اكثر مقامات دولت دوازدهم تا ماه گذشته ضمن اظهار رضايت از عملكرد اروپا در اجراي تعهدات مندرج در توافق هسته اي، سخن از اجراي برجام بدون امريكا و با همراهي كشورهاي اروپايي به ميان ميآوردند؛ رويكردي كه نميتوانست با واقعيتهاي موجود در صحنه روابط ميان ايران و اروپا همخواني داشته باشد.
تيم مذاكره كننده كشورمان در حالي مكرراً از عملكرد اروپاييها در اجراي برجام احساس رضايت ميكردند كه در پيوست2 برجام تعهدات كشورهاي اروپايي در 10 سرفصل مهم احصا شده است؛ 10سرفصلي كه تقريباً هيچ كدام آن در دوران پسابرجام به مرز اجرا نرسيده است. كشورهاي اروپايي نه تنها تعهدات دهگانه خود در متن برجام را اجرايي نكردهاند بلكه با سياستهاي ايالات متحده امريكا (چه دولت باراك اوباما و چه دولت دونالد ترامپ) نيز همكاري و همراهي مستمري را صورت دادهاند، به طوري كه مقامات رسمي اتحاديه اروپا، فرانسه، آلمان و انگليس بارها اعلام كردهاند كه ايران روح برجام و قطعنامه 2231 را نقض كرده است و مصداق نقض را آزمايش موشكي كشورمان ذكر كردهاند.
اما عدم اجراي تعهدات و همراهي با سياستهاي امريكا و ناقض برجام معرفي كردن ايران، در حالي رويكرد ثابت كشورهاي اروپايي طي 33 ماه پس از روز امضاي برجام بود كه دولتمردان همواره به نيكي از نقش اروپا در دوران پسابرجام ياد كرده و از عملكرد اين كشورها اظهار رضايت ميكردند تا آنكه محمدجواد ظريف بعد از تأخير 33 ماهه سخن از نقض برجام به ميان آورد.
اعتراف دیرهنگام؟
محمدجواد ظريف براي نخستين بار سخن از نقض برجام توسط اروپاييها به ميان ميآورد و بيان ميكند: «در حال حاضر دو گروه برجام را نقض كردهاند؛ امريكاييها و اروپاييها. امريكاييها به دليل سياستهاي واشنگتن و اروپاييها به دليل سياستهاي امريكا. اروپاييها در برخي موارد به دليل سياستهاي امريكا نتوانستند تعهدهاي برجامي خود را به ويژه در حوزه روابط بانكي اجرا كنند، بنابراين اين دو گروه (اروپا و امريكا) در شرايطي نيستند كه براي كشوري كه برجام را به طور كامل اجرا كرده شرط و شروط بگذارند. ورود آنها به اين حوزه خطرناك است و طبيعي است كه ايران واكنش مناسب نشان خواهد داد.»
پيش از اين محمد جواد ظريف و ساير مقامات ارشد دولت تلاش ميكردند از عملكرد اروپا در برجام اظهار رضايت كرده و حتي اظهار كنند برجام را بدون حضور امريكا و تنها با حضور اروپاييها ادامه خواهند داد.
وزير امور خارجه كشورمان پيش از اين گفته بود: «اروپاييها به ما گفتند برجام را تحت هر شرايطي ادامه خواهند داد حتي اگر امريكا از آن خارج شود. هرچند معتقدند امريكا چنين كاري نخواهد كرد» يا علي اكبر صالحي رئيس سازمان انرژي اتمي آب پاكي را روي دست همه ريخت و به اشپيگل گفت: «بعد از خروج امريكا از برجام، اگر اروپاييها پايبند بمانند، ايران هم خواهد ماند.»
عدم تحقق اهداف بانكي – اقتصادي مورد اشاره محمدجواد ظريف وزير امور خارجه كشورمان در حالي است كه عباس عراقچي در آخرين موضعگيري خود در اظهاراتي تأمل برانگيز بيان ميكند: «... برجام تمام موانعي را كه بايد از سر راه اقتصاد برميداشت، برداشته است... موانعي كه برجام قرار بود بردارد كاملاً برداشته شده و حتي يك مثال هم وجود ندارد كه برجام قرار بوده است تحريم يا مانعي را بردارد و برنداشته است.»
تغيير موضع فاحش دستگاه سياست خارجه درباره نقش اروپا در اجراي برجام در حالي است كه اروپاييها سياستهاي ضدايراني خود را در يك ماه اخير نيز توسعه دادهاند و تلاش گستردهاي را براي تحقق چهار شرط دونالد ترامپ صورت دادهاند تا ايالات متحده امريكا همچنان در برجام باقي بماند و منافع اقتصادي اين كشورها همچنان ادامه داشته باشد.
