مدتی است شاهد اعتراضات و اغتشاشات در کشور هستیم، مطالبه نخبگان و مردم و درخواست برای رفع آسیبها و اشکالات و دستیابی به شرایط بهتر در کشور در چارچوب قانون و اهداف کشور یک امر پذیرفته است که همگان باید به آن اهتمام داشته باشیم و همانگونه که مقام معظم رهبری گفتند ممکن است زخمهایی داشته باشیم که باید به ترمیم آن بپردازیم و مسئولین باید به آن اهتمام کامل داشته باشند.
اما اغتشاشات که با قانون شکنی منجر به تخریب اموال عمومی و قتل و جراحت شود، به هیچ وجه قابل پذیرش نیست. نه تنها در ایران بلکه در کشورهایی هم که دم از دموکراسی و آزادیهای اجتماعی میزنند و فریاد حقوق بشرشان گوش جهان را کر کرده است، حاضر به پذیرش اغتشاشگران نیستند.
حاکمیت در کشور، وظیفه حفظ امنیت عمومی را دارد و نمیتواند بنشیند تا عدهای هر کاری دلشان خواست بکنند و این هم یک مطالبه به حق و عمومی است که باید در این خصوص دولت به وظیفه خود عمل کند.
این روزها به نظر میرسد، دشمنان از عواطف مردم سوءاستفاده کرده در پس این حوادث به دنبال زخمی کردن بدنه اجتماعی کشور و ایجاد اختلاف و تفرقه میان ملت بزرگ ایران هستند که مطالعه عملکرد رسانههای امریکایی، انگلیسی و هم پیمانان آنها این موضوع را به روشنی نشان میدهد. آنها مردم را آشکارا دعوت به اختلاف، تفرقه و تخریب در کشور خود میکنند و بی حرمتی به نمادهای ملی و دینی را ترویج میدهند. امروز امریکا، رژیم صهیونیستی و کشورهای اروپایی به بهانه حمایت از معترضان، شبانه روز در تلاش هستند تا بتوانند انسجام و وحدت ملی ما را تضعیف کنند و کشور ما را به آستانه تجزیه پیش ببرند، لیکن آنچه که دشمن را در رسیدن به اهداف شوم خود ناکام خواهد گذاشت، وطن دوستی، اتحاد ملی در عین داشتن اختلاف سلیقه و تعلق خاطر داشتن به فرهنگ ملی است.
واقعیت این است که ایران پر قدرت و منسجم علاوه بر آنکه خار چشم دشمنان است از سوی دیگر رقبای بسیاری نیز در منطقه از حضور یک ایران قدرتمند و تأثیرگذار، رضایت خاطر ندارند؛ لذا به انحای مختلف در صدد ایجاد تفرقه و اختلاف در بین مردم ایران هستند.
همان طور که اشاره شد، مسئولان مملکت منکر وجود مشکلات و نارساییها نیستند و بر کسی پوشیده نیست که در کنار تحریم، قسمتی از این مشکلات نیز به مشکلات مدیریتی در طول سالهای گذشته مربوط است، اما بر کسی پوشیده نیست که روش مطالبه حق با اغتشاش و اقدامات تخریب گرانه و بسیار فجیعتر از آن جنایات علیه هموطنان بسیار متفاوت است؛ لذا در شرایط حاضر اگر عدهای معترضاند، ایرانی که هستند و اگر تعلق خاطر اندکی به وطن خود دارند باید دنباله رو وطن پرستان واقعی باشند.
طبیعتاً اگر بخواهیم وطندوستان واقعی را معرفی کنیم، باید گفت آنها کسانی هستند که از خود برای ایران و ایرانی و برای حفظ کیان این مملکت، عزیزترین سرمایههای خود را هزینه کردهاند، نه کسانی که کنج عافیت غرب را بر ماندن و تلاش برای آباد کردن کشور ترجیح دادهاند و تنها نشانه ایرانی بودنشان فارسی صحبت کردن آنها است.
امروز غرب به ویژه انگلیس و امریکا تلاش گستردهای برای تشدید اختلافات موجود در کشور میکنند، اما همین روباه پیر، در مواقعی که کشورشان به خطر میافتد بیشترین همبستگی را از خود نشان میدهند به طوری که در جنگ جهانی دوم با بالاترین مشارکت مردم این کشور به انحای مختلف درگیر جنگ بودند تا بتوانند در برابر حملات دشمنشان، بنیانهای اجتماعی خود را حفظ کنند، این در شرایطی است که همیشه در مواجهه با دیگر ملتها یکی از روشهای شناخته شده آن ایجاد اختلاف و نفوذ از طریق آن است.
پایان سخن اینکه، اگرچه ممکن است در بین برخی از مردم دیدگاههای متفاوتی نسبت به برخی مسائل وجود داشته باشد، اما به یاد داشته باشیم، که همه ما ایرانی هستیم و این عنوان را باید تا پای جان با خود یدک بکشیم که منافع ملی کشور خود را بر هر چیز دیگری ترجیح دهیم، وگرنه ساکن ایران بودن و دریافت پول از رژیم عربی و عبری دشمن این آب و خاک و اسلحه کشیدن به سوی هموطنان و ایجاد رعب و وحشت در بین مردم، مفهومی جز وطن فروشی ندارد و با هیچ قاعده اخلاقی نمیتوان این افراد را ایرانی محسوب کرد. همگان باید بدانند که تمامیت ارضی و وحدت ملی خط قرمز قاطبه ملت ایران است و هرکس خارج از این قاعده حرکت کند، نمیتواند عنوان ایرانی را برای خود برگزیند.