشنی ایجاد شود قطعاً کسانی که تنها هنرشان «کت واک» روی فرش قرمز جشنوارهها و پوشیدن لباسهای عجیب و غریب یا ایفای نقش یک کاراکتر خیالی است، به خودشان اجازه نمیدهند که در صفحاتشان از سیاست خارجی تا تخصصیترین مباحث دینی و پیچیدهترین موضوعات آکادمیک را مطرح کنند. مطمئناً اگر چنین تدبیری از قبل اندیشیده شدهبود، دیگر شاهد نبودیم کسانی مثل آن زن بازیگری که با استناد به یکی از اصول موهوم قانون اساسی خیالیاش مدعی دخالت ارتش و نیروهای نظامی به نفع اغتشاشاگران شدهبود، به خودش جسارت استوری کردن چنین موهوماتی بدهد و خیالش آسوده نبود که میتواند هم در حاکمیتیترین فیلمهای سینمایی بازی و هم برای حمایت اغتشاشگران پستهای جاهلانه و مبتذل منتشر کند.