کد خبر: 1121008
تاریخ انتشار: ۱۵ آذر ۱۴۰۱ - ۲۳:۴۶
کبری آسوپار

پس از بیانیه دیروز محمد خاتمی، حالا شاید محمدعلی ابطحی جواب گلایه خود را گرفته باشد که چرا نامه‌های خاتمی به رهبری پاسخی نگرفته است. نمی‌شود هم خدا را خواست و هم خرما را؛ نمی‌شود روی مرز حق و باطل حرکت کرد و به وقت منفعت، گاه این سو خزید و گاه آن سو و نامش را حرکت اصلاح‌خواهانه گذاشت. از قضا این حرکت زیگزاگی اوج محافظه‌کاری است.
محمد خاتمی روز گذشته بیانیه‌ای به مناسبت روز دانشجو (۱۶ آذر) منتشر کرد که نکات قابل تأملی دارد، بی آنکه در مورد خود خاتمی نکته جدیدی بتوان از آن استنباط کرد. خاتمی سال‌هاست همین است.
مهم‌ترین بخش بیانیه خاتمی را باید همان جایی دانست که می‌نویسد «اینک که جامعه با شعار زیبای زن، زندگی، آزادی حرکت خود را به سوی آینده بهتر نشان می‌دهد، به گونه‌ای کم سابقه و شاید بی سابقه فرهیختگان، استادان، نخبگان و دانشجویان را در اصل حرکت حاضر می‌بینیم.»
شعاری که خاتمی آن را «زیبا» و نشانه «حرکت جامعه به سوی آینده بهتر» می‌داند، فارسی‌شده شعار کرد‌های تجزیه‌طلب «ژن، ژیان، ئازادی» است. کلمات خوب وقتی در معنایی دیگر به کار می‌رود یا وقتی نماد یک گروه، یک حرکت یا یک جریان سیاسی می‌شود، بار معنایی دیگری می‌گیرد و خاتمی می‌داند این شعار در چه معنایی به کار می‌رفته و می‌رود.
با این عبارات، خاتمی پیوستگی خودش را با جریان آشوب اخیر در کشور اعلام می‌کند. او یک روزه این بیانیه را ننوشته است و بی‌راه نیست اگر احتمال دهیم دو نامه را با هم نوشته است، یکی را برای دفتر رهبری فرستاده و یکی را در پوشه نگه داشته که اگر پاسخ دلخواه از آن سو گرفته نشد، این طرف را داشته باشد و از آنجا رانده و از اینجا مانده نشود!
آن روز‌ها هم که پیک‌هایی از کوفه به مکه می‌رفت و نامه‌های کوفیان به حسین بن علی (ع) را می‌برد، همزمان نامه‌هایی از کوفه به دمشق و برای یزید بن معاویه لعنه الله علیهما می‌رفت و شهید آوینی در «فتح خون» نکته دقیقی می‌آورد که «متأسفانه تاریخ متن همه آن نامه‌ها را که به مکه و دمشق فرستاده شده و نیز نام امضاکنندگان آن را، برای ما ضبط نکرده است. اگر چنین اسنادی را در دست داشتیم، مطمئناً می‌دیدیم که گروهی بسیار به خاطر محافظه کاری و ترس از روز مبادا زیر هر دو دسته از نامه‌ها را امضا کرده‌اند.»
‌خاتمی می‌خواهد هم سمپات‌های برانداز را و هم نظام را با هم داشته باشد و از هر دو پلی برای به قدرت رسیدن اصلاح‌طلبان بسازد و اینگونه هر دو را می‌بازد. این سو رهبری بار‌ها تلویحی از او خواسته‌اند ظلمی را که سال ۸۸ و نیز در همین ماجرای اخیر به نظام کرده است، جبران کند و او نخواسته شفاف و صادق باشد و آن سو، براندازان به سانتیمانتالیسمی که خاتمی، آن هم صرفاً در حرف و بیانیه جاری می‌کند، قانع نیستند و فریب موج سواری او را نمی‌خورند. اینگونه است که او هم خدا را از دست می‌دهد و هم خرما را؛ و هم پل رسیدن به قدرت را نساخته، تخریب می‌کند. این سرنوست وسط‌باز‌هایی است که خود را «اصلاح‌طلب» می‌نامند.
خاتمی بعید است جرئت کند به میان همین دانشجویان اقلیتی برود که حرکت و حضور آن‌ها در اتفاقات اخیر را به نام همه دانشجویان مصادره و تحسین کرده است. آن‌هایی که براندازی و مقابله با اصل نظام برایشان هدف حرکت سیاسی شده است و همان را هم به فحاشی رکیک آلوده‌اند، برایشان خامنه‌ای و خاتمی و رئیسی و روحانی یکی است و وقتی علیه «آخوند» فریاد می‌زنند محمد خاتمی را استثنا نکرده‌اند.
او تجربه حضور در میان براندازان که نه، اما در میان دانشجویان رادیکال اصلاح‌طلب را دارد و همان روز دانشجوی سال ۸۳ وقتی صدای شعارهایشان علیه خاتمی بالا رفت، دیگر از این ادا‌های اصلاح‌خواهانه خبری نبود و خاتمی صریح، تند و با فریاد تهدیدشان کرد که «کاری نکنید بدهم بیرون‌تان کنند، آدم باشید!» حالا چه شده است، به مسئولان دیگر که رسید، فحاشان رکیک، آدم شده‌اند؟!
خاتمی سوار بر اعتراضاتی شده است که از آن او نیست؛ چه آنکه او در بزنگاه انتخاب میان نظام و براندازان نظام، در ادامه همه این سال‌های ۸۸ تاکنون، ترجیح داد وسط باز باشد و حالا نامه‌اش به رهبری بی‌جواب می‌ماند و دفاعش از دانشجویان برانداز هم صرفاً تیتر‌های زیبایی برای رسانه‌های اصلاح‌طلب می‌سازد و مورد استقبال براندازان قرار نمی‌گیرد. او از همه سو رانده و مانده است، چون همه از «نفاق» حس تنفر دارند. مولوی زیبا حال امثال او را وصف می‌کند:
دوش چه خورده‌ای دلا راست بگو نهان مکن.
چون خمشان بی‌گنه روی بر آسمان مکن
باده خاص خورده‌ای جام خلاص خورده‌ای
بوی شراب می‌زند خربزه در دهان مکن

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار