اعلام خبر تحریم روزنامه جوان از سوی کشور کانادا که نمایهای از جنگنرم غربیها با اطلاعرسانی و سرکوب آگاهی است، یک اتفاق مبارک با چند شاخصه است که مهمترین آنها مؤید اهمیت تأثیرگذاری رسانههای ضد استکباری است.
تحریم روزنامه جوان از سوی دولت کانادا به طور عادی اگر منجر به تقویت جریانات رسانهای، به رسمیت شناختن جنگ روایتها از سوی برخی مسئولان دیرباور و نیز تمرکز بیشتر بر عرصه نبردهای هیبریدی شود، اقدامی در مسیر تقویت رسانههای داخلی و دشمنشناسی و تشخیص منافع ملی ایرانیان است.
ملانی جولی، وزیر خارجه کانادا در حالی روز جمعه گذشته طی بیانیهای از افزودن چهار فرد و پنج نهاد ایرانی به لیست تحریمهای این کشور خبر داد که روزنامه جوان را نیز به بهانه آنچه انتشار «پیامهای یهودیستیز و تبلیغات رژیم ایران» خوانده، تحریم کردهاست. این اولین باری نیست که کشورهای غربی با استناد به استانداردهای دو گانهشان در حوزههای متنوع که در لفاف خوشرنگ و لعابی مثل آزادی بیان و دفاع از حقوق بشر یا جلوگیری از انتشار پیامهای یهودیستیزانه به خورد مخاطبانشان میدهند، اقدام میکنند. تناقض این استانداردهای دوگانه اغلب اوقات آنقدر شور میشود که حتی صدای اعتراض برخی کارشناسان غربی را در رسانههای خارجی نسبت به تحمیق مخاطبان به آسمان رساندهاست؛ مانند سکوت محافل مدعی حقوق بشری در مورد شلیک مستقیم نظامیان رژیم کودککش به سر «شیرین ابوعاقله» خبرنگار زن فلسطینی شبکه تلویزیونی الجزیره یا حمله صهیونیستها به دفاتر رسانهای شبکههای العالم و پرس تی وی با شلیک مستقیم موشک که مخالف با تمامی کنوانسیونهای بینالمللی و ناقض اصل جریان آزاد اطلاعات و اخبار بود.
جنگ رسانهای سالهای زیادی است علیه کشورهای مستقل دنیا از جمله کشورمان که در مرکز این تهاجمات قرار دارد، ایجاد شدهاست که روزگاری به عنوان بخشی از جنگ نرم دشمن محسوب میشد. این عنوان با رویکرد تازه و جدید دشمن در جریان جنگ هیبریدی که طی چند وقت اخیر علیه کشورمان راه انداخته دچار تغییرات اساسی شده به گونهای که جنگ رسانهای با نقشپذیری بیشتری که تا کنون ایفا کرده به عنوان نوک پیکان این تخاصم همهجانبه و چند بعدی در نظر گرفته شدهاست. در این جنگ هیبریدی که به معنای واقعی کلمه یکی از اشکال بدیع دشمنی کردن با یک ملت و کشور است و تا کنون در این سطح علیه هیچ کشوری عملیاتی نشدهبود. بر اساس ارقام اعلام شده امریکا با صرف ۵۵ میلیارد دلار و به میدان آوردن شش نوع عملیات براندازی (از تجزیهطلبی و تحریک قومیتها تا کشتهسازی و اقدامات تروریستی) که هر کدام از آنها قبلاً در سرنگون کردن دولتهای قانونی دیگر کشورها آزموده شدهاند، با نقشآفرینی محوری جنگ رسانهای که در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی علیه کشورمان شکل گرفت که باعث توهمآفرینی و ایجاد اشتباه محاسباتی در تحلیل افراد نسبت به شرایط واقعی کشور گردید؛ به شکلی که در فضای مجازی و اخبار شبکههای ماهوارهای شهرهای کشور سقوط کردهاند، اما در فضای حقیقی و کف خیابانها زندگی معمول در جریان است و عدهای که تحت این بمباران رسانهای هستند مشغول مبارزه با سطلهای زباله و براندازی با بوق زدن هستند!
اقدام کشورهای غیر مستقلی مثل کانادا که همچنان تحت قیمومت کشورهای دیگر هستند و مجبور به فرمانبرداری محض از اربابانشان، با اعلام تحریم رسانههای صهیونیستستیزی مثل روزنامه جوان خدمت بزرگی به جریانات رسانهای انقلابی میکنند. چه اینکه برای برخی مسئولان همچنان مباحثی مانند جنگ روایتها و نبرد رسانهای بخشی از توهم توطئه طیف مقابل ترجمه میشد و به لطف دشمنی کردن و تحریمهای دشمنان و ایجاد جنگ هیبریدی اخیر علیه کشورمان آنها نیز به اهمیت و راهبردی بودن نقش رسانه در جنگهای نوین و هیبریدی در آینده، جزو مواهب پنهان و تالی این تحریمهاست. اگر چه رسانههایی مثل روزنامه جوان این تحریمها را مدال افتخاری برای خود و مهر تأییدی بر نقطهزنی و دشمنستیزیشان قلمداد میکنند، اما لازم است جایگاه و وزن رسانه در تعیین سرنوشت نبردهای آتی مورد ارزیابی مجدد قرار بگیرد تا آسیبپذیری جامعه نیز در فتنههای آینده به حداقل برسد.