کد خبر: 1119281
تاریخ انتشار: ۰۸ آذر ۱۴۰۱ - ۲۲:۳۰
گزارش «جوان» از اغتشاشات اخیر در فضای علمی کشور
سرکلاس‌های خود حاضر نشوید، در امتحانات شرکت نکنید، در محیط دانشگاه تحصن کنید و شعار‌های ساختارشکنانه بدهید و به سران نظام توهین کنید! این‌ها بخشی از دستورالعمل روزانه‌ای است که از سوی رسانه‌های بیگانه و شبکه‌های مجازی خطاب به دانشجویان کشور منتشر می‌شود؛ البته در برخی از دانشگاه‌های کشور نیز توسط عده‌ای از دانشجویان به موقع اجرا گذاشته می‌شود.
سجاد آذری
سرکلاس‌های خود حاضر نشوید، در امتحانات شرکت نکنید، در محیط دانشگاه تحصن کنید و شعار‌های ساختارشکنانه بدهید و به سران نظام توهین کنید! این‌ها بخشی از دستورالعمل روزانه‌ای است که از سوی رسانه‌های بیگانه و شبکه‌های مجازی خطاب به دانشجویان کشور منتشر می‌شود؛ البته در برخی از دانشگاه‌های کشور نیز توسط عده‌ای از دانشجویان به موقع اجرا گذاشته می‌شود. در این شرایط نکته‌ای که مورد توجه اساتید دانشگاه قرار گرفته و برخی در خصوص آن با خبرنگار «جوان» گفتگو کرده‌اند، این است که دانشجویان درسخوان و افرادی که آمده‌اند دانش پژوهشی یا دانش اندوزی داشته‌باشند، عموماً این رویکرد اغتشاشگری در دانشگاه را ندارند. هر چند اگر نقطه نظرات انتقادی یا اعتراضی نیز داشته باشند، از مسیر همان رویکرد مبتنی بر دانش، خلاقیت و نهایتاً آزاداندیشی این مسئله را مطرح می‌کنند. آن نحله‌های فکری که منجر به اغتشاش اجتماعی در صحن دانشگاه می‌شود، به شکلی که می‌خواهد ساختار و رابطه کارکردی بین استاد و دانشجو یا پژوهش و دانش را به چالش بکشد، اگر قرار باشد مورد دسته بندی قرار گیرند، معمولاً در دسته بی کیفیت‌های آموزشی قرار می‌گیرند که تلاش می‌کنند فرصت سوزی کنند. کما اینکه اگر دیدگاه‌های آن‌ها را مورد بررسی قرار دهید، هنوز خیلی از آن‌ها بر این نظر هستند که کلاس‌ها مجازی برگزار شود، کیفیت آموزش پایین بیاید و در آزمون‌ها هم با نمره‌های حداقلی بتوانند نمره قبولی را کسب کنند. آنچه در ادامه می‌آید، ماحصل گفت و گوی «جوان» با اساتید دانشگاهی است. 
 
 
واقعیت فعلی دانشگاه‌ها این است که اکثر قریب به اتفاق دانشگا‌هیان کشور دیدگاهی آشوب طلبانه ندارند و حداکثر این است که به‌دنبال این هستند با رویکردی دانش محور از مسیر کرسی‌های آزاداندیشی تا حدی دیدگاه‌های خود را مطرح کنند. اتفاقاً آن طیف اقلیت حتی اگر در کرسی‌های آزاداندیشی هم باشند، نظر مخالف یا حتی موافق با خود را هم برنمی تابند و عموماً تمایل دارند اصلاً این بحث‌ها در محیط دانشگاه مطرح نشود و آن رویکردی که به عنوان اندیشه و تفکر بنیادین در دانشجویان ما شکل گرفته به وجود نیاید. 
از سوی دیگر، بخش بزرگی از اندوختن دانش با رویکرد تضارب آراست. وضعیت امروز دانشگاه‌های کشور در سطح حکمرانی علمی بسترسازی برای بروز و ظهور این تضارب آرا را ضروری می‌نماید. ساختار کرسی‌های آزاد‌اندیشی که از سال ۱۳۷۴ با دغدغه رهبر معظم انقلاب به وجود آمد، با وجود اینکه شاخص‌های فعالی هم داشت متأسفانه در یک دوره دچار انفعال شد. حالا سه سالی است که دوباره با مطالبه مجدد رهبری انقلاب این کرسی‌ها درصدد فعال شدن است. 