قطع اميد از اروپا
در حالي نشانههایي از نااميدي دولت از اروپا وجود دارد كه پيش از اين مقامات ارشد دولت از امريكاي بدون اوباما قطع اميد كرده بودند و براي ادامه حيات توافق هستهاي دست نياز به سمت كشورهاي اروپايي دراز كرده بودند آن هم در حالي كه اروپاييها بر اساس گزارشي كه روزنامه واشنگتن پست منتشر كرده است، دقيقاً در مسير دلخواه امريكاييها قدم برداشتهاند و خواهان اعمال شروط جديد دونالد ترامپ در برجام هستند.
روزنامه واشنگتن پست در گزارشي كه جديداً منتشر كرده از همراهي كامل اروپا با ايالات متحده سخن به ميان آورده و تنبيه ايران را هدف اروپا ارزيابي كرده است. اين روزنامه امريكايي تأكيد ميكند كه اروپاييها تصميم جدي دارند تا براي باقي ماندن امريكا در برجام ايران را تحت فشار قرار دهند و متنبه كنند.
«كارن دي يونگ» در همين باره در واشنگتن پست مينويسد: « وقتي امانوئل ماكرون رئيسجمهور فرانسه در اين ماه خواستار تحريمهاي بينالمللي جديد و نظارت بر برنامه موشكهاي بالستيك ايران شد، پيام مشخصش براي مخاطب خاصي بود كه او ميخواست متوجهش كند؛ دونالد ترامپ.»
در ادامه اين گزارش ميخوانيم: «آلمان، فرانسه و بريتانيا طي چند ماه اخير تمامي تلاش خود را كردهاند تا ترامپ را متقاعد سازند كه در مقابل برنامههاي موشكي ايران همراه وي هستند اما توافق هستهاي چيزي است كه بايد حفظ شود... لذا چشم اميد به اروپاييها براي متقاعد كردن ترامپ دارند، كمااينكه سناتور «باب كوركر» رئيس كميته روابط خارجي سنا اذعان داشت: «كار ما با اروپاييها گره خورده... پس در نتيجه صبر ميكنيم تا دولت ترامپ با دوستان اروپاييمان بر سر موضوع ايران و برجام به يك توافق برسد.»
در بخش ديگري از تحليل اين روزنامه امريكايي ميآيد: «آنها معتقدند ايران به قدر كافي در پي محدوديتهاي اعمالشده در متن برجام، تحت كنترل است و لزومي به بر هم زدن ميز توافق نيست، لذا به سمت اين رفتهاند تا كنگره را مجاب كنند كه قوانيني چون بررسي ۹۰روزه و ۱۲۰روزه برجام و تحريمها توسط رئيسجمهور امريكا لغو شود چراكه آنها به خوبي ميدانند كه حتي اگر مذاكرات بين اروپا و دولت ترامپ به خوبي پيش برود، باز رئيسجمهور امريكا اين قدرت و اختيار را دارد كه هر زماني كه دلش خواست از برجام عقب بكشد.»
مداراي بلانتيجه با اروپا
آنچه مهم مينمايد اين نكته است كه دولت دوازدهم هر چه حين تنظيم و نگارش متن توافق هستهاي و حتي در دوران پسابرجام با اروپا مدارا كرد، عملاً نتيجهاي به دست نياورد و اروپاییها نه تنها تعهدات مبرهن خود در متن برجام را اجرايي نكردند بلكه بارها ايران را متهم به نقض برجام و قطعنامه 2231 كردند و خواهان تشديد تحريمهاي ضد ايراني در عرصه بينالمللي شدند و امروز نيز گستاخيهاي خود عليه جامعه ايراني را گسترش دادهاند و مهمتر آنكه در جهت اعمال شروط چهارگانه ايالات متحده امريكا قدم برميدارند.
بايد براي مدارا در عرصه روابط بينالمللي كف و سقفي قائل بود و در آنجايي كه منافع ملي يك كشور دستاويز طراحيهاي گسترده قرار ميگيرد، مقامات رسمي آن كشور قبل از فوت وقت و بهنگام نسبت به گستاخيها و رويكردهاي خارج از عرف بينالمللي تذكر و رفتار مقتدرانه انجام دهند و اگر چنين رويهاي در دستور كار قرار نگرفت، خروجي قطعي آن تضیيع منافع ملي يك كشور و تضعيف وجه بينالمللي آن خواهد بود.