خلأهای فرهنگی در ورزش به وفور وجود دارد و تاکنون نیز شعارها و حرفهای قشنگ مسئولان نتوانسته این خلأها را پر کند. تداوم این شعارزدگیها نه تنها تغییری در وضعیت ایجاد نخواهد کرد، بلکه باید منتظر رواج بیشتر بیاخلاقیها و بیفرهنگیها باشیم.
نشست خبری دیروز معاون فرهنگی و همگانی وزارت ورزش در واقع عایدی برای ورزش نداشت جز اینکه احمدی یکبار دیگر فرصتی پیدا کرد، برای تعریف و تمجید از معاونتی که وظایفش را به خوبی انجام نمیدهد؛ چراکه اگر معاونت فرهنگی وزارتخانه همه فعالیتهای اشاره شده در نشست خبری را به درستی و به نحو احسن انجام داده بود قطعاً تأثیرش در جای جای ورزش کشور به وضوح دیده میشد، اما در این مدت نه تنها اخبار حاشیهای کاهش نیافته بلکه فوتبال، رشته مورد علاقه مسئولان یک تنه سردمدار جنجال آفرینیها شده است. فعال شدن کمیتههای فرهنگی فدراسیونها، ترویج ورزش پهلوانی، برگزاری جلسات با فدراسیون فوتبال برای بررسی و آسیبشناسی حواشی فوتبال، درخواست از باشگاهها برای پذیرش مسئولیت رفتارهای هواداران و تأکید بر ساماندهی کانون هواداران و فراهم کردن شرایط مناسبتر برای تماشاگران، از جمله اقداماتی است که معاون وزیر بر آنها تأکید زیادی داشت و از آنها به عنوان عملکرد قوی وزارت ورزش یاد کرد!
احتمالاً معاون فرهنگی وزیر آنقدر درگیر کارهای اداری و مسئولیتهایش شده که نمیداند در این سالها بیتوجهی به مسائل فرهنگی چه آسیبی بر پیکر پرطرفدارترین ورزش کشور وارد کردهاست فوتبال بهرغم گردش مالی نجومیاش برای ورزش ایران آوردهای جز حاشیهسازی نداشته و با اینکه خیل عظیم هواداران فوتبال در کشورمان همیشه دستاویز شعارهای مدیریتی شدهاند، اما همین هواداران و تماشاگران بارها از خلأهای فرهنگی بیشمار در این رشته ضربه خوردهاند. در خصوص دو مورد اولی که یکی از معاونان سلطانیفر به آن اشاره کردهاست، حرفهای زیادی برای گفتن وجود دارد، اما به همین نکته بسنده میکنیم که با برگزاری چند جلسه و همایش و تدارک چند بنر ساده نمیتوان ادعای کار فرهنگی داشت و مدعی ترویج ورزش پهلوانی شد. ورزش پهلوانی اصول و قواعدی دارد که به ندرت در ورزش ما علیالخصوص فوتبال دیده میشود.
در بحث مستطیل سبز نیز به نکات زیادی میتوان اشاره کرد. همین چند ماه پیش و در عرض چند هفته، حواشی فوتبالی به صدر اخبار ورزش کشور تبدیل شد در حالی که انتظار میرود رشتهای با این سطح از هزینههای میلیاردی به جای جنجالآفرینی برای کشور آورده داشته باشد. حال سؤال اینجاست که آقایان با برگزاری چند جلسه فرمالیته و بینتیجه چطور به این نتیجه رسیدهاند که مسائل فرهنگی مرتبط با حوزه فوتبال را ساماندهی کنند؟ در صورتی که در هفته اول لیگی که با تأخیر زیاد هم شروع شده نه تغییری در روند بلیتفروشی ایجاد شده و نه امکانات بیشتری در اختیار هواداران قرار گرفتهاست. یکبار دیگر ثابت شد که فرهنگسازی در هر حوزهای از جمله ورزش نیازمند کار اصولی، برنامهریزی شده و هدفمند است نه اینکه مسئولان هر چند وقت یکبار برای خالی نبودن عریضه دور هم جمع شوند و در نهایت هم نتایج جلسه با عناوینی پرطمطراق به اطلاع افکار عمومی برسد.
دکتر احمدی در حالی حرف از اجرای قانون و مقررات زده که خود آقایان قوانین وضع شده توسط خودشان را نیز رعایت نمیکنند. تا همین چند وقت پیش برای آنکه خودشان را در اتفاقات و حوادث فوتبال بیتقصیر نشان دهند حرف از انحلال کانون هواداران و مبارزه با لیدرسالاری میزدند، منتها هنوز یک هفته از فصل جدید لیگ برتر نگذشته که معاون فرهنگی وزیر به ساماندهی لیدرها و تأیید صلاحیت آنها اشاره کردهاست! گویا معاون فعال وزیر ورزش هنوز نمیداند که لیدرها همواره یک پای ثابت حواشی فوتبال ایران بودهاند و ساماندهی و مسائلی از این دست باعث تغییر رویه آنها نمیشود. ابهام اصلی اینجاست که چطور قرار است افراد معلوم الحال تأیید صلاحیت شوند؟ اگر آنها صلاحیت لازم را دارند که اصلا نیازی به تأیید آنها نیست. با همه این تفاسیر باید اذعان کرد که همچنان خبری از فرهنگسازی واقعی از سوی نهادهای مسئول نیست و همه صحبتهایی که در این زمینه مطرح میشود تنها برای محق جلوه دادن مسئولان است و بس.