 
 اقلیت آشوبگر منزوی می‌شود
اساتید دانشگاه و کارشناسان امور سیاسی معتقدند اگر حکمرانی علمی کشور رویکرد اندیشه ورزی را مبتنی بر آزاداندیشی برقرار کند، چه بسا دغدغه‌ای که به شکل عمومی در قشر پویا و هدفمند دانشگاهی وجود دارد، خود به خود آشوبگران اقلیت را با انضباطی دانشگاهی از محیط دانشگاه خارج کند یا به خاطر افت تحصیلی یا حتی به دلیل عدم ارتباط‌گیری مؤثر با محیط دانشگاه خود به خود آن‌ها را دچار انزوا کند. 
در مجموع به نظر می‌رسد ضرورت اصلی دانشگاه امروز کشور استفاده از ظرفیت‌های قانونی محیط دانشگاه است که در آن اصلاحات روندی به دو شکل است. یکی پاک‌سازی فضای مسموم دانشگاه و دیگری بهسازی اندیشه ورزی کسانی است که دارای قدرت فکر و صاحب اندیشه هستند و می‌توانند محیط تفکر را بهتر کنند. 
فارغ از قشر فراری از درس در اغتشاشات اخیر، برخی از اساتید دانشگاه در گفتگو با «جوان» فضای امروز بعضی از دانشگاه‌های کشور را گرفتار نوعی از خودشیفتگی بعضی از دانشجویان دانشگاه‌هایی می‌دانند که در رتبه بندی‌ها جزو دانشگاه‌های برتر محسوب می‌شوند. این عده که از نظر رفتاری مورد انتقاد اساتید خود نیز هستند، احساس می‌کنند، چون با رتبه‌های برتر در دانشگاه‌های برتر پذیرفته شده‌اند، پس می‌توانند از خط قرمز‌های محیط دانشگاه عبور کنند. 
 دانشجو چه متعلق به دانشگاه‌های برتر کشور باشد یا پایین‌ترین دانشگاه در رتبه بندی ها، به هر حال ذیل چارچوب نهادی به اسم دانشگاه قرار می‌گیرد که مقدس و محترم شمرده می‌شود. هر فرد دانشگاهی همانطور که از یک‌سری از انگیزه‌ها و پتانسیل‌ها برای تولید فکر، اندیشه و دانش برخوردار است، اگر بخواهد به فضای دانشگاه به جای آگاهی سیاسی، آلودگی سیاسی را وارد محیط علمی کند و اگر بخواهد به جای اینکه بستر را برای فراست سیاسی به وجود آورد، آن را دچار ددمنشی سیاسی کند، به هر شکل مذموم است. از این جهت تفاوتی بین دانشگاه‌های بزرگ و جامع و دانشگاه‌های کوچک وجود ندارد. محیط دانشگاه در هر صورت محیط مقدسی است که خودشیفتگی شخصی نمی‌تواند آن را تحت‌تأثیر قرار دهد. 
 
 محیط دانشگاه مقدس است
در اینجا البته باید توجه کرد که چه کاشته ایم و می‌خواهیم چه برداشت کنیم. ما با چه انگیزه‌ای دانشجو را وارد دانشگاه‌های برتر می‌کنیم؟ آیا مثلاً دانشجو را وارد این دانشگاه‌ها می‌کنیم که بتواند پذیرش از دانشگاه‌های برتر بین‌المللی بگیرد و به کشور‌های دیگر برود؟! آیا صرفاً با یک آزمون یک عده را می‌بریم و نماگری به اسم دانشگاه‌های برتر بر پیشانی آن‌ها می‌زنیم تا از آن‌ها به عنوان نخبگان ایران تعبیر شود و بعد که کمی الفبای دانش را به آن‌ها آموزش دادیم و بستر را آماده کردیم، به کشور‌های دیگر بروند؟ 
مطالبه دانشجویان کشور زمانی که مبتنی بر اصول، موازین و نظام فکری جامعه و کشور و در اندازه‌های آن باشد، بسیار هم مقدس است، اما اگر قرار باشد تبدیل به این باور شود که، چون من متعلق به دانشگاه برتری بوده‌ام و دانشجویی نخبه هستم، پس می‌توانم به هر چیزی در هر سطحی، با هر ادبیاتی و رفتاری اعتراض خشونت‌آمیز کنم، در همه جا مذموم است. همه جا ضرورت احترام به چارچوب‌ها مورد پذیرش است. اعتراض مورد پذیرش هر منطقی است، اما انسداد علمی و فکری قطعاً از یک نخبه علمی غیرقابل پذیرش است. البته باید موشکافی کرد که حتی چرا یک نخبه دچار عناد می‌شود. باید دلایل این موضوع را ارزیابی کنیم. باید با دانشجو صحبت کرد که آیا نظام در هر دوره برای شما کم کاری کرده‌است؟ یا فضای آموزشی یا استاد مناسب در اختیار شما قرار نداده‌است؟ مواردی این چنین در وهله اول مطالبه هر دانشجویی است، اما آیا اگر دانشجو یک عامل ضدامنیتی شد و مخل امنیت و مقررات هم بود، باید با او مماشات شود و با رأفت با او برخورد شود؟ 
چگونه است کسی که ناهنجاری‌ها را وارد ساحت نهاد مقدس دانشگاه می‌کند، اصرار دارد دانشگاه با همان لطافت و ظرافت‌های اندیشه ورزی با او برخورد کند، اما خود او از چوب، چماق، الفاظ رکیک و بیانات ناموجه استفاده کند؟ مقدسات و ارزش‌ها را زیرپا می‌گذارد، اما زمانی که می‌خواهیم با او در چارچوب منطق امنیت اجتماع برخورد کنیم، می‌گوید ما دانشگاهی هستیم! این دوگانگی است و البته فرقی هم ندارد که کدام دانشگاه است. 
