سرویس تاریخ جوان آنلاین: محمدرضا کائینی، دبیر سرویس تاریخ روزنامه جوان، بمناسبت سالروز درگذشت «آیت الله مهدوی کنی» در صفحه اینستاگرام خود نوشت:
این قلم بر آن است تا هم اینک به شما آدرس عالمی را بدهد که عملا نشان داد هم میتوان سنتی و پایبند به مبانی بود، هم سیاسی و مبارز. هم حامی نظام اسلامی بود و هم مستقل و حتی برخوردار از دیدگاههایی کاملا متفاوت با گفتمان رسمی. نگارنده نمیخواهد بر تمامی آنچه از زنده یاد آیت الله محمدرضا مهدوی کنی نقل میکند صحه بگذارد، اما قطعا میتواند آن را نمادی از حریّت یک عالم شیعی بداند.
از پیش از انقلابش در میگذرم و به چند نمونه از واکنش هایش به وقایع پس از انقلاب اشاره میکنم: در دورهای که رئیس کمیتههای انقلاب بود، به برخی فعالان این نهاد از جمله عزت شاهی گفته بود: درست است که مجاهدین انگیزه رو دررویی با نظام را دارند، اما شما نیز با تندرویهای خود آنها را به تقابل کشانده اید! /علاوه بر تاملاتش در اصل رویداد تسخیر سفارت آمریکا، با گروگان گیری چهارصد و چهل و چهار روزه علنا مخالفت کرد و بیش از آن با قرارداد الجزایر با امضای بهزاد نبوی/به رغم سابقه دوستی با آیت الله منتظری، نه او را برای رهبری نظام صالح میدید و نه نزدیکی اش با باند مهدی هاشمی و خط سه اصفهان را برمی تافت/به رغم تصور جامعه از نزدیکی مواضع او به آیت الله آذری قمی و روزنامه رسالت، با مشاهده برخی تندرویهای وی در دهه شصت گفته بود: ایشان آینده خوبی پیدا نخواهد کرد! /در فاصله دور اول و دوم انتخابات سومین دوره از مجلس، نزد امام خمینی رفت و گلایه کرد: جامعه، ما را مصداق اسلام آمریکاییِ مورد تاکید شما میبیند، در حالی که ما اسلام را از شما آموخته ایم! امام این انتساب را انکار کرد، اما مهدوی پاسخ داد: معنای سخن افراد آن است که مردم میفهمند نه آنکه گوینده قصد میکند! /پیشنهاد میکرد: به جای ولایت مطلقه، ولایت عامه را به کار ببرید تا از وبال تفاسیر غلط در این باره برهید/به هنگامی که تریبونهای نظام، جمهوری اسلامی را به مردمسالاری دینی ترجمه میکردند، گفت: من دین سالاری مردمی را توصیه میکنم، چون در این صورت دیگر برخی جریانات نمیتوانند از امکان مردمسالاری غیر دینی نیز سخن بگویند و سرانجام در دوران ریاست بر مجلس خبرگان، به جای نظارت بر رهبری از صیانت از این جایگاه گفت که در ذات خود بر نظارت هم دلالت دارد، اما بدان منحصر نیست و... الخ.
آنچه در فوق بدان اشارت رفت، نمایانگر آن است که نه تنها انقلابی گری به هویت کلیشهای و قالبی نیست، بل مستلزم نوعی اندیشه ورزی و اجتهاد مداوم و آزاد است. خدایش در جوار رحمت خویش جای دهد.