زوج جوانی که به اتهام قتل مرد مزاحم دستگیر شده بودند در دادگاه جرمشان را گردن هم انداختند.
به گزارش جوان، اواخر سال ۹۹ مأموران پلیس شهرستان بهارستان هنگام گشتزنی به خودروی پراید نقرهای در حاشیه جاده قائمیه مشکوک شدند. مأموران به آن خودرو که متوقف و چراغهایش روشن بود نزدیک شدند و در شواهد اولیه دریافتند راننده از ناحیه گردن چاقو خورده و طنابی دور گردنش پیچیده شده است. مرد دیگری را که روی صندلی شاگرد نشسته بود بازداشت کردند که او به قتل راننده با همدستی همسرش اعتراف کرد. متهم که جهانگیر نام داشت در جریان بازجوییها گفت: «مقتول جهان نام داشت و همسایه ما بود. مدتی قبل متوجه شدم با همسرم رابطه پنهانی دارد، به همین خاطر به قصد کشتن او سوار ماشینش شدیم تا اینکه بعد از طی مسافتی، همسرم طناب را دور گردنش انداخت و من هم با چاقو دو ضربه زدم. میخواستیم فرار کنیم که پلیس رسید. همسرم فرار کرد و من دستگیر شدم.» بعدازاعتراف متهم، همسرش هم بازداشت شد. با کامل شدن بررسیها، پرونده با صدور کیفرخواست به شعبه ۱۳ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
محاکمه
بعد از اعلام رسمیت جلسه، نماینده دادستان متن کیفرخواست را قرائت کرد. سپس اولیای دم درخواست قصاص کردند.
در ادامه زن جوان به جایگاه رفت و گفت: «من و شوهرم سالهاست که با هم ازدواج کردهایم و صاحب دو فرزند هستیم. شوهرم هر بار برای انجام کارهای بیرون خانه برایم آژانس میگرفت. جهان همسایه ما بود و با ماشین کار میکرد، به همین خاطر شوهرم به من گفت بهتر است به جای گرفتن آژانس با جهان هماهنگ باشم. بعد از این پیشنهاد چند بار با مرد همسایه بیرون رفتم که همین باعث رابطه بین ما شد.» متهم در ادامه گفت: «آخرین بار در حال ارسال پیامک به جهان بودم که شوهرم متوجه شد. مجبور شدم واقعیت را برایش تعریف کنم.»
زن جوان در خصوص حادثه گفت: «روز حادثه شوهرم صدای جهان را در کوچه شنید که داشت با تلفن همراه صحبت میکرد. بلافاصله با او تماس گرفت و خواست ما را به آدرسی حوالی جاده قائمیه ببرد. جهان قبول کرد. شوهرم از من خواست یک طناب بردارم و خودش نیز چاقو برداشت. میگفت میخواهد جهان را بترساند و هرگز درباره قتل حرفی نزد. بین راه شوهرم از او خواست ماشین را نگه دارد و بعد اشاره کرد طناب را دور گردن جهان بیندازم. با دلهره این کار را انجام دادم که همان موقع شوهرم با چاقو دو ضربه به گردن جهان زد.»
زن جوان در آخر گفت: «من قاتل نیستم. زمانی که فرار میکردم، جهان زنده بود و تکان میخورد. او خودش به تنهایی قاتل است. بعد از دستگیری مرا مجبور کرد به پلیس بگویم خودم طناب را دور گردن مقتول انداختم و آن را کشیدم، ولی من قبول نکردم و از همان ابتدا تا حالا حقیقت را گفتهام.»
اتهام قتل گردن همسر
در ادامه جهانگیر ۴۰ ساله در جایگاه ایستاد و با انکار جرمش گفت: «همسرم دروغ میگوید و خودش قاتل است.» او در شرح ماجرا عنوان کرد: «یک روز در خانه بودم که متوجه شدم همسرم در حال ارسال پیام است. از او سؤال کردم که گفت به خواهرش پیام میفرستد که متوجه شدم دروغ میگوید. بالاخره حقیقت را گفت و متوجه شدم با جهان رابطه دارد.»
متهم در خصوص روز حادثه گفت: «آن روز وقتی صدای جهان را شنیدم با او تماس گرفتم و خواستم با ماشین ما را به جایی حوالی قائمیه ببرد. با همسرم سوار ماشین شدیم. قبل از آن چاقو برداشتم. همسرم هم تکهای طناب برداشت. بعد از طی مسافتی از جهان خواستم در حاشیه جاده توقف کند. همان موقع همسرم طناب را دور گردنش انداخت. جهان شوکه شد و از ترس گفت پشیمان است، سپس التماس کرد که او را نکشیم. خون جلوی چشمانم را گرفته بود که با چاقو دو ضربه زدم. جهان روی فرمان افتاد و نمیتوانست حرکت کند. من هم رانندگی بلد نبودم، حتی نتوانستم چراغهای ماشین را خاموش کنم. خیلی ترسیده بودیم، به همین دلیل همسرم از ماشین پیاده شد و با سنگ به چراغهای ماشین کوبید تا آنها را خاموش کند. میخواستیم وسایل داخل ماشین را همراه خودمان ببریم تا پلیس را گمراه کنیم، اما همان موقع مأموران ما را دیدند و من دستگیر شدم. باور کنید فقط با چاقو به مقتول ضربه زدم. این همسرم بود که با طناب او را خفه کرد.»
در پایان هیئت قضایی جهت صدور رأی وارد شور شد.