هر چند در طبقه نخبگان در دانشگاه‌های درجه یک انتظارات بیشتری است که نظام مسائل، چالش ها، بحران‌ها و تهدیدات ملی را جلوی خودش بگذارد و به عنوان یک فرهیخته‌ای که اتفاقاً اصرار به نخبه‌بودن آن بدون خودشیفتگی وجود دارد، این نظام را حل و اصرار کند تا به آن‌ها با فراست، دوراندیشی و آن استخراج علمی که انجام داده پاسخ دهد و بگوید من توانسته ام با ظرفیت‌های علمی مسائل را اعم از چالش ها و بحران حل کنم، ولی اگر همین فرد مستمسک یا دستمالی برای معاندین نظام شود مایه تأسف است. مثل این فرد را می‌توان مانند کسی دانست که میهمانی دعوت شده ولی از پنجره وارد منزل می‌شود. اگر از راه نخواهیم وارد شویم، طبیعتاً آن حرف نیز دیگر قابل استماع نیست و این فرد چه از دانشگاه‌های برتر تهران باشد یا دانشگاه‌های شهرستان‌های دور افتاده باشد، دیگر کسی به سخنش گوش نمی‌دهد. کسی هم که گوش نمی‌دهد، جامعه عمومی کشور است. چون انتظار دارد، طبقه نخبگان متفاوت‌تر بیندیشند و متواضع‌تر برخورد کنند، اما وقتی این مسئله را به سطح کسانی که مخل مبانی امنیت جامعه است، تنزل می‌دهد و بعد بخواهد پشت میله دانشگاه اغتشاش انجام دهد، در این وضعیت میله دانشگاه با میله زندان چه فرقی دارد؟!
در مورد برخورد‌هایی که تا امروز با اعتراضات در دانشگاه‌ها شده می‌توان دید که هرکسی از ظن خود در حال دیدن این ماجراست. مسلماً از طرف معاندان دانشجویان سرکوب شده‌اند و با معترضان هیچ مدارایی نشده‌است. از طرف دیگر اکثریت دانشگاهیان به اصطلاح خود را در حال پاسوز شدن به دلیل این اتفاقات می‌بینند و اینکه مانعی برسر درس و علم آموزی آن‌ها ایجاد شده موجب اعتراض آنهاست. از نظر آن‌ها باید برخورد انضباطی زودتر انجام شود. آن‌ها این سؤال را مطرح می‌کنند که چرا این نظارت و کنترل دانشگاه اثربخشی ندارد؟ 
 
 مدافعان حرم هم دانشجو بودند
از سوی دیگر دلسوزان نظام نیز از قوای قهریه، قضائیه و انتظامی بابت این مماشات انتقاد دارند. در این شرایط نمره دادن به میزان درست بودن برخوردی که تا به حال انجام شده سخت می‌نماید و نمی‌توان به راحتی در این خصوص نظر داد. اکنون این اصرار هم از سوی جامعه دانشگاهی وجود دارد که باید با تک‌تک دانشجویانی که اقدام ناهنجار انجام داده و بازداشت شده‌اند، صحبت کرد و دید واقعاً دلیل رفتار این افراد چیست و تضاد‌هایی که ذهنیت او را فعال کرده چه بوده‌است. آیا دوره دو الی سه ساله مجازی تحصیل موجب کم‌ارزش شدن حرمت دانشگاه‌ها برای این قشر شده‌است؟ آیا ضعف مدیریت در ادوار گذشته است یا مشکلات مادی موجب این رفتار آن‌ها بوده‌است؟ آیا تعلقات غربگرایانه یا شرق گرایانه، سکولار یا حتی خیلی خیلی ایدئولوژیک و ارزشی نگاه کردن موجب این تضاد‌ها شده‌است؟ لازم است که همه ابعاد این روند را ارزیابی کنیم. 
با وجود همه این فضایی که در مور برخی از دانشجویان دانشگاه‌های کشور وجود دارد باید توجه داشت دانشجویانی که مدافع حرم شدند نیز از همین دانشگاه‌ها بودند و قطعاً ۱۰ سال دیگر نیز رخداد‌های دیگری در عرصه‌های بین‌المللی و بزرگ اتفاق خواهد افتاد که از سوی همین دانشجویان فعلی رقم می‌خورد. همین نکته نشان می‌دهد که ظرفیت موجود را نباید دست کم گرفت، اما به برخی از پیش‌نیاز‌ها هم باید پاسخ داد. به برخی از سؤالات نیز باید جواب داده شود و نمی‌توان از آن فرار کرد. 
 اگر بخواهیم بررسی کنیم که ریشه داخلی و خارجی اغتشاشات اخیر چیست، عوامل داخلی و خارجی را شناسایی کنیم و این‌ها را کنار همدیگر قرار دهیم، آن زمان به یک الگوی مشخصی از مسائل علی و معلولی دامنه اغتشاشات خواهیم رسید و در این زمان اگر بخواهیم برای آن راهکاری برگزینیم می‌توانیم به دانشجو بگوییم آن چیزی را که مدنظر تو است، بررسی کرده‌ام و اینگونه به آن پاسخ می‌دهم. این شیوه بسیار بهتر است تا اینکه یک بعدی وارد شویم و هرکسی هم کار خودش را انجام دهد؛ مخالف مخالفت خود را انجام بدهد، بی‌تفاوت هم بگوید من مدرک خود را زودتر بگیرم و بروم و آن کسی هم که دلسوز است، مدتی این دغدغه را داشته باشد و در نهایت هم وقتی می‌بیند کسی کاری انجام نمی‌دهد شاید یک اقدام انفعالی و فردی انجام دهد و حتی برخورد‌های جمعی انجام شود، ولی در عمل آن چیزی که باید اتفاق بیفتد، نیفتد. یکی از هدف‌گذاری‌های اصلی معاندین و جریان استکبار این است که بتواند رابطه دانشجو و دانش‌آموز را با حلقه‌ای از زنجیر ارزشی انقلاب حذف کند. در جای خودش امکان دارد این تأثیرگذاری نیز اتفاق بیفتد، اما بخش دیگر این رفتار می‌تواند بستری برای رویش‌ها و فرهیختگی جدید باشد و موجب شود یک نوآوری جدید در رفتارسازی‌ها اتفاق افتد. همه این‌ها فرصت جدیدی است که از دل این تهدید‌ها برآمده‌است. 
 
 داشته‌ها را کنار نداشته‌ها ببینیم
در شرایطی که عده‌ای می‌خواهند فضای دانشگاه را به اغتشاش بکشند، اگر اجازه دهیم این اتفاقات ادامه پیدا کند، اگر نگوییم جریان تولید علم را در کشور دچار انسداد می‌کند، اقلاً دچار اختلال خواهد کرد. بالاخره یکسری تبعات و ناهنجاری‌هایی ایجاد خواهد شد و یک عده آسیب خواهند دید که می‌تواند تبعات فکری، ذهنی و رفتاری را در جامعه علمی ما شکل دهد و هر کدام از آن‌ها می‌تواند به عنوان عامل مخل در روند تولید علم و دانش در سطح ملی باشد. علی‌القاعده قطعاً هر دلسوزی در این حوزه با این مسئله مخالف است، هر چند نباید چشم خود را روی چیز‌هایی که داریم، ببندیم و به گفته رهبر معظم انقلاب نباید آنقدر از نواقص گفت که داشته‌های خود را فراموش کنیم. هر چند داشته‌های ما زیاد است، ولی باید ناداشته‌های خود را هم ببینیم. اگر مسئول دانشگاهی بگذاریم که ضعیف است یا یک مسئول پژوهش بگذاریم که به حداقل‌ها بسنده می‌کند، در شرایطی که دنبال اوج هستیم، صحیح نیست. باید افرادی را در دانشگاه‌ها بگذاریم که قدرت اوج گرفتن داشته باشند. وقتی که این اتفاق نیفتد، لاجرم آن مدیر سقوط خواهد کرد و جریان تولید علم را هم در کشورمان از بین خواهد برد.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار